محمد زعیمزاده: به نظر میرسد دولت یازدهم بهرغم تمام نارساییها و سردرگمیهای تاکتیکی و عملیاتی مدیریتی در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در به ثمر رساندن پروژههای راهبردی خاص در حوزههای امنیتی و اقتصادی برونزا و غیرمستقل، تاکتیکی مشخص و ثابت دارد.
هر چند شاید در نگاه اول موضوع «قراردادهای جدید نفتی» به اهمیت موضوع «مذاکرات هستهای» و برجام نباشد اما با نگاهی دقیقتر به آثار و پیامدهای طولانیمدت و چنددههای آن بر مهمترین منبع اقتصادی حال حاضر کشور، چندان کماهمیت هم ارزیابی نمیشود و میتواند در سطحی پایینتر از برجام از اولویتهای دولت اقتدارگرای بروکراتیک جناب روحانی باشد. حتما تعیین تکلیف با غرب و دادن چراغ سبز به آنها در مساله هستهای و نفت در دولتی که نگاه توسعهمحور منهای توانمندیهای داخلی دارد و تنها راه نجات را هم همین میداند و لاغیر، مسالهای جدی است.
پروسه به فرجام رساندن این 2 پروژه هم بسیار به هم شبیه است و 4 جزء اصلی دارد؛ اول رازآلود و مبهم بودن و محرمانه بودن محتوا یا بخشهایی از محتوای مذاکرات و قراردادها، دوم غیرقابل بحث بودن محتواها و مطلقانگاری و صفر و یک دیدن در پذیرش یا عدم پذیرش آنها یا به عبارتی «همه یا هیچ دیدن» محتوای برجام و البته قراردادهای نفتی، سوم معجزهآسا خواندن آثار انجام و فلاکتبار خواندن آثار عدم انجام در رسانههای متعدد از بیبیسی فارسی گرفته تا روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب حامی فتنه و سایتهای دولتی و چهارم ایجاد صداخفهکنهای نرم و سخت برای منتقدان و معترضان.
اگر در برجام بنگاههای خبری شرق و غرب زودتر و البته دقیقتر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از جزئیات مذاکرات باخبر بودند و نمایندگان مجلس برای اطلاع از آنچه در مذاکرات میگذرد باید نظارهگر رویترز و بیبیسی میشدند، امروز هم در قراردادهای جدید نفتی به تعبیر یکی از نمایندگان مجلس، بسیاری از نمایندگان از مفاد قراردادهای نفتی جدید بیخبرند. اگر در برجام ورود به جزئیات محتوایی ممنوع بود و بحثکنندگان درباره محتوا و متن با «ننه من غریبم بازی» دلواپس خوانده میشدند و سیاهه آمده از ژنو و لوزان حکم وحی منزل و کتاب لایتغیر را داشت و باید به حضرات اعتماد کامل صورت میگرفت، امروز هم در قراردادهای جدید نفتی نهتنها اهالی بهارستان و نخبگان دانشگاهی و منتقدان، نامحرم تشخیص داده شدهاند و حق ورود جدی و علنی ندارند، حتی موارد پانزدهگانه اصلاحی دفتر مقام معظم رهبری هم محلی از اعراب ندارد، در همین باره محمد دهقان، عضو سابق هیات رئیسه مجلس میگوید: با وجود ابلاغیه ۱۵ بندی، وزارت نفت ۱۱ بند را اعمال نکرده بود، زمانی که انتقاد کردیم آقای زنگنه گفت نامه اخیر مقام معظم رهبری دیر به دست ما رسیده است این در حالی است که ۱۵ بند مورد تاکید مقام معظم رهبری کاملا روشن بود و در نامه دوم، دفتر مقام معظم رهبری اعلام کرده ۱۱ بند ابلاغیه اعمال نشده است.
اگر در برجام آب خوردن مردم هم به نتیجهبخش بودن مذاکرات منوط میشد، امروز هم کلید توسعه و پیشرفت همهجانبه و غیر قابل توصیف کشور در قاب قراردادهای غیرشفاف جدید بازنمایی میشود و فقر و فلاکت و زبونی هم در عدم عقد آنها. اگر در برجام منتقدان مشتی بیسواد تازه به دوران رسیده از جای خاص تغذیهشونده خوانده میشدند، امروز منتقدان قراردادهای نفتی مشتی خرابکار خوانده میشوند که میخواهند جلوی سرمایهگذاری خارجی را بگیرند و البته جناب ژنرال زنگنه فاتحانه میخواهند شرایط خانوادگی آنان را افشا کنند. اگر مذاکرهکنندگان برجام سابقه مذاکرات غرورآفرین سعدآباد و «تهران دکلریشن» را داشتند، تیم قراردادهای جدید هم سابقه عقد قراردادهای حماسی و طلایی چون کرسنت و استاتاویل را در کارنامه دارند، البته پروسه قراردادهای نفتی در برخی حوزهها حتی از برجام هم جلوتر است و اگر در برجام میشد کجدار و مریز نقدی کرد، مدتهاست راه نقد برخی دستهگلهای خسارتآفرین تیم فعلی نفتی که باعث محکومیت چندده میلیارد دلاری کشور در محاکم بینالمللی شده عملا در مطبوعات بسته است و اگر کسی چیزی بنویسد دیگر کلا نمیتواند چیزی بنویسد! اگر منتقدان برجام حداقل میتوانستند به جهنم بروند تا گرم شوند و از سرما نلرزند! در قراردادهای نفتی، جناب ژنرال بیژن «بگمبگم»گویان تهدید به افشاگری میکند علیه کسانی که نمیگذارند در مملکت سرمایهگذاری شود، آخر کدام فرد عاقلی است که نداند اولا کدام سرمایهگذاری خارجی؟ در همین دولت به اصطلاح اعتدالی و دوست با فئودالهای ده و کدخدای ده و تنشزدا حتی با جیبوتی و مالدیو و شیوخ عرب، میزان سرمایهگذاری خارجی نسبت به سال اوج تحریمها یعنی سال 91 حدود یک میلیارد و 400 میلیون دلار کاهش پیدا کرده است و اگر بنا بر سرمایهگذاری خارجی بود تا حالا و با این همه کرنش و لبخند و پیادهروی اتفاق افتاده بود، ثانیا اگر نام مستند و حتی غیرمستندی در اختیار حضرات بود باید تا حالا صد بار آن را در بیبیسی فارسی و کانالهای تلگرامی و فلان آنلاینها دیده بودیم.
بگمبگم توخالی جناب زنگنه در فقره منتقدان قراردادهای نفتی-که در عین بخور بخورهای نجومی کمال وقاحت است- نشان میدهد این دولت در حالی دولت قبل را کفر ابلیس میداند که بهترین وارث ویژگیهای منفی آن دولت است. اگر در ذهن افکار عمومی مهمترین ویژگی دولت یازدهم فیشهای نجومی و «صفدرگیت» بود به نظر میرسد باید کمکم منتظر تهنشین شدن این بخش از واقعیت در افکار عمومی باشیم که اتفاقا این دولت، هم دولت بگمبگم است هم دولت بخور بخور! دولت پیشبرد پروژههای بزرگ ضداستقلال در متن با موسیقی دلنشین زمینه فیشهای نجومی.