علیرضا مشتاق: هیچکس در امان نیست، برای هر ستارهای که ایرانیها از او خوششان نیاید امکان دارد این اتفاق بیفتد، حمله دستهجمعی چند کاربر ایرانی در فضای مجازی به صفحه آن فرد که منجر به قفل کردن صفحهاش میشود. هنوز چند ماه از حمله به اکانت اینستاگرام فلان بازیکن فوتبال یا فلان شخصیت سیاسی یا بهمان بازیگر سینمایی از سوی ایرانیها در جهان نمیگذرد. فحاشی گروهی از افراد در شبکههای اجتماعی و روی صفحه یا اکانت برخی اشخاص مشهور منجر شد این افراد شبکههای اجتماعی خود را قفل کنند و تکرار چنین مواردی باعث شد کمپینهای بزرگی با هشتگ # رکیک_نیستم یا # فحاشی_نمیکنیم ایجاد شود.
جامعهشناسان و تحلیلگران رفتاری هم بعد از این ماجرا شروع به ارائه تحلیل کردند که جامعه ایرانی به لحاظ فرهنگ اجتماعی عقبافتاده است! و هنوز خیلی کار دارد تا ما به سمت مدرن شدن و با شعور شدن حرکت کنیم و فحاشی اینبار علیه جامعه ایرانی صادر میشد! فارغ از اینکه کسی لایه دوم و دقیقتر و عمیقتری از چرایی این اتفاق ارائه کند و سطح نگاهها را کلانتر از رفتار چند نفر بداند. شاید اتفاقی را که چند روز پیش در بازی ایران و قطر افتاد بتوان همان لایه دوم و عمیقتر رفتار بخشی از ایرانیهای فعال در فضای مجازی دانست که فحاشی در قبال هرکس را برای خود مجاز میدانند.
وقتی در بازی ایران و قطر جلوی چشم بیش از 80 هزار تماشاچی حاضر و میلیونها بیننده تلویزیونی، یکی از باسابقهترین بازیکنان تیمملی که امروز در کسوت مربی در کادر فنی حضور دارد دست به رفتارهای زنندهای میزند که هیچکس آن رفتارها را تایید نمیکند و در کنار او نیز بخشی از کادر فنی و بازیکنان هم بهجای تقبیح این رفتار با وی همراهی میکنند، نباید انتظار داشته باشیم این رفتارها را در بین بخشی از ایرانیهای فعال در فضای مجازی نبینیم.
وقتی دنیای امروز، دنیای رسانه است، آن چیزی برای مردم مهم میشود که در رسانه میبینند. این رسانه است که این ستارهها را ایجاد و آنها را به عنوان الگو معرفی میکند. ستارهای که رهبری مستقیم یا غیرمستقیم بخشی از زندگی مجازی را بر عهده میگیرد؛ در اذهان عمومی از اهمیت و قدرت نسبی برخوردار است، به واسطه موفقیتش شهرت کسب کرده، از طریق دیدهشدن یا شنیدهشدن توسط مردم معروف شده، در عرصه رسانه نمایان است و تجسم رویاها و آرزوهای تحقق نیافته مردم است. این سلبریتیها هستند که با رفتارهایشان، با لایکها و فالوئرهای میلیونیشان، جهتدهی بخشی از جامعه را انجام میدهند. مجازیها با دیدن سلبریتیها رویایی از آنچه را ندارند، در سر میپرورانند. به همین خاطر است که با بررسی سلبریتیهای هر جامعه میتوان به فرهنگ تودهای و شکافهای اصلی آن جامعه در یک دوره مشخص پی برد، چرا که فرهنگ شهرت چیزی فراتر از علاقه به آدمهای مشهور، انعکاسی از ارزشهای جمعی و نمایش رابطه پیچیده میان انتظارات اجتماعی و واقعیتهای اجتماعی- اقتصادی است.
بخشی از جامعه ایرانی سلبریتیهای خود را در محیط ورزش جستوجو میکنند و الگوهایشان از همین محیط ورزشی است، وقتی یک ورزشکار رفتارهای ناهنجار اجتماعی را انجام دهد و صرفا به دلیل شهرتش با او یک برخورد نامتجانس با تخلفش صورت گیرد، آن رفتار برای همه طرفداران او نیز مجاز شناخته شده و اساسا به یک هنجار جدید بدل میشود. پس فحاشی و رفتارهای زشت از سوی بخشی از مخاطبان فضای مجازی وقتی یک شخصیت شهره همچون جواد نکونام آن را انجام میدهد برای عامه جامعه مسالهای ندارد. اتفاقی که البته صرفا در حوزه ورزش خلاصه نمیشود و حتی بیشتر از آن در حوزه هنری و در بین بازیگران سینمایی و تلویزیونی مشاهده میشود.
آن کسانی که آن روزها اهالی فضای مجازی را ملامت میکردند که چرا سطح شعور اجتماعی پایین است و چرا این کارها دارد صورت میگیرد، به نظر میآید باید این سلبریتیها را مورد شماتت قرار دهند که رفتار عمومی جامعه منبعث از رفتارهای فردی این الگوهای ناهنجار جامعه است.