صادق امامی: یکی از مباحث مطرح درباره فاجعه منا، رفتار عجیب دولت ایران در قبال این فاجعه است. اگرچه برخی ملاحظات سیاسی در قبال این موضوع وجود دارد اما آنچه دولت آقای حسن روحانی و وزارت امور خارجه محمدجواد ظریف در جریان رخداد فاجعه منا و پیگیریهای این فاجعه انجام داد، نهتنها با انتقادات عمومی مواجه شد بلکه اعتراضات خانواده این شهدا را نیز به دنبال داشته بهطوری که حالا خانواده شهدای فاجعه منا و حادثه مسجدالحرام نسبت به عملکرد وزارت امور خارجه و بیاعتنایی دولت روحانی به این ماجرا گلایههای قابل تاملی مطرح میکنند. گفتوگوی «وطن امروز» با مرتضی رکنآبادی، برادر شهید غضنفر رکنآبادی را در ادامه میخوانید.
***
یک سال از فاجعه منا گذشت و تا امروز سعودیها به ابهامات اساسی درباره این حادثه پاسخ ندادهاند. یکی از مهمترین مسائل در اینباره چرایی بروز فاجعه مناست. هنوز برخی کارشناسان معتقدند فاجعه منا عامدانه و با برنامهریزی قبلی از سوی سعودیها صورت گرفته است.
به نظر بنده آنچه در عید قربان سال گذشته رقم خورد، جنایت از پیش طراحیشده حکام آلسعود بود. آنها سال گذشته، امنترین سرزمین را به ناامنترین سرزمینها تبدیل کردند. شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد این جنایت از پیش طراحیشده بود. ببینید! در لحظات اولیه این اتفاق، ماموران سعودی تعمدا به حجاجی که از فرط خستگی و تشنگی بیحال شده بودند و تقاضای آب داشتند، آب نمیدادند. شاهدان عینی میگویند ماموران سعودی صراحتا اعلام میکردند وظیفه ما آب دادن به شما نیست. علاوه بر این شیرهای آبی که در طول مسیر برای حجاج تعبیه شده بود، فاقد آب بود. بنده چند بار به حج مشرف شدهام. در ایام حج بویژه در صحرای منا هلیکوپترهایی در حال پرواز هستند که حتی میتوانند آمار یک نفر را از آن ارتفاع به دست بیاورند. سوال این است که این هلیکوپترها چرا ازدحام جمعیت را گزارش نکردند و چرا این مساله پیگیری نشد و نیروهای امدادی در صحنه حاضر نشدند؟ این درحالی است که نزدیکترین پایگاه امداد و نجات در چندصدمتری این خیابان مستقر بود. علاوه بر این شواهد، در زمان وقوع این فاجعه، ماموران سعودی به جای استقبال از کمک نیروهای امدادی ایران و سایر کشورها، منطقه فاجعه را «منطقه نظامی» اعلام کردند تا مانع کمک امدادگران سایر کشورها شوند. در انتقال اجساد مطهر به سردخانهها شاهد کمکاریهای فراوان بودیم تا جایی که شاهدان عینی گفتهاند زنده و مرده را با هم به داخل کانتینر انتقال دادند و بسیاری از هموطنان و حجاج را زندهزنده کشتند. یکی دیگر از دلایل عمدی بودن این فاجعه، عدم همکاری سعودیها برای بررسی دلایل وقوع آن است. آنها به هیچوجه تصاویر دوربینهای منا را که میتواند سرنخهایی برای رمزگشایی این جنایت باشد، در اختیار افکار عمومی دنیا قرار ندادند و در برابر درخواستهای مکرری که از سوی جمهوری اسلامی ایران و خانواده شهید رکنآبادی در این زمینه صورت گرفت، اعلام کردند چنین درخواستی را از ما نکنید و این شدنی نیست. شما زمانی که در درون خیابان تصادف میکنید، نخستین کار برای اینکه نشان دهید تعمدی در کار نبوده، یک عذرخواهی ساده است. سعودیها حتی در یک سال گذشته یک عذرخواهی از خانوادههای شهدای مظلوم منا انجام ندادند. همه اینها را وقتی کنار هم بگذاریم چیزی جز عمدی بودن فاجعه منا بهدست نمیآید.
برادر شما یکی از شهدای این فاجعه بودند. با توجه به تشدید خصومتهای آلسعود علیه ایران و خطرات احتمالی امنیتی برای شهید رکنآبادی که سالها سفیر ایران در لبنان بودند؛ چرا ایشان به این سفر رفتند؟
بنده نخستین کسی بودم که از سفر شهید رکنآبادی به سرزمین حج مطلع شدم و نخستین کسی هم بودم که نسبت به سفر ایشان مخالفت کردم و حتم داشتم که سعودیها از کنار حضور رکنآبادی در عربستان بسادگی نخواهند گذشت، چرا که اینها همان کسانی هستند که سال 92 سفارت جمهوری اسلامی را در بیروت به خاک و خون کشیدند و 20 نفر را شهید و بیش از یکصد نفر را مجروح کردند. آنان رکنآبادی را تهدیدی علیه منافع صهیونیستها و رژیم پلید سعودی در منطقه میدانستند و به دنبال حذف ایشان بودند. با وجود همه مخالفتهایی که نزدیکان و دوستان نسبت به سفر ایشان برای حج داشتند اما نگاه تکلیفگرای ایشان به عنوان یک دیپلمات انقلابی که میگفت آن روزی که من به لبنان و جبهه رفتم میدانستم که چه چیزی در انتظارم است و امروز هم حضور در حج تکلیفی بر عهده من است که باید آن را ادا کنم، موجب شد در قالب عضو هیات علمی بعثه مقام معظم رهبری و در کاروان بعثه به حج اعزام شوند و در نهایت به آنچه که میخواستند و در وصیتنامهشان به آن اشاره کرده بودند یعنی شهادت، رسیدند.
پس از اعلام مفقود شدن شهید رکنآبادی، سعودیها تلاش کردند ورود ایشان به خاک عربستان را تکذیب کنند. هرچند پیگیری خانواده شهید، سعودیها را وادار به عقبنشینی و پذیرش حضور ایشان در عربستان کرد ولی با گذشت یک سال ابهامات درباره نحوه شهادتشان و همچنین چرایی جدا کردن بخشهایی از بدن ایشان همچنان به قوت خود باقی است.
از دقایق اولیه رسانهای شدن مفقودی شهید رکنآبادی، سعودیها سریعا اعلام موضع کردند و مدعی شدند چنین فردی به هیچوجه پا به خاک عربستان نگذاشته است اما با توجه به قرائت متن برائت از مشرکین توسط شهید رکنآبادی و پخش آن در رسانهها، آنها ناچار به پذیرش این موضوع شدند. با وجود این مساله نباید توقع داشت سعودیها اعلام کنند تعمدا ایشان را به شهادت رساندهاند. به اعتقاد بنده آنها خون چند هزار زائر بیگناه را ریختند تا رکنآبادی و چند نفر مثل او را از صحنه مبارزه حذف کنند. شهید رکنآبادی تا 50 روز بعد از عید قربان مفقود بود تا اینکه آقای اوحدی با ارائه تصویری گفتند این تصویر پیکر شهید رکنآبادی است. از ایشان خواسته شد این قضیه به صورت رسمی اعلام نشود تا خانواده حضورا هویت ایشان را تایید کنند. پس از حضور برادرانم در قبرستان و خارج ساختن پیکر مطهر برادرم، عملیات تشخیص هویت صورت گرفت. در همان دقایق اولیه برادران من مشاهده کردند که شکافی روی سینه و سر ایشان هست و امعا و احشای برادرم من جمله مغز، کبد، کلیه، قلب و... از بدن خارج شده است. وقتی از سعودیها پرسیدند این کالبدشکافی و خروج اعضا برای چه بوده است؟ گفتند: «ما این کار را برای اینکه جسد فاسد نشود انجام دادیم.» این در حالی است که سعودیها در دفن اموات روی میت موادی میریزند که زودتر از بین برود. چطور میشود تلاش کنند بدن شخصی که ادعا میکنند نمیدانستند کیست، حفظ شود؟ آیا اصولا این عملیات روی پیکر 8 هزار شهید دیگر صورت گرفته است؟ عملا این اقدام روی چند زائر صورت گرفته است که این قضیه را کاملا عادی جلوه دهند و بگویند یکی از این شهدای کالبدشکافی شده، شهید رکنآبادی بوده است.
دلیل خارج کردن این اعضا از بدن شهید چه بوده است؟
از نظر ظاهر هیچ راهی برای شناسایی ایشان وجود نداشت. پس از انتقال جنازه به ایران و انجام آزمایش DNA هویت شهید تایید شد اما علت شهادت و زمان دقیق آن به دلیل اینکه تمام اعضایی که باید در پزشکی قانونی در اینباره مورد بررسی قرار میگرفت، از بدن ایشان جدا شده بود، پزشکی قانونی دستش کاملا بسته بود. سعودیها با هدف از بین بردن تمام سرنخها این اعضا را از بدن خارج کرده بودند.
یعنی سعودیها میخواستند سرنخها را گم کنند؟
بله! دقیقا با این هدف این اعضا را جدا کردند. شهید رکنآبادی بدن تنومندی داشت اما وقتی بنده میخواستم پیکر مطهر ایشان را در درون قبر بگذارم، با یک دست این کار را کردم. این را میخواهم بگویم تا متوجه شوید چه بر سر پیکر این شهید آورده بودند.
وزارت امور خارجه متولی اصلی پیگیری وضعیت شهدای فاجعه منا و احقاق حقوق خانواده این عزیزان بود که اعلام کرد این مساله در 3 سطح پیگیری خواهد شد؛ درباره وضعیت پیگیری پرونده شهدای منا بگویید به کجا رسیده است؟
در وزارت امور خارجه کمیتهای متشکل از نمایندگان دستگاههای مختلف تشکیل شده است و تاکنون هم جلسات مکرری درباره احقاق حقوق شهدای منا برگزار کردهاند اما تا این لحظه این کمیته فاقد دستاورد بوده است. با کمال تاسف باید گفت از روزهای نخستین این حادثه، سعودیها روند کار را به گونهای پیش بردند که تمام کشورهای درگیر جنایت، متقاعد به دفن پیکر شهدایشان در سرزمین سعودی شوند تا به این وسیله کوچکترین سرنخی در این زمینه باقی گذاشته نشود. تقریبا مسؤولان ما هم به این باور رسیده بودند که چارهای جز دفن پیکرهای شهدا در خاک عربستان نیست اما با موضعگیری محکم و قاطع مقام معظم رهبری، سعودیها تسلیم شدند و ابدان مطهر عزیزان ما را تحویل دادند. باید از رهبر انقلاب به جهت اطلاق واژه شهید بر این عزیزان و همچنین موافقت با دفن پیکر مطهر آنان در گلزار شهدا تشکر کنم، چرا که موافقت ایشان، درد ما را تسکین داد.
یکی از مسؤولان وزارت امور خارجه اعلام کرد پس از حمله به سفارت عربستان و قطع روابط دیپلماتیک، امکان پیگیری حقوق خانواده شهدای منا وجود نداشته است؛ اما سوال اینجاست که از ابتدای مهرماه تا حمله به سفارت عربستان نزدیک به 3 ماه فاصله است، در این 3 ماه آیا اقدام خاصی از سوی وزارت امور خارجه در این زمینه صورت گرفته است؟
دقیقا این مطلبی است که میخواستم به آن اشاره کنم؛ چرا زمانی که در رسانههای مجازی اعلام شد قرار است تجمعی مقابل سفارت سعودی برگزار شود، نهادهای مسؤول تدابیر لازم را نیندیشیدند؟ به نظر من برخی از فرصت حضور جوانان معترض مقابل سفارت استفاده کردند تا روی کمکاریهای خود پوشش بگذارند. قضیه حمله به سفارت 3 ماه بعد از جنایت منا رخ داد. وزارت امور خارجه در این 3 ماه چه کرده بود که بعد از آن نتوانست آن را ادامه بدهد؟ اگر کوچکترین حرکتی در این زمینه کردهاند، آن را اعلام کنند تا بدانیم قضیه سفارت در این روند اخلال ایجاد کرده است.
در یک سالی که از فاجعه منا گذشته است آیا خانواده شهدای منا دیدار و گفتوگویی با رئیسجمهور یا وزیر امور خارجه داشتهاند؟ آیا دولت از خانوادههای شهدای منا دلجویی کرده است؟
شما بررسی کنید که آیا رئیسجمهور در این یک سال یک پیام تسلیت به خانواده شهدای منا داده است؟ رئیسجمهور تا به امروز حتی یک پیام تسلیت ساده هم به ما نداده است. در این یک سال از بسیاری از خانواده شهدا دلجویی نشده است. بسیاری از خانوادهها نانآوران خود ار از دست دادند. ما انتظار داشتیم رئیسجمهور از خانواده شهدا دلجویی میکرد.
براساس آنچه شما میگویید تا به امروز وزارت امور خارجه اقدام خاصی برای احقاق حقوق 464 شهید فاجعه منا انجام نداده است؛ برنامه خانواده شهدای منا برای پیگیری این موضوع چیست؟
از همان روزهای اول جنایات منا، عزم جدی در دولت برای پیگیری احقاق حقوق شهدای منا ندیدیم. بنابراین همه خانوادهها دور هم جمع شدیم تا با تشکیل یک سازمان مردمنهاد (NGO) بتوانیم روی مسؤولان کشوری اثر بگذاریم و به عربستان سعودی فشار وارد کنیم تا محکوم شود. بماند که به جای حمایت، تلاش کردند ما را دلسرد کنند! طی 11 ماه گذشته موانع مختلفی پیش روی ما گذاشته شد تا این تشکیلات ایجاد نشود و در نهایت 3 روز قبل وزارت کشور رسما با تشکیل این سازمان مخالفت کرد. برای این مخالفت هم بهانه آوردند که این NGO اهدافش با برخی NGOهای دیگر مشترک است و شما میتوانید بروید و خواستههایتان را در آن NGO ها پیگیری کنید و مانع تشکیل NGO خانواده شهدای منا شدند. یعنی حتی پیگیری خصوصی و شخصی خانواده شهدای منا را عقیم گذاشتند.
آیا این نشان میدهد در دولت علاقهای به پیگیری حقوق شهدای منا وجود ندارد؟ چرا از طریق نهادهای بینالمللی این مسأله را پیگیری نمیکنید؟
ما اگر مشکل داخلی را در کشورهای دیگر مطرح کنیم، نتیجهای جز بیعزت کردن خودمان و شهدا و دولت ندارد. اگر چه رضایتی در این قضیه از دولتمردان نداریم اما در درجه اول تلاش میکنیم مشکل را در درون خانواده خودمان حل کنیم. آقای روحانی که دنبال بالا بردن عزت پاسپورت ایرانی بود باید بداند در گام اول عزت پاسپورت در داخل و در احترام به حقوق شهروندان رقم میخورد. 464 عزیز ما در یک جنایت به دست عمال آلسعود به شهادت رسیدند و پیگیریهای ما در حد صفر بوده و هیچ پیگیری خاصی در این زمینه نشده است و در نهایت نیز اعلام کردند از آنجایی که سعودیها عضو کنوانسیونهای بینالمللی نیستند، ما نمیتوانیم هیچ پیگیری در دادگاههای بینالمللی علیه آنها کنیم. وقتی از دولتمردان درباره تشکیل کمیته حقیقتیاب که خواسته مقام معظم رهبری بوده است میپرسیم، میگویند لابیهای سعودی تا حدی بالاست که حرف ما را گوش نمیدهند. شما این اتفاق را با حمله به سفارت سعودی مقایسه کنید که آنها از امکاناتشان استفاده کردند و چند کشور را وادار به قطع رابطه با ایران کردند. ما 464 عزیز را از دست دادیم که کل سفارت- اگرچه حرمت دارد- برابری با انگشت یک دست آنان نمیکند اما ما چه دستاوردی در زمینه حقوق شهدایمان داشتیم؟
پس از ماجرای منا، دولتمردان بر ارتباط با سعودیها تاکید داشتند؛ موضع وزارت امور خارجه در این قضیه را چطور ارزیابی میکنید؟
مدت زیادی است که سعودی جنگ نیابتی خود را علیه ایران آغاز کرده است ولی خیلی از مسؤولان چشم خود را بر این مساله بستهاند و تلاش دارند دست سعودیها را بفشارند و آنها را «برادران سعودی» خطاب میکنند. این رفتار چیزی جز تحقیر ملت نیست. دولت باید توجه کند آن روزی که سعودیها کل کشورها را مجبور کردند ابدان مطهر شهدا را در خاکش دفن کنند و دولت ما هم به این نتیجه رسیده بود، چطور با موضعگیری رهبرانقلاب مشت محکمی به دهان سعودیها کوبیده شد. به نظر من دیپلماسی لبخند با سعودیها امروز جوابگو نیست و باید موضع محکم و انقلابی نسبت به سعودیها گرفته شود.