printlogo


کد خبر: 163453تاریخ: 1395/6/20 00:00
داداش داری اشتباه می‌ری

محمد زعیم‌زاده: محمدجواد ظریف برخلاف سابقه طولانی‌اش در عرصه دیپلماسی که لازمه آن غامض و پیچیده سخن گفتن است هر از گاهی خیلی ساده و رک حرف‌هایی اساسی و از ته دل می‌زند؛ چه آنجا که سرِ درد دل انتخاباتی‌اش با دیپلمات‌های غربی و ضد انقلاب حرفه‌ای باز می‌شود و می‌گوید اگر مذاکرات هسته‌ای و برجام به جایی نرسد مردم ایران دیگر به ما رای نمی‌دهند و باید بازنشسته شویم و چه حالا که خیلی صریح در گفت‌وگو با روزنامه دولت درباره رابطه برجام و تحریم‌هایی که قرار بود بالمره پس از برجام برداشته شوند می‌گوید هدف عمده از مذاکرات برداشتن تحریم‌ها نبود و تمام رفت و آمد‌های دیپلماتیک مبتنی بر تقویت امید بوده است و انگار نه انگار که رئیس‌جمهور محترم پیش و پس از هر دور مذاکرات در ژنو و لوزان و وین در وسط ساختمان پاستور تریبون علم می‌کرد و در ارتباط زنده تلویزیونی و با شور و حرارت به مردم می‌گفت «همه تحریم‌ها بعد از برجام لغو خواهد شد!» این سخن محمدجواد ظریف در بحبوحه تلاش دولت برای از سرگیری کنسرت درمانی و ایجاد دیگر دوقطبی‌های کم‌اهمیت ولی پربسامد سیاسی- اجتماعی دولت‌ساخته حرف بسیار مهمی است.
حرف ظریف از این باب مهم است که نمادی از تلاشی نو برای تصویرسازی از کارکردهای نداشته برجام است، دولتمردان اعتدالی همزمان با ته‌نشین شدن جمع‌بندی ناکارآیی اقتصادی برجام در بخش‌های قابل توجهی از افکار عمومی سعی می‌کنند فراواقعیتی جدید از برجام بسازند، دولت یازدهم امروز پس از پیاده کردن روزآمد تئوری حواله ناکارآمدی‌ها به دوره قبل تا پای جان، راه حواله کردن کارکردهای برجام به غیب و غافل را در پیش گرفته است. فرمول ساده است؛ دیگر از دولت نپرسید که برجام برای ما چه آورده است، برجام از اول هم قرار نبود سنگی از سر راه بردارد و عایدی چشمگیری داشته باشد یعنی اصلا قرار دولت با مردم این نبود، اساسا کی بود؟ کی بود؟ من نبودم!
ما دوست داریم از ما سوال کنید «اگر برجام نبود چه می‌شد؟» که حالا بتوانیم برای‌تان قصه بسازیم، حقیقت این است که در این روز‌ها که کیسه‌های سیمان اجازه نفس کشیدن قلب رآکتور اراک و چرخش سانتریفیوژها را نمی‌دهد کسی حق ندارد بپرسد پس چرخ زندگی مردم چه شد؟
به جای طرح این سوال مذبوحانه باید مثل ژول ورن از تخیل‌تان استفاده کنید و ایران بدون برجام را تصور کنید. در جهل مطلقید اگر اینقدر قوه تخیل‌تان قوی نباشد یا خدایی ناکرده به محسوسات اقتصادی دور و برتان توجه کنید یا از آن بدتر دو دو تا چهارتای اقتصادی انجام دهید و آمار رکود و سرمایه‌گذاری خارجی و ضریب جینی و میزان صادرات نفتی و غیرنفتی و حجم نقدینگی و آمار‌های بیکاری و... را مطالعه کنید و در نهایت جمع‌بندی کنید اقتصاد ایران بدون برجام «تقریبا هیچ» فرقی با اقتصاد ایران با برجام ندارد. باید گوش به قصه دولت بدهید تا برای شما بگوید که اگر برجام نبود الان آب خوردن هم نداشتیم و الان درگیر جنگ سختی بودیم! البته حق ندارید از خود بپرسید که اگر استکبار و غرب قصد جنگ با ایران را داشتند چرا در دوره اوج تخاصم سال‌های 2005و 2006 که حتی برخی فرماندهان سابق نظامی خبر جنگ را داده بودند اتفاقی نیفتاد؟ یا حتی حق ندارید به سابقه ذهنی‌تان مراجعه کنید و مواردی چون لیبی و... را مرور کنید که غرب به مجرد اعتدالی شدن سرهنگ‌ها جنگ را به آنها تحمیل کرد، نه در دوره مقاومت! و... چه دوست داشته باشید، چه دوست نداشته باشید باید فرض کنید که اگر برجام نبود حتی حق فروش یک قطره نفت را هم نداشتیم، در این باره هم حق ندارید از خودتان بپرسید چطور در دوره اوج تحریم‌های سال 2012 درآمد ایران از فروش نفت «بیشتر مساوی» شرایط فعلی بود و با صادر کردن منابع نفتی کمتر منافع ملی بیشتری حاصل می‌آمد و حداقل همین درآمد نفتی فعلی محقق می‌شد؟ شما باید فراواقعیت برجام را قبول کنید و کاری با واقعیت‌ها نداشته باشید، خب! حالا جناب رئیس هم چند باری فرموده باشند که تحریم‌ها بالمره فلان می‌شود یا همین جناب وزیر چند بار در صداوسیما و حتی در کمیسیون برجام و در پاسخ به رفیق چشمک‌زنش سه بار گفته بود همه تحریم‌ها یکجا برداشته می‌شود ولی به هرحال حالا که نشده است اوقات‌تان را تلخ نکنید، به جایش بیایید از تخیل نبودن برجام لذت ببرید، کاری با واقعیت برجام نداشته باشید؛ با ارتباط برجام با سخنان هر از گاه عالیجناب درباره لزوم خلع سلاح نیروهای نظامی کشور هم کاری نداشته باشید، به FATF و IPC و بقیه خلاصه‌نویسی‌های با کلاس و اثرات آنها بر استقلال و حاکمیت ملی و البته رابطه‌شان با نانوشته‌های برجام هم کاری نداشته باشید.
اما واقعیت این است که به تعبیر این روزهای فضای مجازی، دولت اینجا را اشتباه می‌‌رود. اگر فرض کنیم بحث و جدل پیرامونFATF و IPC و خلع سلاح نظامی و چراغ سبز دادن ضمنی به جبهه ضد مقاومت و داعش و ارتباط آنها با نانوشته‌های برجام بحثی نخبگانی باشد- که با توجه به گستردگی شبکه‌های اجتماعی اینگونه نیست- و راهی به میان توده‌های مردم ندارد اما کارکرد‌های اقتصادی برجام و تطبیق وعده‌های برجامی با شرایط اقتصادی حتما امری مردمی است که با متن زندگی مردم مرتبط است و مشکلش با تصویرسازی و قالب کردن فراواقعیت به جای واقعیت حل نمی‌شود. حافظه تاریخی مردم اینقدر ضعیف نیست که وعده‌ها را فراموش کنند و به تخیل‌ها دل ببندند. کاش جناب ظریف و دولت به جای اینکه بگویند از اول هم قرار نبود از قبل برجام تحریمی لغو شود صادقانه به مردم بگویند «قرار بود اما نشد» و همراه با مردم کمر همت به حل مشکلاتی ببندند که این دولت و آن دولت نمی‌شناسد و در مسیر تعالی جمهوری اسلامی باید حل شوند به شرطی که باوری باشد و بعد همتی و البته صداقت و اعتقاد به قربانی نکردن منافع ملی پای منویات گروهی و انتخاباتی!


Page Generated in 0/0094 sec