printlogo


کد خبر: 163477تاریخ: 1395/6/21 00:00
به بهانه روز ملی سینما
چند نکته درباره سفارش و فیلم سفارشی

حجت‌الاسلام نصرالله پژمان‌فر*: شاید روز ملی سینما بهانه خوبی باشد تا به این هنر مهم از زاویه دیگری نگریسته شود. زاویه‌ای مهم اما مغفول که به نظر می‌رسد اگرچه بحث‌هایی درباره آن صورت گرفته اما هیچگاه به صورت اساسی جایگاه خود را نیافته است. همه می‌دانیم که بخش عمده بودجه سینما توسط دولت و نهادهای حاکمیتی تامین می‌شود. از سوی دیگر ارائه مجوزها نیز دولتی است و امکان پخش برای فیلم‌ها نیز بدون سینماهای حاکمیتی بسیار ناقص خواهد بود. این بدان مفهوم است که این چرخه عمدتا با پول مردم به گردش درمی‌آید. حال سوال اینجاست که با این شکل، این سینما تا چه میزان با مردم مرتبط است و ما تا چه میزان مسائل اساسی خودمان را روی پرده نقره‌ای مشاهده می‌کنیم؟ متاسفانه چیزی که امروز وجود دارد فیلم‌های کاملا «شخصی» سازندگان و بعضا بی‌ارتباط کامل با منافع کشور است، درصورتی که وقتی هزینه‌های تولید و اکران و بسترهای تولید و دیده شدن یک فیلم با بودجه عمومی مهیا می‌شود، سرمایه‌گذاران باید نقش پررنگ‌تری در این میان ایفا کنند. اینجاست که جلوگیری از تولید محصول مغایر با منافع مردم و تقویت تولید محصول همراستا با منافع مردم و مسائل کشور معنا پیدا می‌کند و این معنا با «سفارش» امکانپذیر است. به این شکل است که متولیان سینمایی باید از شکل قلک و سفارش‌پذیر صرف، تبدیل به سفارش‌دهنده فعال شوند؛ چیزی که الان ما چه در حوزه سینما و چه حتی تلویزیون و دستگاه‌های دیگر فرهنگی تقریبا مشاهده نمی‌کنیم. طبعا «سفارش» دادن به معنای مجبور کردن هنرمند به کاری که مایل به انجام آن نیست، نبوده بلکه ایفای نقش ظریف و بسیار پیچیده مدیریت فرهنگی است که بتواند با هنرمند طوری تعامل کند تا دریچه‌های دیگری را پیش چشم او بگشاید و اساسا به نظر نگارنده معنای سفارش درست همین است. گاهی این شکل رفتار، با مرعوب شدن مدیر یا سختگیری‌های بی‌مورد اشتباه می‌شود که هر دوی اینها ناکارآمد است. متاسفانه گاهی از سوی برخی مدیران سینمایی مطالبی عنوان می‌شود مبنی بر اینکه نباید به هنرمند سفارش داد یا گاهی برخی هنرمندان بیان می‌کنند که کار سفارشی نمی‌کنند درصورتی که گویی «سفارش» به معنای «تحمیل» و «محدودیت» برداشت شده که این غلط است. در همه جای دنیا سرمایه‌گذار، سفارش دهنده اصلی در فرم و محتوا است و این قاعده پذیرفته‌شده‌ای است که اگر جایی برای تولید یک محصول هزینه می‌کند طبعا براساس هدفی این کار را انجام داده و اگر آن هدف محقق نشود هزینه کردن این مبلغ نقض غرض محسوب می‌شود. البته روی دیگر سکه با این فضا تناقضات جدی دارد. وقتی به مجموعه فیلم‌های تولید شده(فیلم‌هایی که نیم‌نگاهی به جشنواره‌ها دارند) نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که اتفاقا این فیلم‌ها دقیقا المان‌های مورد توجه جشنواره‌ها را رعایت می‌کنند تا بتوانند نظر مساعد آنها را جلب کنند یا حتی خود دست‌اندرکاران این جشنواره‌ها اصلاحیه‌هایی برای برخی فیلم‌ها عنوان می‌کنند و آن را به فیلمساز اعلام می‌کنند که در این صورت فیلم شانس حضور در فلان جشنواره را پیدا خواهد کرد. اینها همه به این معناست که به هر حال «سفارش» در سینما وجود دارد اما این سفارش باید در راستا منافع مردم باشد نه اینکه با وجود این فضا مدیر سینمایی کشور اعلام کند به سفارش اعتقادی ندارد که به نظر می‌رسد این مساله ناشی از یک برداشت سطحی از فرهنگ و تولید محصول فرهنگی است. نگارنده معتقد است راه شکوفا شدن سینما، حرکت در جهت منافع کشور است و این مهم انجام نمی‌شود مگر اینکه مدیران فرهنگی و دست‌اندرکاران سینمای کشور حضور فعال‌تر و موثرتری در این عرصه داشته باشند.
*رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس


Page Generated in 0/0063 sec