عبدالباری عطوان*: کشته شدن ابوعمر سراقب، فرمانده نظامی گروه تروریستی «فتحالشام» یا همان جبههالنصره سابق و دست راست وی، ابومسلم الشامی نهتنها ضربهای بزرگ به گروههای تندرو در سوریه بهشمار میرود، بلکه ماهیت تفاهمهای روسیه و آمریکا و سناریوهای مورد توافق این دو قدرت بزرگ برای حل سیاسی بحران سوریه را نشان میدهد. اگر دو طرف آمریکایی و روسی بر سر ادعای کشتن ابومحمد العدنانی، سخنگوی داعش در یک حمله هوایی در شهر الباب در استان حلب در یک هفته پیش رقابت کردند ولی آنها اینبار درباره ترور «رفیقش» در داعش عراق یعنی سراقب اختلافی نداشتند و بر سر «رقابت نکردن» و ادعای قهرمانی به توافق رسیدند. هواپیماهایی که این عملیات را انجام دادند همچنان «ناشناخته» ماندند یعنی «خونش» میان هواپیمای سوری، آمریکایی و روسی تقسیم شد. اهمیت ترور این فرمانده جیشالفتح که فرماندهی اشغال شهرهای ادلب و جسرالشغور را به عهده داشت، در این است که یک نفوذ امنیتی بزرگی مانند نفوذ امنیتی در گروه تروریستی احرارالشام در 2 سال پیش صورت گرفته است؛ همان زمانی که فرمانده کل این گروه و رئیس سازمان سیاسی آن، حسان عبود بههمراه 30 عضو فرماندهی کل و مجلس شورای این گروه در انفجاری مبهم که نشست آنها را در انبار مهمات سری در یکی از مزرعهها در نزدیکی شهر رامحمدان در شمال ادلب هدف قرار داد، کشته شدند. اطلاعات درباره چگونگی وقوع عملیات ترور ابو عمر سراقب بسیار اندک است و جالب توجه این بود که نخستین طرفی که اطلاعات را به بیرون درز داد طرف سوری بود و این مساله فرضیه قرار گرفتن ائتلاف روسی- سوری پشت این عملیات را نشان میدهد. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که چگونه ائتلاف روسی و سوری به اطلاعاتی درباره حضور ابوعمر سراقب در مکان سری، دست یافتند تا پس از آن وی را بمباران کنند، این در حالی بود که وی و ستاد مشترک نیروهای نظامیاش در حال رایزنی درباره پاتک به ارتش سوریه برای شکستن محاصره مناطق شرقی حلب و کنترل دوباره منطقه «الراموسه» و دانشکدههای نظامی در جنوب حلب بودند. آیا هماهنگی اطلاعاتی سهجانبه ترکی، سوری و روسی روزافزون پشت درز کردن اطلاعات به بیرون بود؟ پاسخی برای این پرسش نداریم اما آنچه در این زمینه میتوانیم بگوییم این است که روسها و آمریکاییها چهبسا بر سر بسیاری مسائل در پرونده سوریه از جمله ماندن بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه در قدرت و اختیارات مرحله انتقالی و شرکتکنندگان در آن و شکل پیکره نیروهای امنیتی و نظامی سوریه اختلافنظر دارند اما در یک مساله اصلی توافق دارند و آن پاکسازی همه سازمانها و گروههای سلفی در سوریه است. آنچه این مساله را مورد تایید قرار میدهد مخالفت آمریکایی با درخواست عربستان سعودی و قطر است که تاکید دارند جبههالنصره یک گروه مسلح میانهروی سوری است. درخواست روسیه از«شریک» آمریکاییاش برای جدایی میان گروههای معارض میانهرو و گروههای تروریستی در حلب و دیگر مناطق در عمل محقق شد، زیرا بیشتر این گروههای هوادار ترکیه که زیر لوای گروه موسوم به «ارتش آزاد سوریه» فعالیت میکردند، به عملیات ترکیه در جرابلس، الباب و منبج پیوستهاند و زیر چتر فرماندهی ترکیه در روزهای آینده وارد جنگ به اصطلاح «آزادی الرقه» از اشغال داعش خواهند شد. موضوع جالب توجه این است که ژنرال جان دوریان، سخنگوی ائتلاف آمریکایی تاکید کرد کشورش با ترکیه و نیروهای دموکراتیک سوریه که اکثریت آنها کردها هستند همکاری میکند تا طرحی برای آزادی الرقه از دست داعش تدوین کنند. از ژنرال دوریان میپرسیم چگونه این دو دشمن سرسخت یعنی ترکها و کردها را کنار هم جمع میکند تا در کنار هم برای آزادی الرقه بجنگند؟ سناریویی که منطقیتر به نظر میرسد این است که نشست میان جان کری، وزیر خارجه آمریکا با سرگئی لاوروف، همتای روسیاش در ژنو برای عملی کردن بخش مربوط به پاکسازی جبهه النصره، جیشالفتح و دیگر گروههای سلفی طی روزها یا هفتههای آینده است تا راه برای از سرگیری فرآیند مذاکرات با شروط جدید مهیا شود. این گروههای جهادی در حال حاضر در یک قطعه جمعه شدهاند و ترور ابو عمر سراقب رمز عبور آغاز عملیات پاکسازی است.
*تحلیلگر برجسته جهان عرب