مسعود دهنمکی در گفتوگویی تفصیلی به بیان مشکلات پیرامون ساخت فیلمهای دفاعمقدسی پرداخت. وی در گفتوگو با فارس گفت: من یک مجموعه 80 جلدی از فرهنگنامه در رابطه با اسارت آماده کردم؛ یعنی یک فیلمنامهنویس یا رماننویس اگر یکبار به این 80 جلد کتاب مراجعه کند، اصلاً دیگر احتیاج نیست به تکتک آدمها مراجعه کند چون از تیپولوژی آدمها تا طراحی اردوگاهها و... در این هست و آن وقت نمیشود براساس اینها تحریف کرد. آنقدر هم در آن تنوع هست که نمیتوان گفت به کلیشه میافتیم، مثل فیلمهای اول اسارت که همه لباس زرد تنشان میکردند، اینها چشمنواز است، منظورم این است که سینماییتر است. دهنمکی اضافه کرد: سینمای جنگ نیازهای سختافزاری دارد؛ الان آکسسوارهای دهه 40 یا 50 کجاست؟ کجا نگهداری میشود؟ یا میخواهید فیلم انقلابی درباره وقایع انقلاب بسازید، اتوبوسهای دوطبقه، ماشینهای آن زمان، اینها هزینه آنچنانی هم ندارد و عقل میخواهد. شما 30-20 تا تانک یا تویوتا یا آیفای آن موقع را به صورت اختصاصی ندارید و اگر دارید راه نمیروند. ولی خیلی از اینها به اسم اختصاصیسازی شد ولی حاضر نشدند خیلی از اینها را در سینمای دفاعمقدس بیاورند انبار کنند. یکی دیگر از مشکلات سختافزاری سینمای جنگ هنرور رزمی و آموزشدیده است. شما یک فیلم جنگی میخواهید بسازید باید بروید افراد معتاد را جمع کنید که... . یک وقت ما میخواستیم اخراجیهای 2 را در اردوگاه بسازیم، یک نفر گفت من میآورم و چندصد نفر آورد و چند روز بعد دیدیم فرمانده نیروی انتظامی با شیرینی به اردوگاه آمد. گفتیم چه شده؟ گفت از وقتی شما آمدید آمار دزدی و اعتیاد پایین آمده است، گفتم چرا؟ گفت چون همه را یکجا جمع کردید. اینجا از هنرور معتاد انتظار دارید شب عملیات بدود. اگر شما نیروی مناسب صحنههای جنگی، سرباز یا هنرور نظامی نداشته باشید اتفاق فلان فیلم میشود که 19 نفر از قایق افتادند و در آب خفه شدند. پای اجرا که وسط میآید کاری میکنند که کارگردان و تهیهکننده توبه کنند. اخراجیها سینمای دفاعمقدس را زنده کرد، بعد از آن فروش فیلمها از
یک میلیارد بالاتر رفت و اخراجیهای یک، 5/2 میلیارد بود و بعد به 8 میلیارد رسید و مردمی را که با سینما قهر کرده بودند و نه سینمای اجتماعی میدیدند و نه سینمای دفاعمقدسی، با این حوزه سینما آشتی داد؛ ولی من که خودم خالق اثر بودم دیگر میترسم سمت تولید چنین آثاری بروم. نیروی آتشنشانی را شهید حسابش میکنید، پس چطور میشود 5 آدمی که به خاطر این حوزه جانشان را از دست میدهند، یک نفر نرفته بگوید شما مستمری دارید یا ندارید؟ چرا کسی از یتیمان اینها سراغی نمیگیرد که شما درآمد دارید یا خیر؟ این آدم بالاخره جانش را برای این نظام و ارزشهای معنوی و ملی آن داده است. من خودم از سر صحنه اخراجیها تا الان حداقل 5-4 بار خطر انفجار و... از بیخ گوشم رد شده است. یا باید نسازیم یا بپذیریم این خطر همیشه بوده و هست، برای بچههای جلوههای ویژه و کارگردانان هم بوده است. شما وقتی ادوات نمایشی جنگی نمیسازید مجبورید ادوات جنگی بیاورید، راننده جنگی بیاورید. تولید ادوات نمایشی جنگ، تولید سینمای جنگ را ارزان میکند و جلوی خیلی از این بهانهها را خواهد گرفت.