printlogo


کد خبر: 163664تاریخ: 1395/6/25 00:00
دنیس راس: اگر می‌خواهیم روحانی موفق شود باید جبهه مقاومت را تضعیف کنیم
سفارش نتانیاهو!

گروه سیاسـی: « دنیس راس»، سیاستمدار یهودی کهنه‌کار آمریکایی که در دولت‌های جورج بوش و باراک اوباما مسؤولیت‌هایی مهم و کلیدی در حوزه سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه داشته است، در تازه‌ترین اظهارات خود گفته است باید از سیاست‌های حسن روحانی در ایران حمایت کرد.  به گزارش «وطن امروز» این دیپلمات کهنه‌کار آمریکایی که دوست بسیار نزدیک نتانیاهو[بی بی] است و برخی تحلیلگران آمریکایی او را نماینده نتانیاهو در کاخ سفید می دانستند در تازه‌ترین اظهارات خود می‌گوید باید سیاست فشار به ایران تداوم داشته باشد اما در عین حال باید کاری کرد تا دولت حسن روحانی در ایران تقویت شود. به عبارتی راس می‌گوید در راستای مهار سیاست‌های ایران در منطقه، باید از دولت حسن روحانی حمایت کرد(!) «دنیس راس» در مصاحبه با بخش انگلیسی نشریه عربستانی «مجله» مستقر در لندن درباره پیامدهای توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 اظهارنظر کرده است. راس در بخشی از این مصاحبه به سوالی درباره دغدغه‌های متحدان آمریکا در منطقه درباره برجام و رویکرد کاخ سفید به این موضوع پاسخ داد.  او گفت: «واقعیت این است که دولت (اوباما) خواستار ایجاد تغییرات بنیادین در روابط ایران و آمریکاست. دولت می‌داند که نمی‌تواند در حال حاضر به این موضوع دست پیدا کند اما نمی‌خواهد به گونه‌ای هم عمل کند که تندروهای ایران را تقویت کند. من موضع دولت را درک می‌کنم اما با آن موافق نیستم». به گزارش خبرگزاری دانشجو، راس اضافه کرد: «دلیلش این است که منطقی که به مذاکره با ایران بر سر موضوع هسته‌ای منجر شد - و من هم جزئی از آن بودم - افزایش فشار بر ایرانی‌ها اما باز گذاشتن راه گریز از فشارها بود. من معتقدم  همین رویکرد باید درباره رفتارهای منطقه‌ای ایران هم به کار گرفته شود». مقام اسبق آمریکا تصریح کرد: «بنابراین وقتی شما فشار را روی آنها افزایش می‌دهید و برای آنها راه گریز می‌گذارید آنها می‌فهمند که لازم است برای جلوگیری از لطمه خوردن به منافع‌شان باید رفتارهای‌شان را تعدیل کنند و پیشنهاد من این است که اعمال فشار بر آنها در پاسخ به رفتار منطقه‌ای‌شان، نه تنها تندروها را تقویت نمی‌کند، بلکه آنها را تضعیف می‌کند، چون با این کار شما دارید هزینه‌های رفتارهای بد را به آنها گوشزد می‌کنید». وی اضافه کرد: «شما می‌خواهید چه کسی موفق شود؟ قاسم سلیمانی یا روحانی؟ سپاه و بسیج به سمت رویکرد تقابل‌جویانه گرایش دارند در حالی که طیف روحانی بیشتر به سمت رویکرد عادی‌سازی روابط متمایل است. بنابراین پیشنهاد من این است: اگر شما می‌خواهید بر موازنه قدرت بین آنها اثر بگذارید راهش کنار آمدن با کارهایی نیست که قاسم سلیمانی در منطقه انجام می‌دهد، بلکه باید هزینه‌ها بر ایران به خاطر اقدامات سلیمانی را افزایش داد». به گزارش «وطن امروز» این اظهارات دنیس راس نشان می‌دهد برخلاف گذشته، او نیز به حمایت از دولت حسن روحانی و تقویت جریان غربگرا در ایران معتقد است و این اعتقاد او برخلاف رفتاری است که 13 سال قبل در واکنش به نامه دولت اصلاحات به وی، نشان داد. در ایران افکار عمومی نام دنیس راس را در جریان ماجرای آن نامه معروف و خفت بار دولت اصلاحات به دولت جورج بوش برای اعلام تسلیم در مقابل آمریکا و عقب‌نشینی ایران از فلسطین و لبنان شنیده‌اند. نامه‌ای که صادق خرازی، سفیر وقت دولت اصلاحات در فرانسه و کسی که به دلیل برخی اقداماتش در آمریکا به یکی از اعضای باند نیویورکی‌ها معروف است، از طرف دولت اصلاحات به دنیس راس، مشاور ارشد جورج دبلیو بوش نوشت، بعدها به یکی از ننگین‌ترین اقدامات تاریخ دیپلماسی ایران تبدیل شد. نامه‌ای که به اعتقاد برخی کارشناسان، افشای آن توسط دنیس راس می‌توانست در اندازه رسوایی مک فارلین در نظر گرفته شود.  ماجرا مربوط به سال 2003 است؛ یک نامه بدون امضا از طریق سفارت سوییس (حافظ منافع آمریکا در ایران) برای مقامات آمریکایی ارسال شد تا بعدها به عنوان یکی از اسناد مربوط به سیاست عقب‌نشینی مفرط دولت اصلاحات در مقابل آمریکا تبدیل شود. مطابق آنچه بعدها دنیس راس، مشاور ارشد جورج بوش پدر و پسر، فرستاده ویژه کلینتون در مسائل خاورمیانه و مشاور باراک اوباما در امور خارجه طی مقاله‌ای در مجله نیوزویک به چاپ رساند، صادق خرازی مسؤول نوشتن نامه به آمریکایی‌ها شده بود و او خود نامه را تنظیم کرد. در این نامه عقب‌نشینی‌های غیرقابل انتظاری صورت پذیرفته بود و عملاً فلسطین و لبنان نیز به آمریکا فروخته شده بود. مطابق آنچه در این نامه ذلت بار آمده بود، در ازای «خروج نام ایران از محور شرارت» و «فروش قطعات هواپیما به ایران» از سوی آمریکا، ایران متعهد می‌شد فعالیت‌های هسته‌ای خود را شفاف و از خلع سلاح حماس و حزب‌الله حمایت کند. این همه در حالی بود که ایران به صورت داوطلبانه اجرای پروتکل الحاقی را پذیرفته بود. اجرای پروتکل، زمینه‌ بازدیدهای متعدد و گسترده بازرسان آژانس از تأسیسات هسته‌ای ایران را فراهم آورد. نامه جنجالی 2003 دولت اصلاحات به آمریکا، به واسطه‌گری «تیم گولدیمن» سفیر وقت سوییس در تهران برای مشاور ارشد جورج بوش ارسال شده بود. در آغاز نامه از زبان گولدیمن نوشته شده بود: «بعد از صحبت کردن درباره این مساله با صادق خرازی، من فهمیدم آنها می‌خواهند مطمئن شوند که اگر در مرحله اولیه همه‌چیز به هم خورد، قرارهایی که گذاشته‌اند و شرایط جدیدی که گذاشته‌اند افشا نشود، چون نمی‌خواهند مشکل داشته باشند. به هرحال من این موضوع را به طور شفاف فهمیدم که دولت ایران می‌خواهد این مساله را به صورت جدی با آمریکا حل کند». طی این نامه ایران تضمین‌های زیادی به آمریکا می‌داد. در متن نامه آمده بود: ایرانی‌ها باید از لحاظ امنیتی اطمینان کامل بدهند که ایرانیان هیچ طرح و برنامه‌ای برای ساخت (WMD سلاح‌های کشتارجمعی) ندارند. همکاری کامل با آژانس (IAEA) براساس اجازه ایرانی‌ها بر تمام (2+93 و تمام عهد‌نامه‌های آینده آژانس). تروریسم: برخورد قاطع علیه هرگونه عمل تروریستی در خاک ایران و همکاری کامل و تبادل اطلاعات مربوط به این موضوع.
عراق: هماهنگی ایرانی‌ها برای برقرار کردن امنیت در عراق و تأسیس یک عراق دموکراتیک و دولت دموکراتیک که متشکل باشد از تمام گروه‌های مذهبی و قبایل در عراق. خاورمیانه: 1- قطع هرگونه کمک مادی به فلسطینی‌ها (حماس، جهاد و...) از طرف ایران و اجبار این گروه‌ها که اقدامات خونبار را علیه مردمی که در مرزهای 1967 قرار دارند قطع کنند. 2- کاری کنند که حزب‌الله یک گروه سیاسی- اجتماعی در لبنان شود.
روایت عتیقه‌باز!
نامه ننگین اگرچه ابتدا تکذیب می‌شد اما مدتی بعد رسما تایید شد. محمدحسین عادلی که در آن زمان معاون وزیر امورخارجه ایران بود، طی مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی اصل نامه را تأیید کرد و گفت: «آن نامه برای آمریکایی‌ها فرستاده شد تا نشان دهد ما آماده گفت‌وگو و حل معضلات هستیم. این اقدام در راستای سیاست‌های محمدخاتمی بود که می‌خواست همه راه‌های مسالمت‌آمیز را بیازماید». صادق خرازی نیز در جلسه بررسی سیاست خارجی دولت هشتم در بنیاد باران رسما به این موضوع اعتراف کرد و گفت: «ما برای اعتمادسازی اقدام به نگارش این نامه کردیم». او افزود: «سال 2003 دیوار بی‌اعتمادی بلندی میان ایران و آمریکا وجود داشت و هر لحظه ممکن بود آمریکا به ما حمله کند(!) به همین خاطر به پیشنهاد من دولت هشتم نامه‌ای به آمریکا نوشت و همراهی‌اش با برخی سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا مثل سازش در فلسطین و لزوم تبدیل حزب‌الله لبنان به یک حزب سیاسی و شفاف‌سازی فعالیت‌های هسته‌ای ایران را اعلام کرد». خرازی همچنین تصریح کرد: «اما دیوار بی‌اعتمادی میان ایران و آمریکا به قدری بلند بود که آمریکایی‌ها حتی نامه را بررسی نکردند». نامه خفت بار دولت اصلاحات آنگونه که صادق خرازی - که دوستان اصلاح‌طلبش او را قاچاقچی عتیقه می‌دانند- می‌گوید حتی جوابی هم از آمریکایی‌ها نگرفت. با این حال اما اکنون یعنی 13 سال پس از آن نامه، حالا دنیس راس می‌گوید تقویت دولت حسن روحانی در ایران به سود آمریکاست. او این موضوع را در قالب تداوم سیاست فشار بر ایران مطرح می‌کند. براساس اظهارات اخیر دنیس راس، باید سیاست فشار بر ایران تداوم یابد تا امکان بروز سیاست‌های بهبود روابط با غرب در ایران فراهم شود. این موضع دنیس راس آنجا جالب‌تر می‌شود که او صراحتا می‌گوید باید سیاست‌های منطقه‌ای ایران در حمایت از جبهه مقاومت تحت فشار قرار گیرد. به عبارتی او بسته فشار بر ایران را با تمرکز بر سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران در راستای تقویت جبهه مقاومت مطرح می‌کند و می‌گوید برای تقویت قدرت دولت روحانی در ایران باید حمایت ایران از جبهه مقاومت را تضعیف کرد. این گفته صریح دنیس راس نشان می‌دهد از زاویه یک دیپلمات کهنه‌کار آمریکایی که با مسائل منطقه‌ای آشناست؛ حمایت ایران از جبهه مقاومت در تقابل با سیاست‌های دولت حسن روحانی است! در واقع او که 13 سال قبل نامه‌ای با مضمون دست کشیدن دولت ایران از جبهه مقاومت دریافت کرده بود و البته آن زمان اهمیتی به این نامه نداد، حالا می‌گوید برای رسیدن به آنچه دولت اصلاحات پیشنهاد داده بود باید دولت حسن روحانی را تقویت کرد!
 


Page Generated in 0/0240 sec