علی عبدی: چندی پیش «اکبر ترکان» دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و مشاور رئیسجمهور در برنامه تلویزیونی متن/حاشیه، درباره انتقادات «محمدرضا نعمتزاده» وزیر صنعت، معدن و تجارت از عملکرد ضعیف مناطق آزاد و حجم بالای قاچاق در این مناطق، اظهار داشت: آقای نعمتزاده بدون اطلاع و بیهوا حرف میزند. آیا خوب است من مطالبی را درباره ایشان بیان کنم؟! بنده خجالت میکشم یکسری مسائل را درباره ایشان به زبان آورم. نعمتزاده مواظب حرف زدنش باشد اگرنه از کوره در میروم و چیزهایی میگویم! برخی مقامات دولتی در مورد مناطق آزاد حرفهایی زدهاند، من هم میتوانم حرف بزنم. آیا حرف بزنم؟»
اما نعمتزاده در واکنش به این تهدید اکبر ترکان، در یک عقبنشینی قابل توجه اعلام کرد شکایتی از سخنان ترکان ندارد و شاید او به دلیل سوالات خبرنگاران عصبی شده و این سخنان خارج از عرف را نسبت به وزیر صنعت بیان داشته است!
البته این نخستینبار نیست که ترکان با عصبانیت و لحنی تند نسبت به دیگر مسؤولان دولتی سخن میگوید. او قبلا نیز با اشاره به نامه 4 وزیر کار، صنعت، دفاع و اقتصاد به رئیسجمهور گفته بود: «این وزرا هماکنون از نوشتن و امضای چنین نامهای پشیمان شدهاند، چرا که درخواست نابجایی از رئیسجمهور داشتند. آنها به دنبال رانت خوراک ارزان برای پتروشیمی بودند. انگیزه آقای طیبنیا این بود که شاخص بورس بالا برود و تصور میکرد اگر به پتروشیمیها خوراک ارزان بدهند، سودشان بالا میرود و شاخص بهتری برای بورس به ارمغان میآورد... 90 درصد پتروشیمیها برای این دو وزارتخانه [وزارت کار و وزارت دفاع] و تحت مدیریت این دو وزیر است. پس دوست دارند خوراک ارزان بگیرند. چه کسی از پول مفت بدش میآید؟ همه خوششان میآید. بنابراین آنها با این انگیزهها نامه را امضا کردند... وزیر صنعت قبلاً در پتروشیمی بوده است و مثل من که قبلاً جاهایی بودهام و همیشه به آنجاهایی که بودهام علاقه دارم، ایشان هم تعلق خاطر به پتروشیمیها داشتهاند و دلشان میخواست خوراک ارزانی گیر آنها بیاید».
در همین راستا توجه شما خوانندگان محترم را به چند اظهارنظر از مشاور رئیسجمهور و دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی جلب میکنیم.
- قهر کردن با صندوقهای رأی کار اشتباهی است و همه مردم باید پای صندوقهای رأی بیایند. دوستان در حال تکمیل لیست اعتدال و توسعه هستند و بزودی لیست مشترک با اصلاحطلبان را اعلام میکنیم.
-اگر قرار باشد تعرفه واردات برداشته شود، در هیچ صنعتی جز آبگوشت بزباش و قرمهسبزی و در هیچ تکنولوژیای، تولید رقابتی و برتری نخواهیم داشت.
- مخالفان در برابر آقای روحانی هر کاری که توانستند کردند و دیگر کاری نیست که آنان به آن دست نزده باشند. کدام رئیسجمهوری است که در صدا و سیما به آن اهانت شده باشد؟ پس اینها از همه ابزارهای خود برای تخریب آقای روحانی و عصبانی کردن ایشان استفاده کردهاند اما نتوانستند و نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
- اگر بخواهم به صراحت عنوان کنم، تشکیل اتاق فکر موضوع تازهای نیست، بلکه بعد از شکستی که اصولگرایان از سال 92 خوردند بیوقفه برای دولت مشکلسازی میکنند. این اقدامات دلیلی ندارد جز اینکه همه این ورشکستگان، همپیمانان دولت نهم و دهم بودند و افتضاح و ناهنجاریهایی که دولت نهم و دهم در اقتصاد ایران و در عرصه بینالمللی به وجود آورد باعث مشکلات بسیاری در همه عرصهها شد.
-آنچه مردم مشاهده کردند یک جریان بسیار آزاردهنده بر اثر بیتدبیری بود که به آنها تحمیل شد و این تحریمهای ناجوانمردانه بر سرشان فروریخت. ساختار تحریمها و مصوبات شورای امنیت سازمان ملل که علیه ما ابلاغ و اجرا شده بود در این دولت عملا لغو شد و از بین رفت و برای نخستینبار در تاریخ سازمان ملل کشوری که تحت فصل هفتم قرار گرفته بود از این موضوع به سلامت گذر کرد.
- این بزرگترین دستاوردی است که این دولت داشته و به نظر من حالا حالاها ابعاد این شناختهشده نیست و باید هنوز گفته شود تا معلوم شود با چه بیتدبیریای ما به چنین تله سختی گرفتار آمدیم و چگونه اینها را با سربلندی حقوق هستهای کسب کردیم.
-آقای دکتر روحانی ظرفیت شنیدن انتقاد را دارد و بارها گفتهاند انتقادها را به ما بگویید. ایشان آمادگی برای شنیدن نقدها و استفاده کردن از نقدهای خیرخواهانه را دارد. مفهوم واقعی نقد این است که از روی دلسوزی و خیرخواهی گفته شود و حتما هم مورد استفاده قرار میگیرد. آقای روحانی بر این باور است با شنیدن این نقدها به صورت عاقلانه و دور از تشویش رسیدگی شود نه با داد و بیداد کردن.
- اوایل دولت قبل میخواستند یکسری زمینهای نمایشگاه را به صداوسیما بدهند که از بابت این مساله تجلیلهایی نیز صورت گرفته بود اما اوایل دولت تدبیر و امید، بررسی کردم دیدم به چه قیمتی این کار باید انجام شود؟ این زمینها خیلی گرانقیمت است مضاف بر این در مرکز تهران به یک نمایشگاه برای موضوعات تخصصی نیاز داریم لذا گفتم باید این را پس بگیرم؛ لایحه را بردم دولت و دولت تصویب کرد و تمام زمینها را پس گرفتیم.
- در دولت آقای روحانی مبنا بر سلامت و درستی در مسائل اقتصادی است. مبنا بر این نیست که با یک پوشش امنیتی اقتصاد را اداره کنیم. فضای کشور توأم با نظم و انضباط است.
- شاید دستگاههای اطلاعاتی-امنیتی ما بیشترین کوشش خود را میکنند تا مبادا آن زنجیرهای که بابک زنجانی به آن وصل است، او را در زندان بزند! زیرا ما یک نقطه از این زنجیره را داریم و اگر آنها این یک نقطه را بزنند همه زنجیره گموگور و باعث میشود دیگر به جایی دسترسی نداشته باشیم و پولمان گموگور شود.
-توافقنامه واگذاری بندر چابهار با شرایط و مدت تعیینشده در سفر وزیر کشتیرانی هند به تهران با وزیر راهوشهرسازی ایران به امضا رسیده است.
- نمایندگان محترم مجلس باید متوجه باشند هر روز تأخیر در اجرای موافقتنامه وین صد میلیون دلار به ایران ضربه وارد میکند. شاید گفتن این رقم تعجب همگان را برانگیزد اما واقعیت تحریمها و اثرگذاری آن در سالهای گذشته بر همگان آشکار شده است و امروز همه بیصبرانه منتظرند برجام اجرا شود. من تردیدی ندارم اجرای برجام تا حدود زیادی میتواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. حال که برجام از سد کنگره آمریکا و مخالفان ایران در کنگره گذشته، شایسته است نمایندگان مجلس هرچه زودتر بحث و بررسی برجام را در مجلس شورای اسلامی به سرانجام برسانند تا جلوی ضرر روزانه 100 میلیون دلاری اقتصاد کشور را بگیرند.
- در یکی ـدو سال گذشته وزارت صنعت تلاش کرده بهروزرسانی تولید را راهاندازی کند اما نتوانسته به تکنولوژی، ارتقای فناوری و افزایش کیفیت به اندازه کافی رسیدگی کند. درباره نخریدن خودروی صفر داخلی حق با مردم و مشتریان است اما از مصرفکنندگان تقاضا داریم به خودروسازان فرصت دهند.
-تفکر احمدینژاد هم یکی از تفکرات موجود در جامعه است؛ تفکری که نقش مردم را کوچک میداند و برای عوامل دیگر نقشهای مهمتری قائل است. مثل حرفی که میگوید این مردم نبودند که شاه را سرنگون کردند، بلکه روشهای ماوراءالطبیعه بود که شاه را سرنگون کرد.
- اصولگرایان واقعی ظرفیت خودشان را پای احمدینژاد نمیریزند. اصولگرایان واقعی به سمت پیشرفت کشور و اهداف تعیین شده توسط مقام معظم رهبری حرکت میکنند و به نظر من بسیاری از آنها با آقای روحانی همکاری خواهند کرد.
- خرابیهایی که امروز دولت روحانی آن را حل میکند از دستاوردهای دولت احمدینژاد است. اگر ٣٥ میلیارد دلار منابع بانک مرکزی به دست شرکت نیکو بوده و غیرموجه هزینه شده در دولت قبل بوده است. اگر ٥٤٠ هزارمیلیارد تومان جمعا دولت به بانکها و سیستم بانکی و غیربانکی از جمله پیمانکاران و صندوقهای بازنشستگی بدهکار است در دولت پیشین بوده است. من حاضر هستم در مورد تکتک آنها صحبت کنم. وضعیت ناهنجار در مصرف انرژی و بازار انرژی محصول دولت قبل است. بحران سفرههای زیرزمینی و خشک شدن آنها محصول همه دولتهای پیشین است. بحران دریاچه ارومیه محصول همه دولتهای قبل است. بحران محیط زیست محصول همه دولتهای قبل است. دولت روحانی این بحرانها را شناسایی کرده و بیان کرده کشور دچار این چالشهاست.
- امروز اگر تحریمها و شرایط بینالمللی در کشور مانع تحقق توسعه اقتصادی کشور میشود اما نمیتواند سد راه پیشرفت فرهنگ و هنر در کشور باشد. حوزه فرهنگی- اجتماعی کمترین تحریکپذیری را در برابر شوکهای بیرونی داشته است.
***
همانطور که ملاحظه میکنید، اکبر ترکان در تمام حوزههای اداره کشور که هرکدام دارای مسؤول مختص خود است، اظهار نظر میکند. به جای رئیسجمهوری راجع به لزوم حضور حداکثری مردم در انتخابات و نقدپذیری ریاستجمهوری سخن میگوید، به جای وزیر صنعت و وزیر اقتصاد، راجع به صنایع و شرایط اقتصادی کشور اظهار نظر میکند، به جای سخنگوی دولت مواضع سیاسی دولت را اعلام و از عملکرد دولت دفاع میکند، به جای وزیر امور خارجه از دستاوردهای برجام، فروریختن ساختار تحریمها و خارج شدن ایران از ذیل بند هفتم شورای امنیت میگوید، به جای وزیر راه از واگذاری بندر چابهار به هندیها خبر میدهد، حتی به نیابت از وزیر کشور و وزیر اطلاعات از عملکردها و اولویتهای امنیتیو انتظامی نکتهها بر زبان میآورد. اگر هم در کار وزرا دخالت میکند، آنها را تهدید میکند یا رانتخوار لقب میدهد، در نهایت یا آن وزیر مورد خطاب قرارگرفته ناچار به عقبنشینی میشود یا سکوت را بر نشان دادن واکنش ترجیح میدهد.
بسیاری از رسانههای حامی دولت، اکبر ترکان را «وزیر دفاع» دولت یازدهم نامیدهاند. این نامگذاری بدان جهت است که در برخی حوزهها مثل اقتصاد، عملکرد دولت به حدی غیرقابل توجیه است که حتی مسؤولان این حوزهها هم علاقهای به پاسخگویی در برابر مردم و رسانهها ندارند اما ترکان یکتنه از عملکرد دولت در این حوزهها دفاع میکند. واقعیت اما چیز دیگری است، آنچه حتی خود دولتیها هم از برملا شدن آن ترس دارند و در مقابل واکنشهای تند ترکان ترجیح به سکوت میدهند. واقعیت اول نشان میدهد برخلاف نظر دولتیها که خود را تکنوکرات و متخصص در امور میدانند، بیش از هر جریان دیگری رفتار پوپولیستی و عوامفریبانه دارند و به جای تخصص و کارشناسی، «از هر دری سخنی» برایشان رواج دارد، دوم مشخص است دولت 2پوسته دارد؛ پوستهای رویین از وزرایی که ارادهای در اداره امور ندارند و لایه دومی که امور در اختیار آنان است و تخصصی در آن امور ندارند که این از مخالفتها و تنشهایی که هر از گاهی از دولت بیرون میزند، نمایان است که به واسطه وزن نگاه توسعه اقتصادی که در دولت وجود دارد، بیش از همه خود را در حوزههای اقتصادی نشان میدهد.