printlogo


کد خبر: 163712تاریخ: 1395/6/27 00:00
گفت‌وگو با رضا اسماعیلی، شاعر و منتقد ادبی به بهانه روز شعر و ادب پارسی و رونمایی از «این بانگ آزادی»
شاعر امروز باید برای عدالت شعر بگوید
با آغاز دوران سازندگی پرونده سرودهای انقلابی را بستند

محمدرضا کردلو: 27 شهریورماه، روز شعر و ادب فارسی است. روزی که به پاسداشت استاد «شهریار»، از برجستگان شعر معاصر به این عنوان نامگذاری شده است. شهریار که از غزل‌سرایان توانمند و شاعری مردمی بود، سروده‌های انقلابی فراوانی نیز دارد.
به گزارش «وطن امروز»، شعر و سرود انقلابی در سال 95 یکی از ارکان خود را از دست داد. پدر شعر انقلاب، استاد حمید سبزواری از جدی‌ترین شاعران سرودهای انقلابی بود که خردادماه امسال دار فانی را وداع گفت. رونمایی از مجموعه سرودهای انقلابی این شاعر برجسته که «پا به پای انقلاب» و با سروده‌هایی برای مردم، حال و روز دوران انقلاب را روایت می‌کرد، در روز شعر و ادب فارسی اتفاق مهمی است که فرصت قابل توجهی را در اختیار علاقه‌مندان به حوزه سرود قرار می‌دهد و همواره به عنوان یک الگو می‌تواند، مورد توجه قرار گیرد. به بهانه روز شعر و ادب فارسی، انتشار مجموعه ارزشمند «این بانگ آزادی» و درباره وضعیت شعر امروز، با رضا اسماعیلی، شاعر و منتقد ادبی گفت‌وگو کرده‌ایم.
***
 وضعیت شعر امروز را چطور ارزیابی می‌کنید، در واقع از نظر شما ما در حوزه شعر و ادبیات پیشرفت داشته‌ایم یا آنطور که باید، با رشد مواجه نبوده‌ایم؟
شعر و ادبیات را می‌شود از 2 منظر مورد بررسی قرار داد؛ کسانی که به انقلاب علاقه‌مند هستند، در طول این 38 سالی که از انقلاب گذشته است براساس همین عشق و علاقه‌ای که به ادبیات فارسی داشتند و طبعی که خداوند در اختیارشان قرار داده بود، تلاش کردند به صورت خودجوش آثار ارزشمندی را خلق کنند، این یک منظر است. منظر بعدی اما متولیان و مسؤولان فرهنگی کشور هستند که برای رشد ادبیات باید راه را هموار بکنند. در این زمینه به نقطه مطلوب نرسیدیم، هرچند شاعران معاصر و شاعران انقلاب تلاش می‌کنند اما متولیان شرایط مناسبی را فراهم نکرده‌اند. اشعاری که بعد از انقلاب سروده شده رشد چشمگیر داشته است و ادبیات ما سیر رو به رشدی داشته و هم به لحاظ محتوا و هم ساختار و هم مولفه‌های زیبایی‌شناختی  روند تکاملی را طی کرده اما متاسفانه هنوز هم ادبیات و بویژه شعر متولی خاصی ندارد. در گذشته یک قائم‌مقام وزیر در ارشاد متولی شعر بود. یک مدت هم دفتر شعر وجود داشت اما  الان در ارشاد مشخص نیست چه کسی متولی شعر و ادبیات است و این باعث شده یک مقدار یأس و دلزدگی در جامعه ادبی حکمفرما شود. شاعران احساس می‌کنند به شعر توجه نمی‌شود و مورد حمایت قرار نمی‌گیرد. اگر رکود هم در شعر حاکم شود، هیچ‌کس نیست که بگوید چرا این رکود حاکم شده است، در حالی که در ساختار فرهنگی و مدیریت فرهنگی این موضوع باید پیش‌بینی شود.
 درباره خود شعر چطور؟ اخیرا برخی موضوع کتاب‌سازی‌ها را در حوزه شعر و ادبیات مطرح و از آن به عنوان آسیب یاد کرده‌اند، نظر شما چیست؟
عدم ساماندهی مدیریت فرهنگی و عدم نظارت بر مساله انتشار کتاب‌ها باعث شده است افرادی که اهلیت و تخصصی ندارند مجموعه‌هایی را درست کنند که منتشر هم بشود. یا حتی خودشان آثاری را که فکر می‌کنند شعر هست در قالب کتاب چاپ می‌کنند و منتشر می‌شود. مجموعه‌هایی که در آن الفبای ادبی رعایت نشده، وزن و قافیه را رعایت نکرده‌اند، زبان سالمی در آن نیست، مضمون و محتوای ارجمندی ندارد و سست است، به صورت کتاب عرضه می‌شود که در طول سال تعدادشان کم هم نیست. کتاب‌هایی که جنبه کتاب‌سازی دارد زیاد است و این نشان می‌دهد در حوزه مدیریت فرهنگی نظارت جدی وجود ندارد. در صورتی که نظارتی باید وجود داشته باشد که به کتاب‌هایی که از استاندارد برخوردارند، مجوز داده شود. با این شرایط آثار خوب هم در میان این کتاب‌های ضعیف گم می‌شود. مثلا وقتی 2 هزار جلد کتاب در سال تولید شود و ملاک و ارزیابی وجود ندارد و خوب و بد شناخته نمی‌شود، مخاطب هم سرگردان می‌شود. در این حوزه باید تجدیدنظر شود که لااقل خواننده با امنیت خاطر و اطمینان بخواند و خیالش راحت باشد چیزی که به عنوان کتاب چاپ شده، شعر است و ارزش خواندن دارد اما در حال حاضر شاهدیم که مضامین سست و کم‌ارزشی چاپ می‌شود. کسانی که این کتاب‌های سست را چاپ می‌کنند بلدند چطور بازارگرمی‌ کنند، از آن‌طرف جامعه هم هنوز ملاک و معیاری برای تشخیص خوب از بد در ادبیات ندارد. این نشان‌دهنده تعلل مسؤولان در این حوزه است. تلاش نکردند کتاب خوب را معرفی کنند.
  شما به عنوان منتقد ادبی هم کارهایی را ارائه کرده‌اید و در این حوزه نیز فعالیت می‌کنید. فضای نقد چقدر در رشد شعر موثر است؟
موضوع نقد خیلی کمک می‌کند که جامعه به یک بلوغ فرهنگی برسد. با نقد، کتاب‌های خوب را باید معرفی کنیم، چون کتابی که مورد نقد قرار می‌گیرد حداقل استانداردهای لازم را دارد. اگر کتابی که نقد می‌شود، کتاب شعر است، یعنی وزن و قافیه‌اش دیگر مشکل ندارد. مجموعه‌ای قابل نقد است که اشعاری که گزینش شده و چاپ شده، فاخر باشد. نقد ابزاری موثر برای معرفی و تبلیغ کتاب و ایجاد انگیزه در مخاطبان است. جلسات نقد و بررسی کتاب از این منظر باید روز به روز بیشتر شود. اگر کتاب خوبی چاپ می‌شود باید برای آن جلسه نقد و بررسی و جلسه رونمایی برگزار شود. خبرگزاری‌ها و مطبوعات و رسانه‌ها به نحو خوبی آن اثر را معرفی کنند. اگر کتاب خوبی معرفی شود، جامعه ما از سرگردانی بیرون می‌آید.
 جنبه معرفی در نقد چقدر باید لحاظ شود؟
یکسری نقدها معرفی است. نوع دیگر نقدها بیشتر جنبه فنی دارد. نقدهایی که جنبه معرفی دارد، کمک می‌کند شاعران خوب شهرستان‌ها معرفی شوند اما نقدهایی که به جنبه فنی و مولفه‌های زیبایی‌شناختی، ساختار شعر، تکنیک شعر و صنایع ادبی در شعر می‌پردازد، هم کمک می‌کند خواننده به درک بهتری از اثر دست پیدا کند و هم شاعر به نقاط مثبت و منفی خودش پی ببرد، کاربردی‌تر است. در کل نقد هم جنبه معرفی و تبلیغ دارد و هم جنبه اصلاح شعر. متاسفانه در حوزه نقد هم گاهی وقت‌ها احساس می‌شود برخی نقدها براساس حب و بغض است و پشتوانه فنی و تخصصی ندارد. ما باید تلاش کنیم به سمتی در حوزه نقد برویم که نقدها عالمانه و فنی باشد و به شناخت یک اثر ادبی و کسانی که علاقه‌مند ادبیاتند، کمک کند. کارکرد اصلی نقد معرفی و تبلیغ کتاب خوب است  و در عین حال به نویسنده یا شاعر هم کمک می‌کند تا با نقایص و معایب کاری‌اش آشنا شود. باید نقدها بیشتر فنی و علمی باشد. خدای نکرده نقد نباید تسویه‌حساب شخصی یا نان قرض دادن به همدیگر باشد. اگر به این سمت حرکت کنیم جلسات نقد، جلسات کمک به کتابخوانی می‌شود و ما  شاهد رونق فرهنگی در جامعه خواهیم بود. متاسفانه تیراژ کتاب‌ها به هزار جلد رسیده اما اگر به جلسات نقد توجه شود ناشران ما انگیزه پیدا می‌کنند از آن شاعر و نویسنده کتاب چاپ کنند و فضای جامعه برای مولف و ناشر مناسب‌تر می‌شود.
 با توجه به تأکیدی که امسال رهبر انقلاب درباره سرود و ترویج آن داشتند، فضای این قالب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بسیاری از شاعران دهه اول انقلاب به صورت خودجوش در حوزه سرودهای انقلابی کار می‌کردند اما در دهه‌های بعدی این حرکت متوقف شد و فعالیت‌ها به سمت تصنیف و ترانه‌سرایی بیشتر سوق پیدا کرد. شرایطی که به جای سرودهای انقلابی از ترانه و تصنیف استفاده شد و کاملا به سرود بی‌توجهی شد. این اتفاق افتاد و خسارت زیادی در جامعه ادبی ما ایجاد کرد، چون برخی این تصور را داشتند که بعد از دهه اول انقلاب و به پایان رسیدن دفاع‌مقدس و رسیدن به سازندگی نیاز به سرود نیست. این تصور که جنگی نیست، دفاع‌مقدسی نیست و استدلال‌هایی از این دست که «سرود انقلاب مختص سال‌های اول انقلاب و جنگ بود و حالا که دیگر جنگی نیست باید به سمت ترانه و تصنیف حرکت کنیم» باعث غفلت در سرود شد. این ذهنیت ذهنیت غلطی بود. چون انقلاب که مختص دهه اول که نبود. انقلاب اسلامی به خاطر ارزش‌های والایی که با خودش در بر داشت و آرمان‌های والایی که به دنبال تحقق آنها بود شکل گرفت و ما امروز هم به دنبال تحقق این آرمان‌ها هستیم. بحث استکبارستیزی، ستم‌ستیزی، عدالتخواهی، حق‌خواهی، ارزش‌های انسانی، دفاع از محرومان و... اینها ارزش‌هایی است که مختص دهه اول انقلاب نیست و امروز هم ما باید در مسیر ترویج این ارزش‌ها تلاش کنیم. در حال حاضر شاعران ما باید برای عدالت شعر بگویند. ما باید برای احقاق حقوق انسانی، برای حق‌خواهی، برای مظلومانی که در سراسر جهان حقشان مورد تجاوز قرار می‌گیرد و برای این ارزش‌ها شعر بگوییم. الان هم به سروده‌های انقلابی نیاز داریم. برای بیداری جامعه و همنوایی با محرومان و مستضعفان نیاز داریم سرودهای انقلابی را احیا کنیم. در صدا و سیما باید باب این قضیه باز شود. از شاعران دعوت شود در اینگونه ادبی فعالیت کنند و دوباره سرود بگویند. این سرودها تولید و عرضه شود. در کنار اینها هم بحث ترانه و تصنیف هم جای خود را دارد. نیاز جامعه است و باید آن را هم داشته باشیم اما متاسفانه همانطور که گفتم بعد از دهه اول انقلاب و آغاز سازندگی کارنامه سرود بسته شد.
 بیشتر سرودهایی که به خاطر داریم برای همان دهه اول است.
بله! تاریخ تولید اکثر سرودهایی که در دهه فجر پخش می‌شود، اول انقلاب است. در دهه‌های بعدی سرود تاثیرگذار و خاطره‌انگیز نداریم که در ذهن و زبان مردم به یادگار مانده باشد، چرا که بعد از دهه اول انقلاب تفکری موجب شد صرفا به سمت کارهای رمانتیک و احساسی برویم. در واقع سمت کارهایی که جنبه تحریک احساسات داشت پیش رفتیم. متاسفانه امروز لحن حماسی در شعرهای ما خیلی کم است و مورد غفلت قرار گرفته. رهبر انقلاب هم بعد از تکریم استاد سبزواری، از اینکه چرا امروز سرودهای انقلابی کم است ابراز تاسف کردند. این روزها البته فضایی در این زمینه احیا شده است که ما به سمت تولید سرود در این عرصه برویم و این کوتاهی و کم‌کاری که در سال‌های گذشته بوده است، جبران شود. الحمدلله الگوی مناسبی هم داریم. استاد سبزواری طلایه‌دار و پرچمدار این حوزه است. امروز با توجه به مسائل منطقه، نیاز‌های جامعه و جهان اسلام، خیلی از موضوعات است که می‌تواند دستمایه سرود باشد. به عنوان مثال برای روشنگری درباره داعش و گروه‌های تکفیری که ساخته دولت‌های استکباری هستند، بهترین قالب «سرود» است. سرود انقلابی نیاز امروز جهان اسلام است. روح بیداری که در منطقه ایجاد شده، می‌طلبد در قالب سرودهای انقلابی به این مفاهیم پرداخته شود. تلنگری که از سوی رهبر انقلاب در موضوع سرود زده شد، به این فضا خیلی کمک کرده است. بسیاری از شاعران امروز، دنبال این هستند که در گونه ادبی سرود و در این قالب کارهای جدیدی عرضه کنند. اگر در صداوسیما بخشی که تعطیل شده است دوباره راه‌اندازی شود به رشد این قالب کمک می‌شود. تا زمانی که انقلاب زنده است و ما به دنبال تحقق آرمان‌های امام هستیم نباید این عرصه را به دست فراموشی بسپاریم.
 درباره انتشار مجموعه سروده‌های زنده‌یاد حمید سبزواری و آثاری که در این مجموعه قرار گرفته‌اند توضیح می‌دهید؟
این اثر در 2 جلد تدوین شده و با عنوان «این بانگ آزادی» منتشر می‌شود. این مجموعه از 2 بخش تشکیل شده است؛ بخش نخست شامل غزلیات و قصاید استاد است که در 1000 صفحه تدوین شده و بخش دوم نیز شامل سرودهای انقلابی حمید سبزواری و دیگر قالب‌های شعری مانند مسمط، چهارپاره، ترکیب‌بند، رباعی، سپید و نیمایی است که او در آنها طبع‌آزمایی کرده است. برای تدوین جلد دوم این مجموعه از آرشیو صدا و سیما استفاده کردیم و تقریباً تمام سرودهای ایشان که آهنگسازی شده بود از این طریق جمع‌آوری شد و مورد تایید دوستانش قرار گرفت. در این جلد 200 سرود انقلابی از سبزواری گرد آمده است. در جلد دوم «این بانگ آزادی» بخشی با عنوان «تازه‌ها» در نظر گرفته شده که شامل کارهای چاپ نشده و دست‌نوشته‌های استاد است که با همکاری محسن ممتحنی، فرزند ارشد وی گردآوری شده‌ است. در این بخش سروده‌های ارائه شده که پیش‌تر در جایی منتشر نشده است که از این دسته از سروده‌ها می‌توان به 2 غزل از وی که به قیصر امین‌پور تقدیم کرده، اشاره کرد.
 


Page Generated in 0/0073 sec