محمدحسین نظری: درخت هر چه پربارتر است، افتادهتر است و از قضا استوارتر! نه مثل یک نهال نورسیده که سر به آسمان دارد اما به نسیمی کمر خم میکند. تازه به دوران رسیدههای آنور آبی قیاس به نفس میکنند. سردار ما بیدی نیست که به این بادها بلرزد! چه شیرین گفت: «از قیاسش خنده آمد خلق را...» ما را هم خنده آمد سردار! این جماعت میپندارند سردار ما تازه به دوران رسیده است که با این مزخرفات دست و دلش بلرزد و کمر خم کند. کجای کارید جماعت. همچو درختی است این جوانمرد که وصفش کار من و شما نیست: «...کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء...». درختی است نه زمینی که آسمانی. بیشتر از مالک اشتر نباشد کمتر از او نیست. حرفهایم نه اغراق است نه به قول فرنگیها بلوف! برای حرفهایم دلیل دارم. اگر به فرمایش امام(ره) ملت ما از ملت مسلمان صدر اسلام بالاتر است چرا سردار ما از مالک بالاتر نباشد؟ مگر کم گذاشته؟ سالها در رکاب آن امام بود و الان هم در رکاب این امام. سالهای سال سرباز بوده، هم برای رهبرش هم برای ملتش. مالک برای علی(ع) چه کرد که سردار ما برای امامش نکرد؟ آن روز جنگ صفین بود و جمل و نهروان. امروز هم جنگ است، با اخلاف همانها؛ اصحاب جمل و اصحاب نهروان. غولهای بیشاخ و دمی که جهان را ناامن کردهاند. از سوریه، ترکیه و عراق تا فرانسه، بلژیک و آلمان. ایران ما وسط همین آتشبازیها آب در دل مردمش تکان نخورده است و نمیخورد! نام ژنرال سلیمانی هراس به دل دشمن میاندازد. چه این دشمن ابوبکر البغدادی باشد چه مادر «وهابی»اش یا پدر «آمریکایی»اش! همه میدانند اگر دست از پا خطا کنند، سردار لحظهای امانشان نمیدهد. سردار! میخواهند شما را هم وارد سیاسیبازیهای خالهزنکیشان کنند. به خیالشان میتوانند با این شانتاژهای رسانهای شما را از میدان به در کنند بلکه نفس راحتی بکشند. بلکه از سوریه، عراق و افغانستان برسند به جمهوری اسلامی ایران. البته خیلی نباید به اینها خرده گرفت. برخی از این جماعت خالهزنک خطرناکترین سلاحی که از نزدیک دیدهاند کلت کمری محافظانشان است. نمیفهمند سردار جنگ یعنی چه. سرداری که تمام عمر را در میدان جنگ گذرانده است. سرداری که با خوردن و خوابیدن و تفریح و استراحت سالهاست میانهای ندارد.
گمان میکنند با سیاستبازی و شلوغکاری حریف سرداری میشوند که پست و مقام و قدرت و ثروت را سالهاست بوسیده و آویخته است. رخت رزم به تن کرده و تمام عمر برای امامش و ملتش در خط مقدم جنگیده است... کسی که تمام این سالها رفقایش و نزدیکانش را یکی پس از دیگری از دست داد اما لحظهای پا پس نکشید. لحظهای تردید نکرد. چگونه میشود چنین سرداری که با خدا معامله کرده را با وعدههای پوچ زر و زور مرعوب کرد؟ اشتباه نکنید! این یکی از آن دست ذخیرههای نجومی نظام نیست. مثل سبزکهای 88 هم نیست که خریدنی باشد. از قضا این یکی ذخیرهای است از ملت نه بر ملت!
باری! این جماعت لژنشین انگلیسی میخواهند به مردم آدرس غلط بدهند. به خیالشان اینبار میخواهند با تخریب یک قهرمان ملی... نه فقط ملی بلکه یک قهرمان بینالمللی که دنیا به احترامش ایستاده است، با تخریب حاج قاسم به جمهوری اسلامی ضربه بزنند. عجب فراموشکارند این جماعت گستاخ! این ملت همان مردمی هستند که برای انقلاب اسلامی خون دادند، جوان دادند، مطهری و بهشتی و رجایی دادند. 8 سال با دست خالی در برابر دنیا ایستادند. همین مردم
9 دی را خلق کردند. هرجا دشمن فتنهای به پا کرد این مردم به صحنه آمدند و از جانشان مایه گذاشتند. حالا دیگر این ملت دوست و دشمن را خوب میشناسند. سردار را هم خوب میشناسند. سردارهای سرباز ولایت را. فرق میگذارند بین خادم و خائن. اصلا این ملت روی اسم سردارشان هم حساسند. پایش برسد همه ما سرباز سرداریم. سرباز سرباز ولایت. گوشمان به دهان سردار است که گوشش به دهان ولایت است. آخرین جمله را به خودت میگویم سردار. یک تار مویت میارزد به صد تا رئیس هر دم و دستگاه دیگر. تا وقتی سرباز ولایتی همه ما سرباز توییم. سوریه که سهل است، بخواهی تا ینگه دنیا هم میرویم. خلاصه! میخواهم بگویم خیلی مخلصیم سردار!