اظهارات اخیر دنیس راس، دیپلمات کهنهکار آمریکایی درباره ایجاد دوقطبی کاذب در ایران و همچنین فضاسازیهای اخیر رسانههای حامی فتنه و دولت روحانی در تقویت این دوقطبی باعث شد سردار حاجقاسم سلیمانی، فرمانده محبوب سپاه قدس در بیانیهای به این اظهارات تفرقهافکنانه که با هدف «ایجاد تقابل بین صفوف یکپارچه مردم» مطرح شده، واکنش نشان دهد و تاکید کند «سرباز صفر ولایت»، «نظام» و «ملت شجاع» ایران بوده و تا «آخر عمر در همین جایگاه سربازی» خواهد کرد. دکتر سعدالله زارعی، کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با «وطن امروز» به چرایی انتشار این بیانیه از سوی سردار سلیمانی و علت ایجاد دوقطبیسازی کاذب در ایران پرداخت.
***
چرا سردار سلیمانی در شرایط فعلی تصمیم گرفتند به شایعات و تفرقهافکنیهای دشمنان علیه جبهه مقاومت پاسخ دهند؟
از آنجایی که به موازات موفقیتهای تعیینکننده جبهه مقاومت در سطح منطقه که به ناکام شدن آمریکا و طرحهای عوامل منطقهای آن منجر شده است، عدهای با خط گرفتن از محافل خارجی، تلاش خالصانه در راه امنیتبخشی به ایران و منطقه را با ادبیات رایج مادیگرایانه دنیا که بر محور قدرتطلبی میچرخد، تفسیر کرده و در صدد مخدوش کردن آن بودند، سردار سلیمانی که بار سنگین دفاع از شهدا و فداییان حریم اهل بیت(ع) در خارج از کشور را بر دوش دارد، با صدور بیانیهای ماهیت القائاتی را که از سوی دشمن با هدف تفرقهافکنی میان صفوف ملت ایران دنبال میشود برملا کرد. همه میدانند ادبیات «تلاش کن تا قدرت بیشتری پیدا کنی» ادبیاتی غیردینی است و به کار کسانی میآید که به هر دری میزنند تا به جایی برسند. این ادبیات با آنچه مجاهدان خالص و امثال سردار سلیمانی که به تعبیر دقیق رهبر معظم انقلاب، یک شهید فعال در صحنه است، شب و روزشان را با آن سپری میکنند تفاوتهای فراوانی دارد. سرداری را که بیباکانه به خط دشمن میزند و از دل ناشدنیها، پیروزیهای بزرگ میآفریند نباید با تعابیری که خاص دنیاگرایان است، آلوده کرد. البته میادین خدمت در جمهوری اسلامی همه چون جنبه مکتبی داشته و شکلدهنده به حاکمیت اسلام هستند، مقدسند و چنانچه افراد با نیتهای خالص و عمل صالح به آنها وارد شوند، مأجورند و اهداف و عملشان مقدس خواهد بود. در این بین آنکه خود را برای سربازی جان بر کف آماده کرده و توانسته افتخارات بزرگی را برای اسلام و ایران بیافریند، نباید در معرض حرف و حدیثهایی قرار بگیرد که به کار بازار جلوهفروشان و گندمنمایان جوفروش میآید. در واقع بیانیه روز پنجشنبه سردار سلیمانی فقط پاسخ به شبههافکنیهای مغرضانهای که این روزها علیه خود او به راه افتاده، نبود، بلکه ابهامزدایی از خط مقدس کسانی هم بود که طی سالهای گذشته تحت فرماندهی او اقتدار و امنیت کشور و ملتهای مظلوم منطقه را به آنجا رساندهاند که هیچ دشمنی به انفراد یا اتحاد نمیتواند سیاستهای ضداسلامی و ضدایرانی خود را پیش برد.
آیا هدف اصلی دشمنان ایجاد یک دوقطبی کاذب داخل ایران برای تضعیف جبهه مقاومت بود؟
یکی از خطوطی که دشمن طی سالهای اخیر دنبال کرده است، فاصلهگذاری میان سپاه و جامعه، سپاه و بخشهایی از نظام و در نهایت سپاه و مصالح ملی است. در این میان دشمنان و بویژه آمریکاییها در حالی که هیچکدام از بخشها و شخصیتهای نظام را بهطور واقعی قبول ندارند تلاش میکنند وانمود شود آمریکا به عنوان مثال با دولت ایران به عنوان یک نهاد حاکمیتی مشکل ندارد و حاضر است در چارچوب تعاریف بینالمللی با آن کار کند اما با سپاه پاسداران مشکل دارد و از آنجا که پارهای از مناسبات مالی و سیاسی با قدرت دفاعی و در نتیجه با قدرت سپاه تلاقی پیدا میکند، نمیتواند در شرایط توأم با اعتماد با دولت ایران مراوده داشته باشد. این در حالی است که تجربه برجام به ما میگوید آمریکاییها هیچ بخش از حاکمیت ایران را قبول ندارند و در نهایت حاضر نیستند با برنامه و روندی همراه باشند که ولو اندکی وضع ایران را ارتقا داده یا از مشکلات آن میکاهد. در واقع خط دشمن این است که با تمرکز روی قدرت دفاعی و سمبلهای کارآمد آن اگر بتواند بخشهایی از حاکمیت را به مقابله با این بخش حساس و کارآمد حاکمیت واداشته و در نهایت سپاه را در سطح اجتماعی با موضوعات حاشیهای مثل قدرتطلبی درگیر کند.
چرا برخی افراد و رسانهها در ایران برای ایجاد این دوقطبی تلاش کردند؟
در واقع طراحی دشمن برای ایجاد شکاف در ایران بدون کمک گرفتن از داخل امکانپذیر نیست. وقتی دشمن شناخته شده مستقیم حرف میزند، مردم در برابر آن مقاومت میکنند اما زمانی که حرف دشمن را از زبان یک جریان در داخل ایران میشنوند درباره مغز طراح پشت آن حرف دچار تردید و ابهام میشوند. در اینجا دشمن با سوار شدن بر نقاط مبهم ذهن ایرانیان تلاش میکند منطق خود را جا بیندازد. متاسفانه در ایران جریاناتی که از توان رسانهای بالایی هم برخوردارند و با برخی مراکز رسمی جمهوری اسلامی تماس دارند، حرفهای آمریکاییها را با ادبیات ایرانی به خورد مخاطب میدهند. در این روزها به وضوح دیدیم که آنچه این جریانات بهطور مستقیم و در اکثر موارد غیرمستقیم علیه سردار سلیمانی گفتند و نوشتند، همان حرفهایی بود که کمی قبلتر در تیترها و عکسهای صفحات اول سایتهای بیبیسی فارسی و رادیو فردا نقش بسته بود، در حالی که هر نخبه و آحاد ایرانی میدانند سردار سلیمانی یک سرمایه بزرگ ملی است و امنیت منطقهای تا حد زیادی به حضور و تلاش خالصانه و جهادی او گره خورده است و هرگونه ابهامآفرینی درباره او، تلاش برای برداشتن یک مانع مهم و استراتژیک پیش پای تحقق اهداف و سیاستهای آمریکاست.