گروه فرهنگوهنر: در روزهای اخیر مهمترین بحث سینمایی درباره انتخاب نماینده سینمای ایران برای معرفی به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی موسوم به اسکار بوده است و همانند سالهای اخیر که بحث چگونگی انتخاب و نوع مواجهه با جشن سالانه اسکار به مسالهای چالشی نزد کارشناسان و مسؤولان سینمایی بدل شده بود، امسال هم شاهد واکنشهایی از سوی طیفهای مختلف برای انتخاب گزینه مناسب ایرانی بودهایم. شرایطی که در نهایت منتج به انتخاب فیلم «فروشنده» به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار 2017 شد. بعد از اینکه چند روز پیش از سوی هیات انتخاب فیلم ایرانی به اسکار فهرست اولیه هشتتایی فیلمها برای بررسی گزینه نهایی اعلام شد، گمانهزنیها برای انتخاب فیلم مورد نظر متولیان سینمایی کشور افزون شد، چنانکه در کنار نامهایی چون «لانتوری»، «دختر»، «اژدها وارد میشود»، «ایستاده در غبار»، «ابد و یک روز»، «ناهید»، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» و «فروشنده» همه نگاهها به سمت فیلم تازه فرهادی رفت که نزد مسؤولان ارشاد و سازمان سینمایی طرفدارانی بسیار دارد! چنانکه به دفعات مختلف علی جنتی و حجتالله ایوبی با بیان نام این فیلم و فیلمساز جهانیاش زبان به تعریف و تمجید از آن گشودند! این در حالی است که این فیلم جدا از انتقادات ساختاری که بسیاری از منتقدان بر آن وارد داشتند، به لحاظ مفهومی نیز تضادی آشکار با اندیشههای دینی و عرفی جامعه ایرانی دارد و در آن اشاره به مواجههای خنثی نسبت به فرد مهاجم علیه ناموس و اصالت خانواده شده است! با این حال در بررسی اولیه و بعد از حذف فیلمهای «ابد و یک روز»، «اژدها وارد میشود» و «چهارشنبه 19 اردیبهشت» گمانهزنی برای انتخاب فیلم «فروشنده» طی نگاهی فرمایشی از سوی مسؤولان سینمایی همانگونه که پیش از این هنگام اعطای مجوز به برخی فیلمهای خاص(!) رخ داد، به وجود آمد و در نهایت فیلم «فروشنده» جهت معرفی به اسکار امسال انتخاب شد. رویهای که با اکران همراه با شتاب فیلم «فروشنده» پیش از پایان مهلت قانونی برای اکران آثار معرفیشده به اسکار آغاز شد و این مساله توسط حسن توکلنیا، تهیهکننده فیلم «سایههای موازی» در گفتوگو با «وطنامروز» هم تصریح شد که «فروشنده را زودتر اکران کردند تا به اسکار برسد.» حالا این مساله چه مصائبی برای دیگر فیلمهای در حال اکران بهوجود آورده است، برای مسؤولان سینمایی اهمیتی ندارد و مهم رساندن فیلمی است که در همان بدو ورود از «کن» در فرودگاه امام خمینی(ره) ذوقزدگی رئیس سازمان سینمایی را در بر داشت، چنان که حجتالله ایوبی عنوان کرد: «این موفقیت که در کن حاصل شد برای مردم و سینماگران جای خوشحالی دارد، چرا که کن مهمترین رویداد فرهنگی- هنری دنیا است و دقت داشته باشیم جایی به اندازه کن برای بازتاب اخبار فرهنگی هنر در دنیا برد ندارد». حالا مسؤولان سینمایی با همین استدلال که فیلمهای «کن» میتوانند همراه با موفقیت «اسکار» باشند، فیلم «فروشنده» را در بورس توجهات جهت اعلام به آکادمی اسکار قرار دادهاند.
بردن یا نبردن، مساله این است!
مساله مهمی که باید به شکلی کارشناسانه و با استفاده از مولفههای فرهنگی و سینمایی جامعه ایرانی مورد بررسی قرار گیرد، چرایی و چگونگی حضور در آوردگاه جهانی اسکار است و اینکه دریابیم در برابر این جایزه پیچیده شده در فضای لابیگری سردمداران صهیونیسم و غولهای تجاری سینمای جهان چه مواجههای باید داشته باشیم و اصولا لزومی به حضور هر ساله در این رویداد پر زرق و برق بوده یا اینکه مانند برخی سالها با واکنش نسبت به عملکرد آکادمی باید از پذیرش آن بپرهیزیم. در ثانی لازم است متولیان امر در صورت تایید حضور سینمای ایران در این آوردگاه سالانه به این مرحله از بررسیهای تحلیلی بنشینند که هدف از حضورمان تنها به صرف کسب جایزه بوده یا انتقال پیامهایی فرهنگی از طریق فیلم انتخابی مورد توجه است. این انتخاب فصل تازهای در بررسی اعضای هیات انتخاب و چگونگی انتخاب فیلم ایرانی جهت اسکار خواهد آفرید، چنانکه دیگر به بهای کسب جایزه نخواهیم هر نوع لباسی به تن کرده و در مقابل دیدگان جهانی به فروش درآوریم!
انتخاب آثاری مغایر با جامعه ایرانی!
در میان فیلمهای انتخابی جهت ارزیابی و معرفی به اسکار امسال جز فیلم ارزنده «ایستاده در غبار» شاهد حضور فیلمهای تلخ اجتماعی با نگاهی تیره و مایوسکننده به فضای جامعه ایرانی و نمایش فضایی تنشزا و مغایر با اندیشههای اصیل مردمان ایرانی هستیم، آثاری که عریانی پرداخت به سوژههای ملتهب، سیاهی، تلخی و پوچی کاراکترها در آن به چشم آمده و به هر طریقی تنها میخواهد در قاب توجه قرار گیرد و شکل گزینش اولیه نشان از جشنوارهپسندی انتخابگران دارد، چنانکه جز فیلمهای «ایستاده در غبار» و «ابد و یک روز» که از جشنوارههای داخلی صاحب جوایزی شدند، بقیه آثار انتخابی از حضوریافتگان در جشنوارههای کن، ونیز، برلین و مسکو در سال 2016 بودهاند.
نادیدگی فیلم شایسته سینمای ایران
در میان آثار یک سال اخیر سینمای ایران، فیلم «ایستاده در غبار» چه از حیث نکات فنی به استناد گفتههای بسیاری از صاحبنظران و چه به لحاظ همسویی با آرمانهای ارزشمند جامعه ایرانی در گذر از تاریخ میتوانست انتخابی شایسته باشد که مورد نادیدگی متولیان سینمایی کشور قرار گرفته است. انتخاب این اثر فارغ از میزان شانسی که برای کسب جایزه داشته و باید این هدف در گزینههای پاییندستی مسؤولان قرار گیرد، میتوانست همراه با شناسایی قهرمان غرورآفرین ملی در سطح بینالمللی شده و حتی به تعیین وضعیت این بزرگمرد ایرانی کمک کند. «ایستاده در غبار» نشان از سینمای نوین ایرانی با استفاده از مولفههای همیشه آشنای
قهرمان محوری دارد و در صورت توجه میتوانست گزینهای مطمئن برای سینمای ایران باشد.