رضا مشتاقی: 1– یکی از ارکان اصلی مشروعیت در جمهوری اسلامی این عقیده است که در عصر غیبت امام معصوم(عج)، فقیه جامعالشرایط به نصب عام از سوی امام به ولایت امت منصوب شده است. این باور نتایجی را در پی دارد که از جمله آنها، این موضوع است که ولایت و اختیارات فقیه جامعالشرایط نه ذاتی و اصلی، بلکه به واسطه نصب امام و فرع بر ولایت امام معصوم است و ولیفقیه در چارچوب اوامر و نواهی معصوم عمل خواهد کرد. نظام جمهوری اسلامی، از عالیترین مقامات تا مدیران و مسؤولان عادی آن، باید در انطباق با تعالیم و دستورات شارع مقدس و معصومین(ع) باشند و هر لحظه خود را در معرض سنجش با این ملاک و معیارها بدانند. اساسیترین و بیشترین این ملاکها برای حکمرانی، در کلام و مکتوبات امیرمومنان علی بن ابیطالب(ع) که فرصت حکومت و عزل و نصب حکام و ارشاد ماموران و منصوبان حکومت را داشتهاند قابل مشاهده است. حکومت امیرالمومنین(ع) تا ظهور حضرت حجت(عج) برای هر مسلمانی که قصد برپایی حکومت اسلامی داشته باشد حکومت شاخص خواهد بود. رهبر حکیم انقلاب نیز در دیدارهای سالانه خود با هیات دولت همواره یک جلد نهجالبلاغه به همراه دارند و سخن خود با دولتمردان را با شرح بخشهایی از نهجالبلاغه آغاز میکنند و شاخصهای لازم برای دولتمردان را در کلام حضرت امیر میجویند. در دیدار اخیر رهبری با مردم در عید غدیر نیز رهبری بار دیگر با ارجاع به ویژگیهای حکومت علوی، آنها را از جمله شاخصهایی دانستند که باید دولت در پی انطباق با آنها باشد.
2- شاخصهای حکومت علوی، برای یک حکومت غیردینی نیز راهگشا خواهد بود. دستورالعملهای ویژه حکومتداری امیرالمومنین را از قدیمیترین رهیافتهای «حکمرانی خوب» میدانند که امروز نیز در طرحریزی سیاستها و اصول حکمرانی قابل استفاده است. گزارشهای تاریخی حکایت از آن دارد که رهنمودهای امیرالمومنین(ع) برای حکومتداری، از سوی کسانی که اعتقادی به آن حضرت به عنوان امام مسلمین نداشتند و حتی از سوی دشمنان ایشان نیز مورد استفاده قرار میگرفته است. در شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید آمده است: «عمروعاص پس از غلبه بر محمد بن ابیبکر، همه بخشنامههای امام را که به مصر فرستاده و نزد محمد بود جمعآوری کرده و به معاویه فرستاد. معاویه از دانش و حکمت نهفته در این نامهها شگفت زده شد و آنها را نزد خودش نگاه داشته و به آنها رجوع میکرد. این نامهها در خزائن بنیامیه بود تا اینکه عمر بن عبدالعزیز به خلافت رسید و آشکار کرد این مکتوبات از احادیث علیبنابیطالب (ع) است.» اما امروز وضعیت دولت – به معنای عام آن - و دولتمردان جمهوری اسلامی در مقایسه با ملاکهای حکمرانی امیرالمومنین چگونه است؟
3- شمردن و شرح ملاکهای حکمرانی امیرالمومنین، در وسع کتابها و کتابخانههاست و در بضاعت ناچیز این سطور و نگارندهشان نیست اما از باب یادآوری، برخی از شاخصترین این شاخصها را میتوان بازخوانی کرد. در حکومت علی(ع) زندگی حکمران باید همسطح فقیرترین مردم باشد. این همانندی، فقر فقیر را از بین نخواهد برد ولی شکیبایی بر این فقر را سادهتر خواهد کرد. علی(ع) روا نمیداند امیرالمومنین بخوانندش حال آنکه در سختیهای مردم شریک نیست. یادآوری درآمد و محل سکونت و خودروی بعض مسؤولان امروز تکرار مکررات است. شاید مجملترین و در عین حال گویاترین گزارهای که در این باره گفته شده، خبری است که چند روز پیش در رسانهها منتشر شد مبنی بر «سفر یکی از نمایندههای تهران به جنوب تهران». امروز چند نفر از مسؤولان چنان زندگی میکنند که از سرکشیشان به جنوب شهر بتوان به «سفر» تعبیر کرد؟
در حکومت علی(ع) دنیاخواهی و مالاندوزی مشروع و حلال هم بر مسؤولان حرام است. شریح قاضی بازخواست میشود از خانهای که خریده، فارغ از اینکه با حلال چنین کرده یا با حرام: «به من گزارش دادهاند که به 80 دینار خانهای خریدهای، برایش سندی تنظیم کردهای و شاهدانی گرفتهای... ای شریح! بدان که در آیندهای بس نزدیک کسی به سراغت میآید که به سندت نمینگرد و از دلیل و شاهدانت نمیپرسد؛ تو را بهتزده از آن خانه بیرون میکشد و تنها به خانه گور میسپارد». قضایای اخیر فیشهای نجومی را به خاطر بیاورید. اولین واکنشها – بعد از بینتیجه بودن تکذیب البته – این بود که قانونی است. قانون به ما اجازه داده است در زمانهای که مردمانمان بیشترین فشار اقتصادی سالیان اخیر را تحمل میکنند، بیشترین حقوقهای دولتی تاریخ ایران را دریافت کنیم. در حکومت علی(ع) حاکم باید از آنچه زیر دستش در گذر است باخبر باشد. به عثمان بن حنیف مینویسد: «اى پسر حنیف، به من خبر رسیده که مردى از جوانان اهل بصره تو را به میهمانى خوانده و تو هم به آن میهمانى شتافتهاى...» تنها تقصیر پسر حنیف، یار باوفای علی(ع)، میهمان ثروتمندان بصره شدن است و علی نه تنها از آن با خبر میشود که بازخواست میکند از حاکمش که «چرا میهمان شدهای به سفره قومى که محتاجشان را به جفا مىرانند و توانگرشان را به میهمانى مىخوانند...». باز هم یاد نجومیها میافتیم، نه؟ ادعای بیخبری از غارت بیتالمالی که به امانت در دست ما است.
حاکم که علی(ع) باشد، سوابق متخلف پناهی از مجازات برایش نخواهد بود. خائن را تبدیل به ذخرالاسلام نخواهد کرد ولو سیفالاسلام باشد. علی(ع) برای کار شخصیاش شمع بیتالمال خاموش میکرد و امروز تریبونهای مجلس هم دِینی به امور شخصی و خانوادگی اشراف مملکت دارند که باید بپردازند. علی ملاحظه قوم و خویشی ندارد. در اجرای عدالت اهل به تعویق انداختن نیست. سریع عمل میکند و آنچه کرده را با مردم در میان میگذارد.