عبدالباری عطوان: مصر به طور علنی به اختلافات خود با عربستان درباره پرونده سوریه اذعان و بر حمایت از باقی ماندن بشار اسد، رئیسجمهور این کشور در قدرت تاکید کرده است. حال این سوال مطرح است که دلیل اذعان مصر در این شرایط و علل «رکود و سستی» در روابط بین مصر و عربستان چیست و سامح شکری، وزیر خارجه مصر از طریق ملاقات با محمدجواد ظریف، همتای ایرانی خود در نیویورک میخواست چه پیامی بفرستد؟ کسی که استقبال گسترده از سلمان بن عبدالعزیز، شاه سعودی در سفر آوریل گذشته به قاهره و امید و آرزوهای سیاسی، اقتصادی و نظامی زیاد نسبت به آن را دنبال میکرد، این برداشت را داشت که 2 کشور وارد یک ائتلاف منطقهای محکم شدهاند که میتواند دههها یا دستکم سالها ادامه یابد اما انتظارات و آرزوها یک چیز و واقعیت چیز دیگری است. بعد از گذشت 5 ماه از این سفر که رسانههای سعودی و مصری آن را «تاریخی» توصیف میکردند، شکاف در روابط بین 2 کشور شروع به گسترده شدن کرد و وعدهها و توافقنامههای مالی و سیاسی تبخیر شد؛ به گونهای که دیگر سخنی از پروژه احداث پل ملک سلمان بر فراز خلیج عقبه و ایجاد منطقه آزاد تجاری در منطقه سینای مصر نیست و چه بسا مدفون شده است. پارلمان مصر تاکنون موضوع «بازگرداندن» 2 جزیره صنافیر و تیران در دهانه خلیج عقبه به حاکمیت سعودی را تصویب نکرده است؛ با وجود اینکه هیات وزیران سعودی آن را فوری تصویب کرد. عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهوری مصر این روزها هدف انتقادهای گسترده مستقیم و غیرمستقیم مسؤولان سعودی قرار گرفته که تا سرحد ناسزاگویی نیز رسیده است. ماه عسل مصر و عربستان بیش از 3 ماه دوام نیاورد و بعد از آن، پروسه طلاق آغاز شد. این امر در یکسری اقدامات مصر بازتاب یافت که برای شریک سعودی شوکآور و غیرمنتظره بود؛ نخست مشارکت گسترده مصر در اجلاس گروزنی در یک ماه قبل در چچن تحت عنوان «چه کسی اهل سنت و جماعت است» بود. دوم اظهارات السیسی در حمایت از بشار اسد در جریان سخنرانیاش در سازمان ملل بود. وی در این سخنرانی تاکید کرد جایی برای گروههای تروریستی در آینده سوریه نیست. این همان توضیحی بود که وزیر خارجه مصر بعدا به مطبوعات مصر گفت و در آن به تضاد دیدگاه کشورش با عربستان درباره سوریه بویژه درباره تغییر نظام حکومتی یا رهبری سوریه اذعان کرد. وی تاکید کرد مصر با تغییر حکومت مخالفت است و رویکرد عربستان را در این چارچوب در دستور کار قرار نمیدهد. سوم عدم برگزاری هرگونه دیداری بین رئیسجمهور مصر و محمد بن نایف، ولیعهد سعودی در جریان حضور آنها در صدر هیاتهای اعزامی کشورهایشان در سازمان ملل بود. چهارمین اقدام که از نظر ما مهمترین به شمار میرود، دیدار وزیر خارجه مصر با محمدجواد ظریف، همتای ایرانی در حاشیه نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل بود که در آن پروندههای زیادی از جمله پرونده سوریه بررسی شد. این نشست به تنهایی برای بروز حمله قلبی در عادل الجبیر، وزیر خارجه سعودی و چه بسا دیگر مسؤولان ارشد سعودی کافی بود و بعید نمیدانیم در صورت درست بودن اخبار مربوط به دیدار وزیران خارجه مصر و سوریه در نیویورک، مقامهای سعودی سکته کنند. این ارزیابی رهبران عربستان اشتباه بود که فکر میکردند کمکهای مالی به مصر باعث خواهد شد مصر به یک «دوست»، «مطیع» و «دنبالهرو» عربستان تبدیل و در کنار عربستان، وارد جنگهای این کشور شود و همه مواضع عربستان علیه ایران و دولت سوریه را تایید کند. مسؤولان مصری فاصله زیادی بین موضع خود و همپیمان سعودی (سابق) خودشان در برخورد با مساله سوریه ایجاد کردهاند، زیرا بخوبی درک میکنند که جایگزین نظام بشار اسد همان گروه اخوانالمسلمین یا هرج و مرج خونین نظیر عراق و لیبی و یمن خواهد بود. این وضعیت تهدیدی برای امنیت مصر و ثبات آن و نظام حاکم در آن به شمار میرود. افزون بر آن، ائتلاف السیسی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه مقدم بر ائتلاف او با عربستان و سران آن است، لذا نمیتواند سیاستهایی در تضاد با سیاستهای روسیه در خاورمیانه را در دستور کار خود قرار دهد. دیپلماسی پشت کردن، بهترین توصیف برای روابط بین عربستان و مصر در این روزهاست و به احتمال زیاد این دیپلماسی در حال گسترش به روابط مصر با سایر کشورهای عرب حوزه خلیجفارس است، زیرا سفرهای مسؤولان مصری به پایتخت این کشورها این روزها بسیار اندک است.