printlogo


کد خبر: 164167تاریخ: 1395/7/5 00:00
اسطوره‌هایی حقیقی‌ در جشنواره فیلم مقاومت
شمارش نفس‌های قهرمان

عباس کریمی‌عباسی: جامعه متشکل از آدم‌هاست و در طول تاریخ بشری، هر جامعه‌ای آدم‌هایی داشته که موجب فخرش بوده‌اند. بنابراین تمدن‌های قدیمی افتخارات بیشتری کسب کرده‌اند، چرا که به دلیل قدمت بیشتر، آدم‌های افتخارآفرین بیشتری دارند. کشور ما قدمتی لااقل 5 ‌هزار ساله دارد و یکی از 3 تمدن ابرقدرت باستانی دنیاست. در طول این حیات طولانی آدم‌های زیادی آمده‌اند و رفته‌اند که برخی از مردم دنیا ایران را با نام آنها می‌شناسند. این انسان‌ها وجوه شخصیتی بارزی داشته‌اند که آنها را از دیگران متفاوت کرده است و برای همین در یادها مانا شده‌اند. از این افراد گاه به عنوان قهرمان یاد می‌شود که در تعریف کلاسیک خود، فردی است که وضعیت موجود نامناسب را برهم می‌زند تا شرایط به تعادل و مساوات برسد. با یک حساب سرانگشتی می‌بینیم که از این آدم‌ها در تاریخ معاصر و بویژه در طول 8 سال جنگ تحمیلی کم نداشته‌ایم. افرادی که در شرایط بسیار دشوار جنگ چهره اصلی خود را نشان دادند و آرامش فعلی کشور مدیون گذر آنها از توفان‌هاست. با وجود چاپ کتب مختلف و برنامه‌های فرهنگی گوناگون پیرامون این قهرمانان، متاسفانه نسل جدید آشنایی کمی با آنها دارند و حتی ابعاد وجودی انسان‌های وارسته و چهره آشنایی چون شهید چمران ناشناخته مانده است. دلیل این موضوع قلت کارهای خوب سینمایی و تلویزیونی در این زمینه است، چرا که فیلم مهم‌ترین ابزار رسانه‌ای امروز ایران در این زمینه است و جای تاسف دارد که به آن توجه نمی‌شود. تاسف‌برانگیزتر اینکه جوانان ما یک قهرمان پوشالی روان‌پریش چون رمبو یا جاسوس اخلاق‌گریزی چون جیمزباند را براحتی می‌شناسند در حالی که قهرمانان حقیقی ایرانی در غربتی چندساله فرو رفته‌اند. سینمای دفاع‌مقدس همچنان نفس می‌کشد، هرچند رو به احتضار است اما با تلاش‌هایی که جسته و گریخته شاهد آن هستیم زنده نگاه داشته شده است. همین حالا نسل جوان سینما چشم به آثار متقدمان این هنر دوخته‌اند تا ایده‌های تازه بگیرند و پا جای پای آنها بگذارند. مشکل اینجاست که اندک حمایت‌هایی که از سینمای مقاومت می‌شد نیز دیگر وجود ندارد. در این میان، برگزاری جشنواره‌ای با موضوع مقاومت و دفاع‌مقدس قابل اعتنا و غنیمت است بویژه اینکه دارای ابعاد بین‌المللی است و می‌تواند فیلم‌های کشورمان را به جهان و لااقل برخی کشورهای همسو صادر کند. تعارف را که کنار بگذاریم به این نکته مهم می‌رسیم که سینمای جنگی ایران که تاریخ ثابت کرده پرمخاطب و سودده است دارد براحتی فراموش می‌شود چرا که سخت‌ترین گونه فیلمسازی است و نیاز به تدارکات زیادی دارد. اگر مسؤولان مختلف مرتبط با سینمای دفاع‌مقدس هر چه زودتر به فکر نیفتند این سینما نیز به دنبال عزیزان سفرکرده خود خواهد رفت و دمیدن روح تازه در کالبدش نیز بی‌فایده خواهد بود. هرچند خیلی دیر است و 2 دهه‌ای می‌شود که از دفاع‌مقدس گذشته‌ایم اما هنوز هم فرصت برای توجه به این قهرمانان باقی است. آشنایی مردم بویژه جوانان با آدم‌هایی که در برابر حق چون موم نرم و در مقابل ظلم چون پولاد آبدیده بودند در هر زمانی می‌تواند درسی برای زندگی بهتر و روشی برای رسیدن زودتر به اهداف متعالی باشد. اسطوره‌های حقیقی‌مان را از یاد نبریم. کاش جشنواره فیلم مقاومت در بخشی اصلی به فیلم‌هایی شخصیت‌محور می‌پرداخت که «ایستاده در غبار» نمونه خوبی از آن است.


Page Generated in 0/0059 sec