سند شماره 23:
«آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از نور روز هم برای زندانی دریغ داشتند آن هم نه یک روز و 2 روز بلکه ماهها، قطعاً به حضرتعالی خواهند گفت اینها دروغ است و فلانی سادهاندیش». و چند «آیا»ی دیگر که انسان از گفتن آنها شرم دارد و به اطرافیان شما لعنت میفرستد که چگونه با ما بازی کردند تا شما را ساقط کردند.
حضرت آیتالله منتظری!
به صفحات 2،1و5 جلد سوم پرونده مهدی هاشمی توجه کنید تا بدانید چه کسانی این حرفها را میزنند و چه کسانی با بیت شما رفت و آمد دارند. آقا مهدی هاشمی درباره ارتباط آقا هادی با منافقین و خارج از کشور مطالبی آورده است که ذیلاً نقل میشود. قبلاً یادآوری میکنم که مهدی هاشمی گفته است من میخواهم همه چیز را بگویم تا پاک خدمت خدا برسمـ این گفتهها ضبط شده است ـ مطالب او چنین است:
سندهای 24/1، 24/2، 24/3، 24/4:
«در ذهنیت آقا هادی ـ من صریحاً
میگویم ـ مسائلی پیش آمده بود که ما هم تأیید ضمنی میکردیم که باید یک سلسله ارتباطاتی ولو اینکه مثلاً ضعیف هم باشد به عنوان کانال یدکی با نیروهای خارج از کشور داشته باشیم، آقا هادی به این نتیجه رسیده بود که ما باید یک کانالهای احتیاطی و یدکی را با خارج از کشور آماده کنیم که اگر احیاناً تحولی پیش آمد با این جناحهای خارج از کشور ارتباط داشته باشیم و آقا هادی با همان طلبهای که از
توّابین(1) بود و با آقا هادی هم ارتباط داشت با هم مسائل را هماهنگ میکردند. از کانال همان طلبه تواب به آقا هادی چنین گفته شده بود که جناحی از سازمان مجاهدین و همچنین نیروهایی که وابسته به آن سازمان است نسبت به آیتالله منتظری ملایمتر و خفیفتر فکر میکنند و کلاً این جناح و این خط و این طیف بود که آقا هادی معتقد شده بود باید با این کانال که آنها معتقدند مثلاً با آیتالله منتظری ملایمترند مرتبط باشد و آقا هادی میگفت سازمان مجاهدین بر این رژیم ارجحیت دارد و ما معتقد بودیم که در صورت بروز فعل و انفعالات داخلی مشهوریت و قداست آیتالله منتظری خیلی کارساز است. روی هم رفته این رابطه با... و زمان بعد هم طلبه توّابی (ارمی) که در ارتباط با آقا هادی قرار گرفته بود کانال ارتباط با منافقین خلق محسوب میشد». مطلب دیگر آقا مهدی این است که در پرونده جلد دوم ص 6 پس از ذکر چند مورد (بهقول او) خیانتهایی که آقا هادی گزارش کرده است (به آقای منتظری) مانند موافقت با انتقال بولتنهای محرمانه و خیلی محرمانه جریان «تنظیم تومار تقلبی» جهت تضعیف آقای هاشمی و خامنهای، انتقال و بزرگ ساختن نقاط ضعف فرماندهی سپاه نزد آقا که به ممنوعیت ملاقاتهای برادر محسن رضایی با آقا منتهی شد، تحریک و تشویق آقای... با وساطت آقای منتظری مبنی بر
ماست مالی کردن جریان قتل بحرینیان، مأموریت دادن به... برای تشکیل گروه ضربت، تشویق آقا به موضعگیری مخالف درباره طرح «مترو» که توسط آقای هاشمی مطرح شده بود که ریشه خطی داشت و دهها مورد دیگر که نقل میکند، میآورد:
سند شماره 19، 25:
«ایجاد تسهیلات لازم جهت ملاقات نیروهای مساله دار و معترض با آقا، چون دکتر پیمان و وابستگان به نهضت آزادی و مسامحه و موافقت با رفت و آمد افرادی چون ارمی در بیت آقا، او در این باره میگفت به نظر آقا چون این افراد تائب هستند رفت و آمدشان بلا اشکال است و اعمال ملاحظات خطی در برخی ملاقاتها». اما درباره ساده اندیشی شما که «اظهر من الشمس» است. ولی ذکر همین نکته بس است که با اینکه مهدی هاشمی را از بچگی بزرگ کردهاید، او را متقی و متدین و طرفدار انقلاب میدانید در حالی که او به اعتراف خودش دهها صفت بسیار «بد» برای خود قائل بود.
.............................................................................
پینوشتها:
1- این طلبه تواب آقای ارمی است که از منافقین بوده است و به 15 سال یا 10 سال
ـ تردید از من است ـ محکوم میگردد، در لیست عفو حضرت آیتالله منتظری قرار میگیرد و او را آزاد میکنند ولی به او اجازه ملبس شدن به لباس روحانیت را نمیدهند تا معمم گردد. آقای منتظری اجازه میدهد تا معمم گردد. دادگاه او را میخواهد که چرا معمم شده است. بلافاصله آیتالله منتظری را از جریان امر مطلع میکنند؛ آقای منتظری به وسیله شیخ ابوالقاسم اصفهانی که از اعضای دفتر ایشان است با پرخاش به رئیس دادگاه پیغام میدهد که باید او را بلافاصله آزاد کنید من اجازه دادم او معمم گردد.
ادامه دارد ...