حسین قدیانی: چیست حرف حساب محرم؟! و هر سال از راه میرسد که چه پیغام دهد ما را؟! الا آنکه مرگ با عزت، شرف دارد به زندگی تحت زعامت ائمه کفر؟! الا آنکه رهرو راه اباعبدالله، درست حکایت امامش، لحظهای نباید راضی به سازش با یزیدیان باشد؟! مفاهیمی از این دست اما تنها یک روی سکه پیام عاشورا به آیندگان است، لیکن پیام دیگری هم دارد عاشورا بدان شرط که از یاد نبریم از گندم ری نخورد؛ آنکه فکر میکرد جنگ با مظهر حق، دنیایی هم در پی دارد! و به درهم و دینار نرسید؛ آنکه فکر میکرد خودشیرینی برای دشمن و بریدن سر اطفال سپاه حق، آسایشی در پی دارد! الان هم قصه همین است. به رفع تحریم در همان روز امضا یا اجرای فلان توافق نرسید؛ آنکه فکر میکرد با تخته کردن در هستهای، اصلاح میشود شیطان بزرگ! مگر نه آن است که انشاءالله با نیت لغو همه تحریمهای ظالمانه، حتی درون قلب مظهر بارز خودکفایی هم راضی به ریختن سیمان شدید؟! تحریمها برداشته شد؟! یا به فهرست تحریمهای قبلی، تحریمهای جدید هم اضافه شد؟! شما اینجا و گیرم ناخواسته، نه فقط قلب رآکتور اراک، که قلب هر ایرانی آزادیخواهی را شکستید، قلب آرمیتا و علیرضا را شکستید، قلب همکاران «شهریاری شهید» را شکستید، قلب اندیشمندان صنعت هستهای را شکستید اما در عوض، دشمن نه تنها وفای به عهد نکرد که رقم هنگفتی از سرمایه این ملت را هم بالا کشید! آن هم در دوره پسابرجام! دورهای که توهم زده بودید و مرتب ادعا میکردید رفتار و گفتار دشمن با ما خوب میشود! خوب شد؟! هستهای را که دادید رفت هیچ، حتی بر شعار «مرگ بر آمریکا» و نقش و نگار هنرمندان انقلابی بر در و دیوار شهر خرده گرفتید! اینکه کردید هیچ، حتی اوج اعتراض خود به بالاکشیدن اموال ملت ایران توسط دولت آمریکا را محدود کردید به فرستادن 2 تا ایمیل! اینکه کردید هیچ، ادبیاتتان را هم با سران کاخ سفید، آنچنانی و سرشار از تسامح کردید! اینکه کردید هیچ، هر چه فریاد داشتید، به جای دشمن، بر سر منتقد خیرخواه خود کشیدید! حتی حواله به دوزخش هم دادید! اینکه کردید هیچ، در نهایت بیخردی و بیتدبیری، بنا دارید خود با دست خود، شیربچههای دلاور ما ... را که ناظر بر امنیت کشور و متوقف نگه داشتن حرامیان در همان بیرون مرزها، مشغول غریبانهترین جنگ ممکن هستند، تحریم کنید! بندگان انشاءالله خدا! این دشمن اگر وفای به تعهد داشت که الان باید چند ماه از لغو همه تحریمها میگذشت! به حسین بن علی با آن عظمت، پشت کردند، عاقبت از گندم ری نخوردند! و شما هم نخواهید خورد اگر که فکر کنید کوتاه آمدن از آرمانهای انقلاب خمینی، ناز و نعمتی در پی دارد! لذا درس کربلا تنها این نیست که زندگی جز جهاد و عقیده نیست! درس دیگر کربلا آن است که تو اگر از جهاد و عقیده هم بگذری، دشمن کوتاهبیا نیست! جلوتر میآید! و امتیاز بیشتر میطلبد! و سهم فزونتر میخواهد! آهای بندگان انشاءالله خدا! خیلی اگر دلتان به حال دنیای این مردم میسوزد، راهش «گشایش اقتصادی» است، نه «سازش سیاسی»! خیالتان تخت که دشمن جور تنبلی شما را نخواهد کشید! دشمن، دشمن است، نه جورکش قصورات شما! بیعرضه بودن شما و اینکه حتی در سال چهارم دوره خود هم نمیدانید اقتصاد مساله اول کشور است، باعث ترحم دشمن نمیشود، بلکه جریتر میکند او را! واقعا اگر همانطور که در مناظره گفتید «باید برسیم به جایی که مردم به دولت یارانه بدهند، نه بالعکس» پس «برو کار کن، مگو چیست کار»! علیالدوام اعتماد بر قول و قرار دشمن به قول خودتان بدعهد و بیوفا که نشد کار! که آب و نان نشد برای این مردم! والله من و ما یعنی قائلان به اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی، بیش از شما میدانیم و پیش از شما قبول داریم که زندگی حضرت اباعبدالله تنها خلاصه در نیمروز عاشورا نمیشود! پدر ایشان، همان ابوترابی بود که از فرط کار و خدمت، دستهای زبر و پینهبسته داشت! اساسا شهره بودند به اهتمام شبانهروز و بیمزد و منت برای خلق خدا! یک چیز عجیبی و یک جور عجیبتری که «نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت/ متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را»! برادر حسین بن علی نیز! اصلا خود حضرت سیدالشهدا! از قضا اگر اصرار دارید به ما یاد بدهید که محدود کردن حسین، تنها به یک نیمروز، کاری غلط است، ما به شما میگوییم سلمنا! پس به جای کاسبی توأمان با تحریم و توافق، لطفا یک تکانی به خودتان بدهید! والله ملت دارد چوب تنبلی شما را میخورد، نه صنعت هستهای را! مثلا الان که هستهای را دادیم رفت و قلب رآکتور اراک را با سیمان پر کردیم، درست شد؟! فیالحال سوالی و عرضم تمام! چطور در تحریم، شهریاری شهید توانست غنیسازی 20 درصد را ارزانی ما ملت کند و چطور با وجود همین تحریم، قاسم سلیمانی و شیربچههایش قادرند با حرامیترین اشقیای تاریخ بجنگند لیکن شما حتی آب خوردن مردم را که اصلش بسته به «سلام بر حسین» است، گره میزنید به زلف تحریم؟! هزاره سوم که نه، شما را باید «اعجاز همه هزارهها» خواند! از مادها به این طرف که نه، از مادها به آن طرف و اساسا از مادها به هر طرفی من گمانم دولتی مثل دولت اعتدال بر سر کار نیامده و نخواهد آمد! هان ای مردم! چرا شکر نعمت نمیکنید؟!