برنامه «هفت» در بامداد شنبه، میزبان مسعود فراستی، منتقد و محمدحسین مهدویان، کارگردان فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» بود تا به نقد و بررسی این فیلم بپردازند. به گزارش «وطن امروز»، مسعود فراستی در ابتدای میز نقد گفت: امیدوارم کارگردانهای ما از این جوایز متنوع عبور کنند. البته این تعداد جوایز متفق به این فیلم از جشنواره فجر تا جشن منتقدان، خانه سینما، جشنواره مقاومت و... در نوع خود جالب است و به نظرم متر و معیاری ندارد. گویی به دنبال یک امتیازدهی به فیلمی با موضوع دفاعمقدس بودهاند.
«ایستاده در غبار» نه درباره جنگ و نه احمد متوسلیان
وی درباره فیلم «ایستاده در غبار» بیان داشت: فیلم نه درباره جنگ است و نه درباره احمد متوسلیان. فیلم برای کسانی که احمد متوسلیان را نمیشناسند، حتی سوال تولید نمیکند و اگر کسی بشناسد با داشتههای بیرونش اثر را میبیند و اگر کسی صرفا سینما را به جهت تجربیات تکنیکال آن بشناسد، از این جهت با آن رویارویی میکند. چیزی از جنگ در فیلم نمیبینیم جز چند سکانس جنگی. با وجود آنکه فیلمساز سعی کرده مومن و متعهد به واقعیات و پژوهشهای کار باشد. فراستی با اشاره به مصاحبههای محمدحسین مهدویان خطاب به وی گفت: تو به گفته خودت از جنگ اسطورهزدایی و تقدسزدایی میکنی. این اتفاق چه چیز از جنگ باقی میگذارد؟ تو نیتی داری که بگویی این آدم یک کودکی و نوجوانی عادی دارد که به یک فرمانده بزرگ تبدیل میشود. اما در فیلم چه میبینیم که این کودک توخود (درونگرا) و تندرو را به فرماندهی بزرگ تبدیل کند؟ وی در نهایت بیان داشت: به هرحال آنقدر اوضاع فیلمسازی بد و فیلمهای حال حاضر سینمای ایران افتضاح است که این فیلم جزو 3 فیلم برتر است.
مهدویان: جایزهای که از فراستی گرفتم بزرگتر از جایزه مقاومت بود!
مهدویان در پاسخ به فراستی گفت: همین که فراستی فیلم من را جزو 3 فیلم برتر فجر میداند جایزه بزرگی برای من محسوب میشود و بزرگتر از جایزهای بود که در اختتامیه جشنواره مقاومت کسب کردم. نمیخواهم جایزه مقاومت را کم جلوه دهم اما انتخاب فراستی برای من خیلی بزرگ است. وی افزود: شما راجع به مستند «آخرین روزهای زمستان» هم این نظر را داشتید. اما من تمام تلاشم را کردم تا صحنههای جنگی بخوبی بازسازی شود تا قابلیت تاثیرگذاری خوبی داشته باشد. حتی یکی از فرماندهان باسابقه جنگ پس از دیدن فیلم به من گفت واقعا این صحنهها بازسازی است؟ عین به عین و کاملا مشابه عملیات واقعی درآمده است! فراستی بیان داشت: این را تو بخوبی بلدی که صحنهای را بازسازی کنی که به عین واقعیتش نزدیک شود. اما چه چیز این صحنه به واقعیت نزدیک شده است؟ مخاطب از سطح دوربین و قاب این را درک میکند که این چقدر شبیه همان عملیات است. این منتقد افزود: آن چیزی که در تصویر مساله تو است، اساسا کهنگی منصوعی تصویر است. لنز، نگاتیو و... به نوعی مصنوعی سعی در کهنه شدن داشته است. در «آخرین روزهای زمستان» این حس بهتر منتقل میشد. مهدویان پاسخ داد: اما ما چنین کوششی نکردهایم و این حس و خط و خشهای روی تصویر برای خود نگاتیو و لنز است و ما چیزی را به طور مصنوعی به آن اضافه نکردهایم. قبول دارم که در «آخرین روزهای زمستان» این حس وحدت بیشتر بود. کارگردان «ایستاده در غبار» افزود: به طور کلی من به دنبال این هستم احساسات جانبدارانه و پیشفرضهای غلط در سینمای دفاع مقدس را تغییر دهم. اینکه همیشه باید همسری از شهید شدن شوهرش خوشحال باشد یا فردی از قطع شدن پایش خوشحال است. به نظرم باید واقعبینانهتر سراغش رفت. فراستی در پاسخ بیان داشت: گاردی که تو نسبت به این مساله داری و فکر میکنی یک حس را به احساس مشترک بشدت مبتذل تبدیل میکند، دغدغه همه ماست اما تو شهادت را به یک مساله دفعی بشدت آنی تبدیل میکنی که شبیه زنبورزدگی است. یعنی مقدمهای ندارد.
صدا یا تصویر؟!
منتقد «هفت» بیان داشت: شخصیتپردازی، موسیقی و اسولوموشنها احساس (نه حس) همگی به دنبال تحمیل بر مخاطب است. همیشه هم نرشین جلوتر از تصویر است. این کاملا بیمعنی است! یعنی در این فیلم صدا، مهمتر از تصویر است! تا ابدالدهر در سینما تصویر مهمتر است. اسلوموشن منهای پیاووی، نظر و تحمیل فیلمساز از بیرون به من است و بالکل بیمعنی است. «ایستاده در غبار» متاسفانه فیلم بدی است. مهدویان بیان داشت: اگر من اسلوموشن میکنم، روی احمد متوسلیان اسلوموشن میکنم چون به دنبال نمایش تاثیرگذاری و انعکاس آن رویداد روی احمد هستم. «ایستاده در غبار» نسبت به «آخرین روزهای زمستان» ساختار پارهپارهتر و متکثرتری دارد. حذفی هم اگر در مرحله فیلمنامه صورت گرفته به نفع همین پارهپاره بودن است تا ذهن مخاطب را بیشتر درگیر کند. فراستی با بیان آنکه ذهن چیست، در پایان بیان داشت: سینما اول باید حس را برانگیزد. اگر حسش فعال نشود، ذهنش یک قران نمیارزد! این سینماست. صدا متعین است اما تعینش کمتر از تصویر است. اساس صدا و موسیقی ذهنی است. وقتی ذهن تماشاگر برای تو مهمتر است و حس را نمیبینی و این مساله را ذهنی میبینی، بنابراین تمام فیلمت دچار این مشکل است.