مهدی طاهرخانی: حذف در گام نخست توسط یک تیم دسته دومی؛ بیرون آمدن از این شوک به همین سادگیها نیست. این سومین جام متوالی بود که برانکو پس از قبول مسؤولیت در پرسپولیس، آن را از دست داد و از قضا در هیچکدام به اندازه این یکی، نقش اول را نداشت. بعد از بازی با سپاهان هیچکس دقیقا نمیدانست اولین بازی رسمی پرسپولیس مقابل چه تیمی و چه زمانی است. سازمان لیگ ناگهان برنامه جام حذفی را اعلام کرد و قرار شد پرسپولیس در شیراز به مصاف یک تیم دسته دومی برود. تیمی ناآشنا اما با اسمی کاملا قدیمی و ماندگار. برانکو که در عرصه رسانه مرتب از کیروش و تعطیلی لیگ انتقاد میکرد، به لطف همین تعطیلی بار سفر میبندد و به کشورش میرود. اما مشخص نیست در باشگاه پرسپولیس چه کسی تصمیم اصلی را میگیرد. طبق اعلام سازمان لیگ، آنها به واسطه داشتن 6 ملیپوش میتوانستند بازیشان را به تعویق بیندازند. برانکو در ایران نبود و علیاکبر طاهری خودسرانه رضایت میدهد تیمش بدون هیچ مشکلی قادر است در حافظیه مقابل قشقایی صفآرایی کند. از این 6 ملیپوش 5 بازیکن، از مهرههای ثابت برانکو هستند؛ همه استحکام خط دفاع، دروازه و زهر خط حمله. علیاکبر طاهری فوتبالی نیست. او در تمام عمرش یک بار محض تفریح شاهد کوپا دلری اسپانیا نبوده است. اگر در همین چند سال یک بار، تنها یک بار جام حذفی ماتادورها را میدید متوجه میشد که رئال و بارسا چگونه بعضا در خانه رقبای دسته دو یا سومی به مشکل جدی برمیخورند اما به واسطه رفت و برگشت بودن آن جام، همیشه فرصت جبران باقی میماند. درست برعکس قانون جام حذفی ایران. در بازی تکحذفی کوچکترین غفلت مصادف میشود با یک فاجعه تاریخی و ماندگار. برانکو در سفر است. مدیرعامل چون ذاتا فوتبالی نیست و معنی تکحذفی را نمیفهمد پای برگهای را امضا میکند که از 2 جهت خیانت تمام به پرسپولیس و هوادارانش بود. هم به عجیبترین و بدویترین نوع ممکن یک جام را از دست دادند و هم بزرگترین بیاحترامی را به روح هادی نوروزی کردند. در روزی که قرمزها طبق وظیفه و اخلاق باید بر مزار کاپیتان فقیدشان حاضر میشدند به واسطه تصمیم غلط و اشتباه مدیرعامل بار سفر به شیراز بستند. پرسپولیس بدون ملیپوشانش، توان مقابله با یک تیم دسته دومی را هم نداشت. موقعیتهای بسیار کم این تیم نشان داد که اگر اصلیها نباشند،یک فاجعه تمامعیار روی نیمکت در انتظارشان است. براحتی هر چه تمامتر از 2 بازیکن غیرتخصصی در پست دفاع مرکزی استفاده کردند تا علاوه بر دریافت گل، یک تک به تک هم به قشقایی هدیه بدهند. شاید درباره این نبرد نوشتن دیگر بیات شده باشد اما برانکو که روی جذب دروازهبان دوم این همه اصرار داشت چگونه به نام هموطنش رسید؟ گلری که طی یک رکورد منحصر به فرد در 7 ضربه پنالتی، حتی قادر به رفتن جهت صحیح هم نبود؛ آیا با چنین گلری که گویا پنالتیگیر نیست تیمی به جام حذفی میرود؟ این شکست اتفاقی نبود. اگر برانکو فقط 10 درصد کاریزمای کارلوس کیروش را داشت، مدیرعامل به خودش اجازه نمیداد برای سرمربی تعیین تکلیف کند و بدون6 بازیکن اصلی به مصاف تیمی برود که بمب انگیزه بود. علیاکبر طاهری فوتبالی نیست که اگر بود میدانست ذات جام حذفی یعنی همین غافلگیریهای شوکهکننده. او هم به روح نوروزی اهانت کرد و هم براحتی سهلالوصولترین جام ممکن را پراند تا خیلی از کمبودهای پرسپولیس مشخص شود. حالا هواداران میدانند اگر بیرانوند نباشد با چه دروازهبانی طرف هستند. حالا هواداران میدانند اگر به هر دلیلی سیدجلال حسینی غایب باشد، برانکو به خاطر عدم خرید دفاع تخصصی مجبور است از ربیعخواه و ماهینی در این پست حساس استفاده کند و این به معنای در آغوش کشیدن ناکامی است؛ مقابل هر تیمی. خبری از گولچ نیست، خبری از پل یانسکی نیست،رادشوویچ درون دروازه اندازه واقعیاش را نشان داد و این یعنی به صدا در آمدن زنگ خطر. اگر برانکو اینچنین تحت تاثیر مدیریت تیم نبود و به مانند کیروش صفر تا صد تیمش را خودش کنترل میکرد آن وقت پرسپولیس اینچنین در خریدهایش نامتعادل عمل نمیکرد. فقط 2 مصدومیت و محرومیت در خط دفاع و دروازه لازم است تا فاجعه قشقایی تکرار شود. قبل از بازی تیمملی مقابل هند و همچنین گوام، کیروش مرتب در حال تعریف از حریفان بود و حتی در ترکیب اصلیاش هم به گونهای عمل کرد که جای کوچکترین غافلگیریای باقی نماند. آن روز خیلیها در فوتبال ما از کیروش خرده گرفتند که بیجهت در حال باد کردن رقبای دسته چندم است، حالا همان افراد در حال انتقاد از برانکو هستند که چرا اینچنین غافلگیر شدی. فاصله تیمملی فوتبال ایران با هند بیشتر از فاصله پرسپولیس و قشقایی دسته دومی است؟ کیروش برخلاف برانکو همه را جدی گرفت و اجازه یک درصد خلق شگفتی را نداد اما سرمربی قرمزها در فاصله 3 روز مانده به این بازی در سفر بود و لابد تصور میکرد قرار است در یک نبرد پیکنیکی، 6 بار دروازه حریف را بگشایند.
پرسپولیس با ملیپوشانش هم در این فصل برای گلزنی، محتاج خلق موقعیتهای فراوان است و طبیعتا بدون بازیکنان اصلی ولو در بازی ساده، این مشکل پا برجا میماند اما برانکو طور دیگری تصور کرد.
یک جام پرید، دیگر خدشهای به تعطیلات برانکو وارد نمیشود، دفعه بعد که لیگ یک ماه تعطیل شد میتواند بدون هیچ دغدغهای یک هفته برود به دوبی و کرواسی و بعد ناسزایش را ببندد به ناف کیروش و تیمملی! اما ماه عسل تمام شد، فصل پاسخگویی است؛ درباره خریدهای مسالهدار خارجی، اصرار عجیب به استفاده ربیعخواه، نداشتن بالانس در خرید دفاع تخصصی، باج دادن بیاندازه به طاهری و خیلی مسائل دیگر.