printlogo


کد خبر: 165905تاریخ: 1395/7/19 00:00
نفس آخر

حسن روانشید: هر آنکه و هر آنچه به اجرای مصوبات قانونی در دورانی نه‌چندان دور لبیک گفت و برای کمک به اداره هرچه بهتر سرزمین پدری از حق خود گذشته و همه‌ دل‌بستگی‌ها و یادگارهای نفس اماره را زیر پا گذاشت، به‌ظاهر بازنده این ازخودگذشتگی‌هاست اما در حقیقت برنده واقعی او است. مرد حق علی ابن ابیطالب(ع) برای مجازات ابن‌ملجم مرادی، یک ضربه بیشتر را طلب نکردند که درسی است نانوشته در کتاب‌های مدرسه برای همه ما که اگر قصد گرفتن تقاصی را از متهمی داشتیم اول مجرمیتش را ثابت کرده، آنگاه علی‌وار مجازاتش کنیم! نه کسی را که هنوز متهم هم نشده به اشد مجازات محکوم کرده و در حقیقت قصاص قبل از جنایت روا داریم! آنها که از مصوبه دولت قبل تبعیت کردند و به خواست مجریان قانونی زمان لبیک گفتند و منافع مادی و معنوی خود و سکنه کلانشهر تهران را در نظر گرفتند و به شهرستان عزیمت کردند در حقیقت مستحق همه نوع امکاناتی بودند که در آیین‌نامه‌های اجرایی لحاظ شده بود و اگر دولت بعدی نیز این رویه پسندیده را مدیریت و پیروی می‌کرد و پیگیر حقوق و امتیازات قانونی آنها براساس مصوبات قانونی بود، دیگران هم تشویق به هجرت می‌شدند و شهر تهران از این‌ همه ازدحام رهایی می‌یافت، همان‌گونه که مسکن‌مهر به‌رغم همه کارشکنی‌ها صدها هزار خانواده را از نابسامانی به سامان نسبی رساند و این تجربه که انتخابی بود بین بد و بدتر با بی‌مهری‌هایی نیز روبه‌رو شد که پس از گذشت 3 سال و اندی از دوران حضور دولت نو(!) هنوز هم به چشم نامادری به آن نگاه می‌کنند! کارمندان ادارات که خالصانه و صادقانه به طرح خروج از تهران دولت قبل پاسخ مثبت دادند و اکثرشان به‌سوی سرزمین‌های مادری خود هجرت کردند حالا هرکدام در گوشه عزلت اظهار ندامت می‌کنند، چراکه نه‌تنها امتیازی برای آنها قائل نشده‌اند بلکه داشته‌های آنها را نیز حذف کرده‌اند! اکثریت این نادمان که به خطه آذربایجان و اردبیل تعلق دارند، پست‌های سازمانی خود را که سال‌ها به آنها تعلق داشته و به‌قول معروف در اجرای آن استخوان ترکانده و شروع کاری تازه برای‌شان سخت به نظر می‌رسد و در حقیقت تجربه و تخصص آن را کسب کرده‌اند ازدست‌داده و در مواردی مازاد بر نیاز قلمداد شده‌اند و هرلحظه امکان صدور حکم مازاد نیاز یا خرید خدمت برای آنها بعید به نظر نمی‌رسد! همه دوگانگی‌ها براساس آزمون‌وخطای اشتباه حاصل نمی‌شود، بلکه معدودی از آنها برگرفته از نفس اماره است و به معیار سیاست فکری و اندیشه التقاطی برمی‌گردد! درست است که طرح انتقال کارکنان دولت از پایتخت به شهرستان‌ها از اقدامات دولت دهم است اما ادامه روند اجرای آن زیان‌بار به نظر نمی‌رسید، همان‌گونه که مسکن مهر اینچنین بود، ضمناً نباید از یاد برد برای پیاده کردن این طرح هزاران ساعت وقت کاری گذاشته‌شده و شاید میلیاردها ریال هزینه برای دولت و آن نیروی منتقل‌شده داشته است! چه کسی می‌تواند جوابگوی این بی‌مبالاتی در یک ‌روند اداری دولتی باشد، جز ریاست جدید سازمان امور اداری و استخدامی کشور که اگرچه آنچه تحویل گرفته است ارگانی ازهم‌پاشیده است که زائده قسمتی از تفکرات التقاطی 3 سال گذشته است اما با هیچ استنادی نمی‌شود پاسخگوی خارج‌شدگان حیران از پایتخت و بازتاب‌های منفی این پروسه بود! کاری نکنید که جامعه از ریسمان سفید و سیاه بترسد و هر طرح جدید را به‌سادگی نپذیرد. درست مانند زمانی که همه تلاش‌ها برای رونق بخشیدن به بازار لوازم‌خانگی و شکستن رکود با کارشکنی‌های بانک‌ها به فراموشی سپرده شد! این زمان باقیمانده نه‌چندان زیاد را به اصلاحاتی بگذرانید که سال‌هاست دم از آن می‌زنید!


Page Generated in 0/0063 sec