خسرو معتضد: حرف حساب پاسخ ندارد. در حالی که دولت کنونی با پاسخ ندادن به حرف حساب، وقتگذرانی و ضدونقیض اشاره کردنها، مردم را میرنجاند و بین دولت و مردم فاصله میاندازد، هر چقدر آقای مهندس جهانگیری خونسردانه بگوید خلافی روی نداده و هر اندازه آقای نوبخت لبخند بزند و ربایندگان و سوءاستفادهکنندگان از بیتالمال را ذخایر نظام بنامد، مردم نمیپذیرند و این دستبردها را حیف و میل که هیچ بل دزدی و استفاده از موقعیت مقامی میدانند که عدهای بناحق اشغال کردهاند و کوس رسوایی آنقدر بالا گرفته که عنصر معلومالحال فاسد سرکرده راهزنان عرب یعنی «عادلجبیر» هم در سخنرانی و مقالات خود به فساد مالی در ایران اشاره میکند. وقتی عادل جبیر که خود آلودهدامنتر از هر گنهکار دیگر است به فساد مالی در ایران اشاره میکند، هر ایرانی غیرتمندی افسوس میخورد که چگونه پارتیبازی، خویشاوندسالاری، بیهویتی و فرصتطلبی عدهای که گویا سعی دارند هر چه زودتر سهم مفروض خود را از سفره انقلاب بردارند، چه مستمسکی به دست دشمنان کشور و ژاژخایان ابله فاسدی چون عادل جبیر میدهد که آبرو و شرافت ملت ایران را نشانه بگیرند.
آقایان نفتخوار نمیدانند سوءاستفادههای مالی آنان و حقوقهای 50 تا 150 میلیونی که با همکاری باند هممحلهای و همدهکدهای خود- که همگی به تهران فراخوانده شدند تا اعضای هیات مدیره فلان بانک بیصاحب بخت برگشته شوند- به ناحق کسب میکنند، چه به روزگار اعصاب مردم آورده است.
سخنگوی دولت و حتی معاون اول رئیس جمهوری اصرار دارند موضوع را بیاهمیت جلوه دهند. تاکنون بارها حرفهای ضد و نقیض زدهاند. به طور کلی از نظر آنها حقوقهای نجومی موضوع مهمی نیست و دشمنان و مخالفان این موضوع را بزرگ کردهاند. یکی نیست به حضرات بگوید آقای صفدرحسینی چه کاری برای بهبود اقتصاد کشور کرده است؟ آیا او «گوستاو اشترزمان»، نابغه اقتصادی آلمان است که اقتصاد ورشکسته آلمان را پس از جنگ اول جهانی نجات داد؟ آیا دکتر «یالمار شاخت» است که بانک آلمان را بنیان نهاد و آلمان شکست خورده را بین سالهای 1923 تا 1939 به یک کشور ثروتمند و نیرومند تبدیل کرد؟
آقایان مژده دادهاند 18 میلیارد تومان حقوقهای نجومی را به خزانه کشور باز خواهند گرداند. آن هم با تحمل ناز و خواهش و قربان صدقه از گیرندگان مفتخور و شکمگنده. باز چند روز پیش دیدم در فضای مجازی یک فیش حقوقی 77 میلیون تومانی گذاشتهاند. آخر وقاحت و پررویی تا کی؟
موضوع حقوقهای نجومی جنگ جناحی نیست، بیخود آن را بزرگ نکردهاند؛ حقیقت تلخ و جانگدازی است که به مثابه یک سیلی دردناک به گوش میلیونها ایرانی زدهاند. در تاریخ معاصر آمده وقتی شاه شنید نصیری و اویسی صدها میلیون تومان ثروت و ملک و مستغلات دارند یکه خورد. پرسید از کجا؟ ولی اقدامی نکرد که دزدی و غارت آنها ادامه نیابد. نصیری در همان سال 1357، 12 ملک و مستغلات در تهران و 400 آپارتمان در حال ساخت در رامسر و مقادیر زیادی زمین و باغ در شمال و در گرگان داشت.
در اوراق دادرسی ارتش در سال 48 آورده شده سپهبد بختیار که در درجه سرهنگی برای رفتن به ماموریت جنوب انتخاب شد، نزد دکتر مصدق رفته و از او که وزیر دفاع ملی بود 200 تومان مساعده خواست تا برای خرجی خانمش در تهران بگذارد اما همین فرد از دیماه 1332 تا اسفندماه 1339 که از ریاست ساواک برکنار شد حدود 5 میلیارد تومان ملک و مستغلات و باغ و مزرعه و مرتع و چندین خانه در تهران و یک ویلای شیک در خیابان فرشته و ویلای بزرگتر و شیکتری در جنوب کاخ سعدآباد (که اکنون محل پذیراییهای دولت از میهمانان خارجی است) و میلیونها تومان و صدها هزار دلار و لیره در بانکهای خارجی برای خود به زور و عنف و تهدید فراهم آورده و یک آپارتمان در جنوب فرانسه و آپارتمانی نیز در مونتروی سوییس خریداری کرده بود؛ آنگاه مثل کبک سر خود را زیر برف فرو کرده بود و میاندیشید هیچ کس از آنچه در این مدت فراهم آورده، خبر ندارد.
حقوقهای نجومی عدالت و نصفت نیست. قانونی نیست. چپاول اموال بیتالمال است، زیرا میلیونها ایرانی قادر به امرار معاش نیستند، صدها هزار کارمند دولت بویژه بازنشستگان نمیتوانند با گرانی دست و پنجه نرم کنند.
آقای رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه و سخنگوی دولت هر اندازه از چشمانداز مطبوع و روشن برجام میگویند، مردمی که در مبارزه با گرانی و گرانفروشی درماندهاند، گوششان بدهکار نیست.
حقوقهای نجومی توهین به انقلاب و اهداف مقدس آن است. نفتخواران بیکارهای که به عنوان مدیرعامل فلان بانک و صندوق هر ماه 50 میلیون تومان به بالا دریافت کردهاند باید این پولها را مسترد کنند، حتی جریمه آن را هم بپردازند و در آینده به هیچوجه نباید به مشاغلی گماشته شوند که اختیار تعیین حقوق و مزایا با خودشان باشد.
این موضوع را دستکم نگیرید و در مردم آرامشخیال و تشفی و تسکینی ایجاد کنید.