printlogo


کد خبر: 166076تاریخ: 1395/7/26 00:00
چگونه با مهندسی کی‌روش اینچنین ساده از سد کره گذشتیم؟
معماری یک صعود تاریخی

مهدی طاهرخانی: تاریخ‌سازی به همین راحتی نیست. در ابتدای امر هم به یک مجموعه نمی‌گویند شما در حال ورق زدن برگ درخشانی از تاریخ‌تان هستید اما وقتی چهارمین بازی تیم‌ملی فوتبال ایران مقابل کره جنوبی به پایان رسید، از همان در ورزشگاه پیر آزادی و در خنکای دلپذیر و پاییزی تهران، می‌شد بوی مسکو را استشمام کرد. بوی جام‌جهانی. بوی خوش نخستین (خوب دقت کنید به این قید زمان) صعود متوالی به بزرگ‌ترین آوردگاه جهانی. در حالت سکون چیزی به اسم رویا وجود ندارد و این چیزی نیست جز نسبت کمبودهای ما به آرزوها. در برزیل به صعود متوالی رویا نمی‌گویند، نامش انجام وظیفه است و در صورت عدم وقوعش فاجعه تمام‌عیار کشور قهوه. در آنجا با وجود ٥ قهرمانی در جام‌های جهانی، به بالا بردن ششمین جام می‌گویند رویای بسیار نزدیک و دست‌یافتنی.
حجم پول ربطی به صعود ندارد
این مقدمه نسبتا طولانی لازم بود تا در همین ابتدا، سطع واقعی فوتبال‌مان به مخاطب گوشزد شود. کورش و داریوش را فراموش کنید. فوتبال ربطی هم به تمدن چند هزار ساله ندارد، یک ورزش به ظاهر ساده که برای موفقیت در آن باید برنامه بلندمدت ٢٠ الی ٣٠ ساله داشت و تازه در صورت متحمل شدن این همه هزینه باورنکردنی، ضمانتی مبنی بر موفقیت قطعی وجود ندارد. نمونه دم‌دستی می‌خواهید همین کشورهای حوزه جنوبی خلیج‌فارس که شاید 2 برابر آرژانتین هزینه می‌کنند اما اتفاق شگرفی رخ نمی‌دهد. شاید در خاورمیانه و به گفته رضا کیانیان در آن سکانس تاریخی فیلم تحسین شده «آژانس شیشه‌ای» این کشورهای گوگولی‌مگولی، کمبود نیروی کافی و استعداد زبده، دلیل اصلی این نقصان معرفی شود اما چین با جمعیت قاره‌گونه‌اش چه؟ میلیاردها دلار در یک دهه اخیر بین یک‌میلیارد و 300 میلیون نفر هزینه کرده‌اند، دست آخر در خانه خودشان، در بهت و ناباوری به جنگ‌زده‌ترین کشور جهان می‌بازند! این را با چه فلسفه‌ای باید توجیه کرد؟ ٤ هفته از بازی‌های مقدماتی جام‌جهانی ٢٠١٨ روسیه گذشته و چین پایین‌تر از سوریه در قعر جدول است. اینها واقعیت‌های بی‌رحم فوتبال است. قابل توجه منتقدان قسم‌خورده کارلوس کى‌روش که ماشین حساب در دست دارند و مرتب قیمت قرارداد او را محاسبه می‌کنند و نتیجه‌گیری می‌کنند؛ چوب هم بود باید با این هزینه‌ها ایران را برای اولین بار به صورت متوالی به جام‌جهانی می‌برد! آنچه در جنوب خلیج‌فارس و جدیدا در شرق آسیا رواج یافته، آینه تمام‌قدی از رابطه معکوس پول و موفقیت در کوتاه‌مدت است.
خدمت بزرگ کى‌روش
ایران با هدایت کارلوس کی‌روش برای چهارمین بار متوالی از سد کره جنوبی گذشت. با این پیروزی تاریخی، حالا ما به تنهایی در صدر جدولیم. اهمیت این برد در کجا بود و چرا باید از آن به‌عنوان گردنه تاریخی فوتبال ایران یاد کرد؟ ازبکستان سایه به سایه ما در حال تقلا برای نخستین صعود تاریخش به جام‌جهانی است و اگر هفته قبل در تاشکند آنها را نمی‌بردیم شاید معادله کلا به هم می‌ریخت اما اول از سد ازبک گذشتیم سپس در تهران و در یک روز بسیار خاص، با حفظ همه باید و نبایدها، کره را بردیم.
منتقدان سرمربی تیم ملی کاهش می‌یابند
منتقدان کی‌روش چند دسته مختلف هستند اما آن رسته‌ای که ادله‌شان به مراتب نسبت به دیگران به واقعیت نزدیک‌تر است، با پیش کشیدن کیفیت بازی ایران در حال لوث کردن این کمیت عالی هستند اما یک تفاوت بسیار اساسی این بار در تیم کی‌روش حادث شده است. 3-2 سال قبل در همین آزادی موفق به شکست کره جنوبی می‌شدیم اما با درخشش خیره‌کننده گلر و سپس کمی،شاید هم بیشتر از کمی شانس. به‌عنوان مثال کره با مالکیت بسیار بیشتر و خلق ٧ موقعیت گلزنی یا شاید تنها با 2 الی 3 حمله ما شکست می‌خورد و تمام. اما آیا این تیم ملی آنگونه بازی می‌کند؟ چه کسی می‌تواند بگوید در پیروزی ایران و کلا ١٠ امتیاز گرفته شده تا امروز، فلان درصد شانس به مددمان آمده است؟ استراتژی کى‌روش تغییر کرده است. براحتی در هر بازی به دفعات صاحب موقعیت عالی گلزنی می‌شویم که با خست یکی از آنها را به تور حریف می‌چسبانیم اما در آن سو چه خبر است؟ ٣٦٠ دقیقه گذشته و هنوز دروازه بیرانوند باز نشده و عجیب‌تر اینکه اصلا بیرانوند کاری نبوده که انجام دهد و لقب ستاره را به یدک بکشد. فقط در توپ‌های ارسالی از جناحین با آسودگی بیرون می‌آید یک چکی به سر و صورت توپ می‌زند. منتقدان کی‌روش دیگر نمی‌توانند از شالوده تدافعی بازی ایران خرده بگیرند، چرا که ما به گونه‌ای حریفان را از جلو پرس می‌کنیم که بعد از ٣٦٠ دقیقه به جرات هیچ موقعیت جدی و قابل بیانی نصیب حریفان نشده است. همین دستاورد یعنی کی‌روش در کارش یک حرفه‌ای تمام‌عیار است.
تعطیلی را بی‌جهت چماق نکنیم
در مسیر تاریخ‌سازی ٤ گام بلند و استوار برداشتیم و با توجه به نوع بازی تیم ملی، می‌شود امیدوار بود سرانجام برای اولین بار در فاصله تنها ٤سال حضور در 2 جام‌جهانی متوالی را تجربه کنیم. ثمره تعطیلات لیگ را در هماهنگی عالی بازیکنان جست‌وجو کنید، در استفاده غافلگیرکننده از 4 ترکیب مختلف در ٤ بازی؛ در کلافه کردن آنالیزورهای حریف و رودست خوردن مربیان آنان. این بار همه چیز در دست خودمان است، نباید اجازه دهیم همانند گذشته کار به روز‌های واپسین بکشد. این ثمره اعتماد درست و ٥ ساله به کارلوس کی‌روش است، مردی که شاید حقیقتا لیگ شانزدهم را با این حجم وسیع وقفه از سکه انداخته و شاید دودش در چشم تراکتور و پرسپولیس برود اما بدون شک صعود به جام‌جهانی ارزشش را دارد. کی‌روش تا امروز مثل موتور یک ساعت خوب و خوش ساخت، ثانیه به ثانیه هماهنگ عمل کرده است. می‌شود با انداختن باد به غبغب، گله کرد، مستر چرا عوض 3 گل تنها با یک گل برنده شدی! می‌شود از کی‌روش خواست این بار در تاشکند بلندتر استخوان حریف چغر را که تنها باختش را ما رقم زدیم و از سد بقیه براحتی گذشت، خرد کنیم! چه ایرادی دارد از کی‌روش بخواهیم حالا که سال‌هاست به هیچ تیمی در آسیا نباختیم، ما را از گروه‌مان در جام‌جهانی روسیه یک مرحله بالاتر ببرد. اینها رویاپردازی نیست، بالا رفتن سطح توقع ما از تیم ملی است، تیمی که 3 سال در رنکینگ اول آسیا جا خوش کرده و قصد از دست دادنش را هم ندارد. بله اینها حق همه منتقدان است اما اول اجازه دهید کی‌روش طبق برنامه از پیش طراحی شده برای مدت زمان بیشتری ملی‌پوشان داخلی را در اختیار داشته باشد؛ ثمره‌اش همین بالا رفتن توقع ماست و دیگر نمی‌گوییم جام‌جهانی خوب است اما هر ٨ سال به ٨ سال! کى‌روش نه تنها هوادارانش را راضی کرده بلکه بخش وسیعی از منتقدان امروزی‌اش هم ایضا اما احتمالا همان‌ها از حالا قلم را از نیام درآورده‌اند تا بعد از حذف احتمالی ایران در مرحله گروهی جام‌جهانی روسیه و عدم صعودمان به یک‌شانزدهم نهایی، به کی‌روش بگویند ما با این پول باید تا مرحله یک‌چهارم صعود می‌کردیم! باور کنید این پیش‌بینی کاملا واقعی است و دور از انتظار نیست. با بالا رفتن سطح تلاش، حرفه‌ای‌گری و هزینه‌های بجا، می‌شود تعریف «رویا» را عوض کرد.
 


Page Generated in 0/0070 sec