پیتر استاونتون: بیایید صادق باشیم. پپ گوآردیولا حسرت بازی روز شنبه بارسلونا را میخورد. بارسا 4 بر صفر دپورتیوولاکرونیا را برد، آن هم در حالی که خیلی هم جذاب بازی نکرد. انریکه، سرمربی بارسلونا توانست آندرس اینیستا را برای بازی مقابل منچسترسیتی پپ در لیگ قهرمانان روی نیمکت بنشاند و به او استراحت بدهد. باز هم بین دو نیمه کار تمام شد و حتی سوارس هم توانست با خیال راحت کفشهایش را درآورد و روی نیمکت بنشیند. در پایان نیمه اول بازی 3 بر صفر به سود بارسا بود. لیونل مسی هم دقیقا آن چیزی که میخواست را به دست آورد. 35 دقیقه بازی کرد و توانست هم به شرایط بازی بازگردد و هم به خاطر مصدومیت استراحت کرده باشد اما وقتی هم وارد زمین شد فقط 3 دقیقه زمان نیاز داشت تا گل بزند. همه چیز برای بارسا رویایی بود تا اینکه دپورتیوو یک بازیکنش را هم از دست داد و 10 نفره شد. در واقع بازی برای بارسا یک بازی تمرینی قبل از لیگ قهرمانان شد. بویژه که از تعطیلات بینالمللی هم بازگشته بود و نیاز به این تمرین داشت. بهتر از این نمیشد. حال به لیگ انگلیس برویم؛ جایی که پپ و منچسترسیتی در خانه مقابل اورتون به تساوی یک – یک رسیدند. سیتی تلاش زیادی کرد تا در دقایق پایانی بردش را قطعی کند و ونسان کمپانی را هم برای کمک به خط حمله وارد زمین کرد اما اوضاع آنطور که گوآردیولا میخواست پیش نرفت. در شرایط ایدهآل کوین دیبروین میتوانست کاری را انجام دهد که مسی انجام داد. او بتازگی مصدومیت را پشت سر گذاشته بود، درست مانند مسی. بازیساز بلژیکی در بازی مقابل سوآنسی آسیب دیده و دچار مصدومیت همسترینگ شده بود اما حاصل این همه تلاش و تمرین پرفشار برای برگشتن زودتر از موعد از دست دادن یک پنالتی بود! سرخیو آگوئرو هم همینطور. چیزی که او نیاز داشت این بود که به یاد آورد چه مهاجمی است و چقدر خوب گل میزند اما او هم خاطرات بد آمریکایجنوبی و بازیهای انتخابی جامجهانی را فراموش نکرده بود. اول تساوی با پرو و بعد شکست خانگی مقابل پاراگوئه که در آن بازی موقعیتهای خوبی هم از دست داده بود. گوآردیولا در بازی با اورتون، ایاناچو را به عنوان تنها مهاجمش به زمین فرستاده بود. میخواست بعد از سفر طولانی مهاجم آرژانتینیاش به او کمی استراحت دهد اما مجبور شد در دقیقه 56 او را به زمین بفرستد. شاید اگر دیبروین پنالتی را گل میکرد کار به اینجا نمیرسید که پپ بخواهد آگوئرو را به زمین بفرستد اما او به زمین آمد و از طرفی اوضاع هم بهتر نشد و کار برای گواردیولا بخوبی پیش نرفت. سرمربی کاتالانی، داوید سیلوای 30 ساله را هم به زمین فرستاده بود و 90 دقیقه به او بازی داد اما این هم برای شکست تیم دوست قدیمیاش کافی نبود. تیم پپ تیکیتاکای خوبی را اجرا میکرد اما همیشه پاس آخر را کم میآورد. پاسی که اگر در محوطه جریمه ارسال میشد میتوانست موقعیتی خطرناک باشد. سیستم بازی پپ این است که یک بازیکن پاس آخر را مقابل دروازه به مهاجم برساند و مهاجم برای گل زدن راحتترین کار را پیش رو داشته باشد اما وقتی بازیکنان میانی قوی در اختیار نداشته باشد خبری از این سبک هم نیست. پپ تاوان این موضوع را در بایرنمونیخ و فینال لیگ قهرمانان هم داد. در بازی مقابل اورتون اما همه چیز برعکس شده بود و تیم حریف بود که مقابل منسیتی پاسهای خوب ارسال میکرد. یانیک بولاسی توپ را پخش میکرد و روملو لوکاکو خطر ایجاد میکرد. برای پپ شب وحشتناکی بود و فلسفهاش بیشتر شبیه به خانه پوشالی شده بود. هرچه توپ مستقیم ارسال میشد توسط دفاع حریف بازگردانده میشد. پپ قبلا گفته بود: همیشه از چالشی بودن لیگ برتر شنیدهام اما هیچیک از شما نمیدانید لالیگا و بوندسلیگا چقدر چالشی هستند. حالا باید دید باز هم نظر پپ همین است یا نه. آیا خبری از بردهای 7 گله و 8 گله است؟ پپ از این به بعد بیشتر با بیرحمیهای لیگ برتر جزیره آشنا میشود. برنامهریزی بازیها هم پرفشار است و باید در ژانویه هم بازی کنند. پپ باید برای اینها آمادهتر شود.3 بازی پشت سر هم است که سیتی نبرده. این اتفاق فقط یک بار برای پپ در بایرن افتاده بود. اما زمانی که دیگر قهرمانیاش مسجل شده بود. حالا او و بازیکنانش باید با ساقهای خسته به نیوکمپ بروند اما شاید قلبهایشان خستهتر از ساقهایشان باشد.