printlogo


کد خبر: 166244تاریخ: 1395/7/29 00:00
گام‌های خودتحریمی در روزگار پسابرجام

مالک شیخی‌زازرانی*: در طول تاریخ ستیزه‌جویی دولت آمریکا، استراتژی یانکی‌ها در مقابل کشورهای قدرتمندی مانند ایران، هیچ‌گاه فتح یکباره و حمله سریع نبوده است. همانگونه که در 8 سال دفاع‌مقدس نیز تجربه کردیم، دشمن برای فتح تهران ابتدا از محاصره آبادان، خرمشهر و شهرهای مرزی شروع می‌کند نه از قلب کشور. در موضوعات جنگ نرم نیز همین استراتژی قابل مشاهده است. به عنوان مثال در حوزه مد و لباس، چنانچه یک بررسی کوتاه داشته باشیم پروژه بی‌حجابی ابتدا از برداشتن چادر و جایگزین کردن مانتوهای بلند به جای چادر شروع می‌شود تا این تلاش‌ها، به وضعیت اسفبار حجاب در جامعه امروز مبدل شود. درباره محاصره اقتصادی نیز وضعیت کشور با همین استراتژی از سوی آمریکا و اروپا دنبال می‌شود. برخلاف آنچه دولتمردان در معرفی برجام ابراز داشته و آنرا جایگزین تحریم‌ها معرفی می‌کنند، به نظر می‌رسد «برجام» نیز خود بخشی از ادامه مسیر تحریم‌ها بوده و نه جایگزین آن به‌طوری که این روزها مسؤولان دولت نیز به جمع دلواپسان پیوسته‌اند و خود نیز شاکی آشی شده‌اند که برای ملت پخته‌اند، چرا که برجام نه‌تنها تحریم‌ها را لغو نکرد بلکه دیگر کشورها را نیز نسبت به همکاری با ایران مردد کرد. موضوعی که تلویحاً توسط آقای روحانی، رئیس قوه مجریه کشور در نشست اخیر سازمان ملل و مصاحبه با شبکه NBC  به آن اشاره شد.  اما در ادامه پروژه محاصره اقتصادی ایران، دشمن که با موضع‌گیری‌های طرف ایرانی، آستانه تحمل دولتمردان «تدبیر و امید» را در حد پرتاب یک خودکار و فشارهای ایمیلی ارزیابی کرده است، قصد دارد تحریم‌ها را به دست خود دولتمردان و با امضای آنها مشروعیت بخشد. جریانی که از FATF شروع شده و در روزهای اخیر با چند مورد دیگر نیز پیگیری می‌شود. گویی دشمن به مدلی دست یافته که به واسطه آن گام به گام به قلب اقتصاد ایران ضربه بزند. یکی از این موارد فروش هواپیماهای بوئینگ و ایرباس به ایران است که وزارت خزانه‌داری آمریکا، فروش بوئینگ و ایرباس به ایران را مشروط به این کرده که این هواپیماها به افراد و نهادهای ایرانی تحت تحریم آمریکا خدمات ندهند. با توجه به اینکه وزارتخانه‌های اطلاعات، دفاع و فرهنگ و ارشاد، سازمان صداوسیما، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ۱۸۲ فرد و نهاد ایرانی دیگر تحت تحریم آمریکا هستند، چنانچه طرف مقابل گمان ببرد این هواپیماها در اختیار این سازمان‌ها و افراد قرار گرفته، در هر فرودگاهی امکان داشته باشد، این هواپیما‌ها را متوقف و ضبط خواهد کرد. ادعای وزارت خزانه‌داری آمریکا به این معناست که دولت تدبیر و امید پذیرفته است این نهادها و افراد به دلایلی که آمریکایی‌ها مدعی هستند، محکوم بوده و قادر به ارائه خدمات هوایی به آنها نیستند. همانگونه که چندی پیش در ماجرای FATF  نیز قرارگاه خاتم‌الانبیا با مشکلاتی در مراودات بانکی از سوی بانک‌های داخلی مواجه شد. این موضوع تلویحاً به این نکته اشاره دارد که دولتمردان تدبیر و امید پذیرفته‌اند نهادهایی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به دلایلی که آمریکایی‌ها مدعی آن هستند، باید به انزوای اقتصادی و سیاسی کشیده شوند. یعنی ما پذیرفته‌ایم موسسات، سازمان‌ها و افراد تحریم‌شده توسط آمریکا باید تحریم می‌شده‌اند و در این صورت قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) به‌عنوان یکی از استوانه‌های اقتصادی کشور باید منزوی شود و سپاه قدس نیز که امنیت این روزهای کشور را مدیون آنها هستیم باید تحریم‌ها را امروز به دست دولت ایران بپذیرد. آنگاه است که مالک اشترهای زمان، در چند قدمی خیمه معاویه باید شمشیرها را غلاف کنند و بازگردند. حکایت تاسفباری که نمونه آن را در ماجرای صفین خوانده‌ایم. حکایت جنگی که دشمن در بین خواص بی‌بصیرت حکومت حضرت امیرالمونین علی علیه‌السلام نفوذ کرد و با تدبیر حکمیت، مالک اشتر را مجبور کرد به‌خاطر مذاکره‌ای که پایانش شکست بود، از پیروزی حتمی منصرف شود. اما گام بعدی در پیشروی این روزهای دشمن، تصمیم مضحک مجلس نمایندگان آمریکاست که هفته گذشته لایحه‌ای را تحت عنوان «ماده شفافیت دارایی‌های مقامات ایران» با هدف مشخص کردن چگونگی استفاده دارایی‌های ایران برای تامین مالی تروریسم(!) تصویب کرد. در این میان جمهوری‌خواهان که این روزها با اوج گرفتن ترامپ و بیماری نامزد دموکرات‌ها، پیروزی خود در انتخابات آینده آمریکا را حتمی می‌دانند، بیش از بقیه گرد و خاک به راه انداخته‌اند. به‌طوری که «جب هنسیرلینگ» نماینده جمهوری‌خواه اهل تگزاس در رابطه با این قانون جدید گفته: «این قانون برای ما نقش حیاتی دارد تا به روشنی از دارایی‌های مقامات ایران باخبر باشیم». اینکه این لایحه چقدر عملیاتی باشد و طبق گفته‌های رسانه‌های آمریکایی، اوباما آن را وتو کند یا نکند، مهم نیست. مهم این است که طرف مقابل آنقدر میدان را بدون مبارز دیده است که حالا جرأت چنین گستاخی‌هایی را به خود می‌دهد. دولت اوباما اگر هیچ دستاوردی برای خود ثبت نکرده باشد، همین که مدلی را به جمهوری‌خواهان برای رویارویی با ایران معرفی کرده است، خدمت بزرگی است که جمهوری‌خواهان نیز باید بخاطر آن از اوباما تشکر کنند. مدلی که آنها را در محاصره اقتصادی ایران به این سمت سوق می‌دهد که برای کشتن یک موجود زنده در آب جوش، کافیست آن موجود را در آب سرد قرار داده و دما را نقطه به نقطه تا صد درجه بالا ببریم و لازم نیست آن را یکباره در آب صد درجه فروببریم.
*دانشجوی دکترای مدیریت فرهنگی
 


Page Generated in 0/0114 sec