حسن روانشید*: هر آنچه از آغاز سال 92 به دوش مردم تحمیل شده و تاکنون ادامه یافته، چیزی نیست جز هزینه تکرار تاریخ که یکی با شعار سردار سازندگی و دیگری با عنوان زندهباد دشمن من و سومی با کلام تدبیر و امید به سوی جامعه آمدند و هرکدام پس از چندی شعارهای خود را از یاد برده و به راهی رفتند که از ناکجاآباد سر درآورد! در دوران طلایی پس از پایان دفاعمقدس، هم مردم باانگیزهتر بودند و هم آلودگیهای اقتصادی کمتر، در این فاصله دروازهها به روی منفعتطلبانی که طعم جنگ نابرابر را نچشیده بودند باز شد و در اندک زمان کسانی که هیچگونه سهمی در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی و پیروزی دفاعمقدس نداشتند خود را به کارهای کلیدی و اقتصادی کشور چسباندند و هر آنچه توانستند زالووار آن را مکیدند! از تسهیلات بانکی به نحو نامطلوب سوءاستفاده کرده و برای بازگرداندن اصل آن نیز شعبدهبازی راه انداخته و ننهمنغریبم درآوردند! بعضیها هنوز هم اصل و فرعش را بدهکارند! آنها 4 سال اول را به نرمی میگذراندند و تا توانستند سفرهها انداختند و رضایتمندی تراشیدند تا بتوانند از فیلتر 4 سال بعدی راحت بگذرند! نیمه دوم بازی را سرمربیان اداره میکنند، در این راند، دیگر خبری از آن بذل و بخششها نبود، چراکه بازی سیاسی نیمه سوم ندارد و باید هر آنچه در مخیله میدود برای اجرا روی کاغذ آورد، بنابراین شمشیرها را از رو بسته و یکصدوهشتاد درجه تغییر ماهیت میدهند! این بدعت نابجا، برداشتی ناشیانه از سیاستهای غرب بود و چنان به کام بعضی خوش آمد که به سنت تبدیل شد و ادامه یافت و این استمرار با خود هزینههای سنگینی به همراه داشت و بالطبع بار این مخارج روی دوش جامعهای بود که نمیخواست و هرگز نمیخواهد چشم پلشتان غرب را شادمان ببیند! اما توان و تحمل اقتصادی و فرسایش نیز حد و حدودی دارد. فنر را اگر زیادتر از مقاومتش بکشند قطعاً پاره خواهد شد، بنابراین ادامه این فشار مضاعف میتواند جسم و روح جامعه که همه انرژی خود را از دست داده مضمحل کند.
روند 3 سال گذشته درس بزرگی بود برای مردم تا به مقایسه دولتها بپردازند، سعی کنند حواسشان جمع باشد از یک سوراخ چند بار گزیده نشوند و به آنچه عقل و تدبیر و حکمتشان میگوید عمل کنند. آنها بویژه دولتهای پنجم و ششم، هفتم و هشتم را به یاد دارند که چگونه در راند دوم تغییر یافته و آنچه را گفته بودند نادیده گرفتند و مشغول زدن گل به دروازه ملت شدند! در حالی که هزینه تمدید حضور آنها را همین مردم از جیب خالی خود پرداخت کرده بودند و در حقیقت هر آنچه داشتند برای حضور مجدد آنها در سبد اخلاص گذاشته، تقدیمشان شده بود. همیشه 6 ماهه آخر هر دولت در 4 سال اول با طول آن مغایرت آشکاری داشته و در این زمان سعی بر «چت» کردن با آحاد ملت میشود! بعضی بیقانونیها نادیده گرفته میشود و عدم اجرای بعضی مصوبات مجلس و ارائه لوایح جدید تنش را به تأخیر میاندازد و این نوعی خریدن زمان است! باید آگاه بود برای حمایت از یک گروه یا جناح، طول حضور و خدمات صادقانه و بدون انتظار آن را در نظر داشت نه آنچه در 6 ماهه پایان دوره ارائه میدهد که سرابی بیش نیست! در این فرجه کم و زمان کوتاه پایانی تخطئهها شروع میشود و باز هم دولتهای قبل دنبال نبش قبر میگردند تا در حاشیه آن بتوانند کارهای نهچندان بزرگ و مؤثر را آگراندیسمان کنند! آقای وزیر راه و شهرسازی باید بداند حرفهایش پیرامون مسکنمهر همواره در طول 3 سال گذشته نوعی غرضورزی آشکار بوده نه انتقاد از اجرای یک پروژه! این طرح عظیم و بسیجیگونه اگرچه معضلات و مشکلات خود را داشته ولی توانسته قدمی بزرگ در راه خانهدار شدن اقشار کمدرآمد و کنترل بازار مسکن را به ارمغان آورد. شما در مجلس برای دریافت رأی اعتماد، تلویحاً مسکنمهر را تایید میکنید اما قبل و بعد از آن، این پروژه موفق را پوپولیستی، مزخرف، بمب، ضایعه و این روزها فاجعهای همچون جنگ یمن و سوریه میخوانید! بالاخره شما کدام طرفی هستید؟ بگویید که مردم تکلیفشان را برای پس از اردیبهشتماه 96 بدانند! اگرچه مسکنمهر با بیمهری شما متورم شده اما هنوز هم ارزانترین واحدهای مسکونی در سطح کشور است.
*روزنامهنگار پیشکسوت