printlogo


کد خبر: 166365تاریخ: 1395/8/2 00:00
بصیرت، عمل و نترسیدن از کید دشمن
مثلث رسیدن به نصرت الهی

سیدمهدی حاجی‌آبادی: تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و انسجام درونی و پرهیز از نگاه به بیرون برای حل مشکلات کشور مدتی طولانی است که شاه‌بیت بیانات رهبر معظم انقلاب است. از دیدهای مختلف در این باره سخنانی رانده و نوشته شده اما نیاز است از زاویه‌ای متفاوت که بیشتر نگاهی به وظایف فردی در قبال این شعار جمعی دارد، بنگریم.  اگر افرادی مدعی انقلابی‌گری در عمل هستیم مطمئنا باید نقشه راه را بیانات و رهنمودهای رهبری قرار دهیم که با تکیه بر احاطه دقیق ایشان بر احکام و قوانین اسلام به دست آمده است.  پیامبر گرامی اسلام(ص) جامعه را تشبیه به کشتی‌ای کرده‌اند که افراد مختلفی با گرایشات و سلایق متفاوت بر آن سوارند و به سوی هدفی مشترک که همانا رسیدن به سرمنزل سعادت است، حرکت می‌کنند. از دیگر سو هر کدام از افراد جامعه اسلامی دقیقا همان ظرفیتی است که باید آزاد شود و استعدادهای خود را در پناه نگاه حق‌تعالی شکوفا کرده و در جهت اهداف عالیه اسلامی که حقیقتا انسانی‌ترین نیز هست حرکت کند. قطعا در این کشتی هر کسی در حد توان خود باید کمک کند تا همگی با کمترین خسارت و سریع‌ترین و ایمن‌ترین راه به مقصد برسند. ما هم به‌عنوان افرادی که در این کشتی مدتی را سکنی داریم، عقل حکم می‌کند تا زمان مرگ باید وظیفه خود را بشناسیم و در حد وسع خود این امر مهم را انجام دهیم که به فرمایش مولا: «کلکم راع و کلکم مسؤول».  ابتدا اینکه تشخیص این وظیفه حتما نیاز به بصیرتی دارد که راه را از بیراهه تشخیص دهیم زیرا چه بسیار افرادی که با نیات خیرخواهانه قدم در راه نهادند و جز ضرر و زیان چیزی عاید امت نکردند و در نهایت خود منحرف و «خسرالدنیا و والآخره» لقب گرفتند.  بصیرت به معنای دیدن واقعیت‌ها به معنای واقعی کلمه و آنچنان که هست و نفی آنچه به عنوان واقعیت القا می‌کنند و دیدن صف‌بندی‌های موجود در جهان و شناخت دقیق آنهاست. یعنی مانیفست اصلی جمهوری اسلامی «لا تَظلمون و لا تُظلمون» است؛ چنانکه نه ظلم می‌کنیم و نه ظلم می‌پذیریم و طبق روایت امیرمومنان «بصیر»؛ در فتنه‌ها چونان شتر دوساله است که نه پشتی دارد که سواری بدهد و نه پستانی که دوشیده شود. بصیرت شرط لاینفک هر قدمی است و جوانان افسران جوان جنگ نرم هستند که نیاز به بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتروار دارند. رسیدن به این بصیرت لوازمی می‌طلبد که مهم‌ترین آن اخلاص است که با حفظ اخلاص خداوند به آن برکت داده و کار ما را خود گسترش کمی و کیفی می‌دهد.  رابطه اخلاص و بصیرت چُنان جاده‌ای دوطرفه است که اخلاص بصیرت می‌آورد و بصیرت اخلاص. اخلاص و بصیرت روی هم اثر می‌گذارند. هرچه بصیرت بیشتر باشد، انسان را به اخلاص عمل نزدیک‌تر می‌کند. هرچه مخلصانه‌تر عمل کنید، خدای متعال بصیرت شما را بیشتر می‌کند. «الله ولیّ الّذین امنوا یخرجهم من الظّلمات الی النّور»؛ خدا ولی انسان است؛ هرچه به خدا نزدیک‌تر شود، بصیرت نیز بیشتر خواهد شد و حقایق را بیشتر می‌بیند. نور که بود، انسان می‌تواند واقعیات و حقایق را مشاهده کند. وقتی نور نباشد، انسان واقعیات را هم نمی‌تواند ببیند.  «والّذین کفروا اولیائهم الطّاغوت یخرجونهم من النّور الی الظّلمات». وقتی طغیان جلوی چشم انسان را بگیرد، وقتی هوا‌های نفس – که طاغوت حقیقی‌اند و در وجود خود ما بدتر از فرعونند- جلوی چشم ما را بگیرند، وقتی جاه‌طلبی‌ها، حسادت‌ها، دنیاطلبی‌ها، هوا‌پرستی‌ها و شهوترانی‌ها جلوی چشم ما را بگیرند، واقعیات را هم نمی‌توانیم مشاهده کنیم.  همراه شدن اندیشه و عمل نتیجه دنیوی آن است و طبق فرموده رهبر انقلاب شرط نزول نصرت الهی این است: «و لینصرن الله من ینصره» باید خدا را یاری کنیم تا خداوند نیز یاری‌مان کند... چونان امام که با بصیرت کامل و قاطعیت تمام در مقابل ضربه زدن دشمن سدی محکم بود.  اما نشانه آن چیست؟ هر چه بیشتر مورد هجمه قرار گرفتن خود و نظام و اهداف آن توسط دشمنان دین. ویژگی اصلی شیطان و اعوانش هیاهو و جنجال و پارس کردن است، چنانکه قرآن می‌فرماید: «فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث؛ چنان سگی که اگر او را تعقیب کنی یا به حال خود واگذاری به سوی تو عوعو و حمله می‌کند». لازمه دیگر پس از بصیرت و شناخت وظیفه و راه، ورود و استقامت در آن و استحکام بر مبانی درست خود است.  با نترسیدن از هجمه دشمنان، همان‌طور که خداوند و رسولش وعده داده‌اند، خصومت و دشمنی آنان شروع و افزایش یافته و ما باید آن را تحمل کنیم که «و لما رای المومنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدناالله و رسوله و صدق الله و رسوله» و در صورت عدم ایستادگی و تاکید صحیح بر راه و اصول حقه خود نتیجه‌ای جز بازگشت به دوران ذلت نمی‌گیریم. قرآن می‌فرماید: «الم ‌تر الی الذین بدلوا نعمت‌الله کفرا و احلو قومهم دارالبوار جهنم یصلونها و بئس القرار»؛ مسیر یا پیشرفت است یا پسرفت و توقف ممنوع است و معنایی ندارد و عزت پاداش وفاکنندگان به عهد الهی است. «من اوفی بما عاهدالله فسیؤتیه اجرا عظیما...» و هر که بر ریسمان محکم الهی چنگ زده و متصل به قدرت بی‌نهایت پروردگار شود قطعا آسیب‌ناپذیر می‌شود که «انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا...» همانا ما بزودى بر تو گفتارى گران القا خواهیم کرد. در این راه باید بدانیم حقیقتا در هر جایی که ما قرار داریم آن قرارگاهی است در کارزار جنگ نرم فرهنگی و اگر کارزار فرهنگی از نظامی خطرناک‌تر و مهم‌تر نباشد، کمتر نیست.  در مقابل تهاجم دشمن، زنده کردن خصلت‌های مبتنی بر مقاومت یکی از بزرگ‌ترین نیازهاست که وظیفه امروز ماست و باید بیدار بود و این بیداری لازمه حتمی است و باید تحرک دشمن را رصد کنیم البته باید مراقب باشیم قطعات پازل دشمن را نباید با رفتار و سخن خود کامل کنیم. رهبر حکیم انقلاب بارها فرموده‌اند فرهنگ غربی باید به وسیله نخبگان و جوانان از ذهن و عمل جامعه اسلامی شسته شود و با جمود و تحجر هر جا باشد باید مقابله کرد. راهش این است که کیفیت فکری خود را با انتخاب مرجع فکری- سیاسی صحیح و مطالعه عمیق متون دینی بالا برد. اعتماد به نفس و خودباوری ملی جایگزین آن شود که نتیجه‌اش رسیدن به قلل سعادت دنیوی و اخروی است که مانیفست و نقشه راه اسلام است.   چنانکه در کلام مولای متقیان علی(ع) نیز آمده که منحرفان، شیطان را معیار خود گرفتند و شیطان نیز دام خود را قرار داد و در دل‌های آنان تخم گذارد و جوجه‌های خود را در دامان‌شان پرورش داد. با چشم‌های آنان می‌نگریست و با زبان‌های آنان سخن می‌گفت. پس با یاری آنها بر مرکب گمراهی سوار شد و کردارهای زشت آنان را در نظرشان زیبا جلوه داد؛ مانند رفتار کسی که نشان می‌داد در حکومت شیطان شریک است و با زبان شیطان سخن باطل می‌گوید. «اطاعت از شیطان رمز ازخودبیگانگی است» و «علل شکست ملت‌ها سستی در یاری حق است که دشمنان در باطل خود نسبت به مومنین در حق خود استواری و وحدت دارند و ما امام خود را نافرمانی کرده و آنان امام باطل خود را فرمانبردارند. آنان امانتدارند و ما خیانتکار. آنان به آبادانی و اصلاح مشغولند و ما به خرابی و فساد». پس باید پیرو رهبر و نایب امامی که نه سستی به خرج داده و نه دچار لغزش می‌شود؛ نه در آنجا که شتاب لازم است کندی دارد و نه آنجا که کندی پسندیده است شتاب می‌گیرد. باید مومنین او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزینند و اطاعت از او باعث رسیدن به بهشت اخروی و دنیوی امت است.   و باید در آخر گفت: خدایا! قلب‌ها به سوی تو روان شده و گردن‌ها به درگاه تو کشیده و دیده‌ها به آستان تو نگران. گام‌ها در راه تو در حرکت و بدن‌ها در خدمت تو لاغر شده است.  خدایا! دشمنی‌های پنهان و آشکار و دیگ‌های کینه در جوش است. خدایا! به تو شکایت می‌کنیم؛ اللهم انّا نشکوا الیک فقد نبیّنا و کثره عدوّنا و غیبه ولیّنا... ربنا افتح بیننا و بین قومنا باالحق و انت خیرالفاتحین...
 


Page Generated in 0/0062 sec