محمد زعیمزاده: 1- تسامحا میتوان پوپولسیم را رویکرد دولت و جریان ادارهکننده امور جامعه برای اغوای مردم برابر خواستههای نخبگانی دانست. پوپولیسم چون ریشه در اغوا و فریب مردم دارد حتما پدیدهای نامبارک است که با مردمگرایی و مردمسالاری فاصلهای جدی دارد. پوپولیسم عموما مبتنی بر جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعدههای کلی، مبهم و غیرواقعی و تلاش برای تغییر جهت مسائل اصلی جامعه به مسائلی درجه چندم و فرار از پاسخگویی درباره مسائل اصلی و عملکردهاست، اتفاقی که معمولا با ضرب و زور رسانههای حامی رویکرد پوپولار اتفاق میافتد. قصه حاکمیت پوپولیستها بر جامعه آنجا درامتر میشود که جمعی از همین نخبگان رسانهای و دانشگاهی هم منافع خود را برای ماندن در قدرت با پوپولیستها همسو میبینند و با آنها همگرا میشوند.
2- راستهای لیبرال و چپهای نادم که در روزگار کوتاه دوری از قدرت بشدت منتقد آنچه پوپولیسم میخواندند بودند، امروز در جایگاه پوزیسیون خود از هیچ عمل پوپولاری ابایی ندارند. برای بازخوانی این رویکرد خیلی نیازی به رجوع به عقب و یادآوری ماجرای ماکت 2 متری کلید در دست کاندیدای انتخاباتی و وعدههای 100 روزه درمان اقتصاد و جشن عبور از رکود و ارائه سبد کالا و... نیست، همین فقره تغییر 3 وزیر جهت تعمیر کابینه برای یک مطالعه موردی جدی پوپولیسمشناسی برای اهل فن کفایت میکند. در ضعف جدی 3 وزیر تعویضی بویژه وزارتخانهای که درباره آن بیشتر بحث خواهیم کرد شکی نیست اما هم پیمایشهای علمی و هم اندکی تمایل به استناد به مردمگرایی واقعی و رجوع به حرف و نقل این روزهای مردم به وضوح نشان میدهد مساله اصلی عامه مردم دغدغه معیشت و مساله مبارزه با فساد است. اوضاع جیب مردم از یک طرف و اخباری که هر روز از حقوقهای چند ده میلیونی و فسادهای چند میلیاردی روح مردم را میخراشد نشان میدهد از نظر عموم مردم مساله اصلی جامعه با تعمیراتی که در کابینه رخ داده است هیچ نسبتی ندارد. از شیوه تغییرات و نحوه استعفای اجباری وزرایی که تا شب قبل از استعفا همه چیز را تکذیب میکردند و همان روز استعفا هم برای عدهای حکم صادر میکردند که بگذریم، حداقل بخشی از این تغییرات را تنها میتوان از منظر فرار از مساله پاسخگویی توجیه کرد. این وسط تلاش رسانههای زنجیری و زنجیرهای در تقدیس رئیس دولت و تقدیر از این تعمیرات و تلاش برای تبدیل این تغییرات به مساله اول عالم بشریت و حلالمسائل همه مشکلات خواندن این تغییرات همان وجه درام رویکرد پوپولار این روزهای دولت است.
3- مساله اینجاست که استعفای وزرا به هر دلیلی که صورت گرفته، نباید مانع حسابکشی از آنها باشد و پرونده عملکرد ضعیف وزرای بیکفایت با یک استعفای ساده بسته شود. درباره عملکرد وزرای ارشاد و ورزشوجوانان گفتنی زیاد است اما به نظر میرسد بررسی کارنامه این حضرات خیلی کار سختی نیست و برای مردم هم تقریبا روشن است و به نظر مصداق این شعر حضرت مولاناست که:
«آن یکی پرسید اشتر را که هی / از کجا میآیی ای فرخنده پی/ گفت از حمام گرم کوی تو/ گفت خود پیداست از زانوی تو».
اما درباره عملکرد جناب فانی در وزارتخانه متبوعش حرف و حدیث بسیاری وجود دارد که بخشهایی از آن برای افکار عمومی نامکشوف است.
4- خصوصیسازی حدود 1000مدرسه دولتی و اجحاف در حق اقشار کمدرآمد، کمتوجهی به وضعیت معیشت فرهنگیان و معلمان، ریخت و پاش بیحساب و کتاب در ردههای بالای مدیریتی و دستکاری در محتوای انقلابی و دینی کتب درسی، تنها بخشی از کارنامه وزارت آموزشوپرورش است که نباید در لابهلای تحلیلهای سیاسی به فراموشی سپرده شود؛ کارنامهای که میتوانست در جلسه استیضاح جناب وزیر در مجلس شورای اسلامی بخشهایی از آن برای مردم روشن شود. اما مهمترین مساله درباره وزارت آموزشوپرورش که با رویکرد پوپولار دولت سعی شد با استعفای اجباری جناب وزیر کمتر در معرض قضاوت افکار و آرای عمومی قرار گیرد، مساله فساد 80 هزار میلیارد ریالی در صندوق ذخیره فرهنگیان است. مبلغی که با کسر شدن از حقوق اندک معلمان جمع شده بود و امروز در هلدینگهای وابسته به این صندوق در زمان وزارت جناب فانی به فنا رفته، رکورد فساد مالی در کشور را جابهجا کرد. مدیرعامل صندوق که سابقه حمایت از متحصنان مجلس ششم در دوره اصلاحات را هم در کارنامه درخشان خود دارد بازداشت شده و قائممقامش اکنون سرپرست وزارتخانه است! حالا قرار است با معرفی وزیر جدید دیگر کسی از صندوق ذخیره فرهنگیان و اعداد و ارقام افسانهای آن چیزی نشنود.