printlogo


کد خبر: 166858تاریخ: 1395/8/10 00:00
بی‌تدبیری حتی در شکایت

ریاست محترم دادگاه
و اعضای محترم هیأت منصفه
با سلام و احترام
اینجانب حسین قدیانی با سابقه 15 سال روزنامه‌نگاری، هفته نخست بهمن‌ماه 1392، 4 متن درباره توافق هسته‌ای وقت نوشتم که در کمال تعجب، دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی از هر  4 متن شکایت کرد! چه نوشته بودم اما در آن مطالب؟ بگذار مستند لیکن به اختصار بگویم. در نخستین متن به تاریخ اول بهمن 92 ضمن اشاره به عدم پایبندی دشمن به تعهدات، نوشته بودم: «هسته‌ای تعطیل شود، در ازای اینکه قلیل‌ترین حق تو را قسطی آیا بدهند، آیا ندهند؟!» روز بعد یعنی دوم بهمن 92 با اشاره به تذکر مشفقانه حضرت آیت‌الله جوادی آملی مبنی بر «لزوم بازشماری انگشتان دست، بعد از مصافحه با دشمن جلاد آمریکایی» تصریح کردم که متاثر از توافق صورت گرفته، «ساختمان تحریم» برجای خود باقی می‌ماند. یعنی باز هم متوجه کردن مردمان عرصه دیپلماسی به خباثت دشمن و اینکه مبادا از لبخند سران کاخ سفید، این فراعنه جلاد روسیاه، تلقی به آدم شدن «شیطان بزرگ» نمایند! در ادامه بخشی از متن مذکور را می‌آورم: «آنچه سی‌ام دی‌ماه 92 نقدا لرزید، ساختمان صنعت هسته‌ای کشور بود، نه ساختار تحریم... آنچه مخل چرخیدن چرخ کارخانه‌های ما بود، چرخش سانتریفیوژها نبود، سانتریفیوژها خود بخشی از کارخانه‌های ما هستند... آیا بهتر نیست به جای مفت فروختن سرمایه‌ای که شهدای هسته‌ای برای ما به ارث یعنی به امانت گذاشته‌اند، با کار و تلاش مجدانه در داخل، ضمن خنثی کردن اثر تحریم، سرمایه‌ای به سرمایه قبلی‌مان اضافه کنیم؟!» ششم بهمن 92 اما در متن دیگری، ضمن انتقاد از مواجهه دوستانه با دشمن و دشمنانه با دوست، من‌باب خیرخواهی از دولت محترم خواستم نقد منتقد مشفق را با جان و دل بپذیرد لیکن حتی در آن متن هم عمده خطابم ناظر بر بدعهدی طرف آمریکایی بود! در آن متن از قول سخنگوی وقت کاخ سفید، آورده بودم: «بعد از توافق نهایی، ایران باید بخش قابل ملاحظه‌ای از تاسیسات هسته‌ای خود را کنار بگذارد» و این در حالی بود که دوستان مدعی بودند در خلال توافق، آمریکایی‌ها صنعت هسته‌ای ما را به رسمیت خواهند شناخت!  
تحریم‌ها هم جملگی در همان روز امضا یا اجرای توافق لغو می‌شوند! اینک برویم سروقت متن آخر که 7 بهمن 92 با عنوان «هسته‌ای ملت و دیپلماسی دولت» در «وطن‌امروز» منتشر شد. در آن متن با یادآوری عداوت ذاتی و ریشه‌ای آمریکا با ملت عزیز و سلحشور ایران، تصریح کردم در فرآیند مذاکرات، فرض است ناظر بر تنها هدف تعیین‌شده یعنی «لغو بالمره تحریم‌ها» مفاد توافق را تنظیم کنیم و الا راه را با دست خودمان برای بدعهدی بیشتر دشمن باز گذاشته‌ایم. در متن مورخ 7 بهمن 92 صرفنظر از ضعیف خواندن مفاد توافق معطوف به لغو تحریم‌ها، به نقد سخن یکی از مشاوران ارشد رئیس‌جمهور محترم پرداختم و خاطرنشان کردم رئیس‌جمهوری با هر تعداد رای ولو 7/0 درصد، رئیس همه جمهور است و تحت هیچ شرایطی تقسیم‌بندی ملت به‌گونه‌ای که خطر تفرقه را زنده کند، صلاح دولتمردی و مملکت‌داری نیست.
سروران ارجمند!
امروز اما نهم آبان‌ماه سال 1395 هجری خورشیدی است و به‌روشنی خورشید، صحت صحبت‌های قریب به 3 سال پیش نگارنده به اثبات رسیده است. از شما بزرگواران سوال می‌پرسم: آیا دشمن به تعهدات خود عمل کرده است؟! آیا همه تحریم‌ها، نه حتی در روز توافق، بلکه امروز... آری! امروز نهم آبان 95 لغو شده است؟! آیا دشمن با ما مهربان شده؟! آیا چون ما در قلب رآکتور مظهر خودکفایی سیمان ریختیم، ولو یک ذره از خباثت دشمن کم شده؟! آیا مشکل دشمن فقط هسته‌ای ما بود؟! آیا مکرر در مکرر و در اوج وقاحت، خواهان امتیازات بزرگ دیگری از ما نیست؟! شگفتا! هر چه 3سال پیش تذکر داده بودیم، امروز داریم با همین چشم‌های خودمان می‌بینیم و از این همه شگفت‌تر که به جای تشکر، خودمان را درون دادگاه می‌بینیم! براستی اگر هم به اعتراف خود دولتمردان و هم به تایید زمان، سخنان دلسوزانه ما درست بوده، پس چیست وجه این شکایت؟! باز هم از شما سوال می‌پرسم: آیا توافق هسته‌ای آنطور که جناب آقای روحانی وعده داده بود منجر به لغو همه تحریم‌ها شد؟! اگر شد ـ‌که نشده ـ دقیقا چیست وجه این شکایت؟! مگر من چه نوشته بودم و مگر ما چه گفته بودیم؟! جای بسی حیرت را برای خود محفوظ می‌داریم که هم به تایید روزگار و هم به  اعتراف خود دولتمردان، از صدر تا ذیل آن 4 یادداشت مهر تایید می‌گیرد؛ اما به دادگاه هم باید احضار شویم! و شکایت دولت محترم را هم متحمل شویم! و در کمال بی‌انصافی متهم شویم به «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی»! طرفه حکایت اینجاست؛ من در تمام آن 4 متن، تنها و تنها «تحلیل»‌ ارائه داده‌ام و فوق فوقش، دولت محترم می‌تواند ادعا کند که من تحلیل تو را قبول ندارم! دیگر «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» چه صیغه‌ای است؟ مگر من خبری به دروغ گفته‌ام که این باشد اتهامم؟! واقعا خوب است دولتی که شعار مظلوم «تدبیر» را سر دست گرفته، لااقل هنگام شکایت از امنای قلم و اصحاب تحریر،  اندکی تدبیر پیشه سازد و برای یک تحلیل درست، جرم «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» نسازد! خنده‌دار است یا گریه‌دار، ‌نمی‌دانم اما آن 4 متن من اگر «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» بود، چه باید باشد اتهام رئیس بانک مرکزی، آنجا که می‌فرماید: «عایدی ملت ایران از برجام «تقریبا هیچ» است»؟!
در نهایت پناه می‌برم به خدا که جز او مرا پناهگاهی نیست...
19 آبان 95
 


Page Generated in 0/0058 sec