مرتضی اسماعیلدوست: نمایش دفاعمقدسی «آخه اینجا نزدیکتره به خدا» درباره خاطرات یک رزمنده از یارانش در جبهه و جنگ بوده و اثری با یک بازیگر است که در طراحی صحنهای ساده تنها سعی دارد همه حواس مخاطب خود را به رشادتهای رزمندگان در میدان نبرد با دشمن بعثی جلب کند. این نمایش که مورد تقدیر خانوادههای شهدا هم قرار گرفته است آخرین اجرای خود را جمعه گذشته در خانه نمایش اداره تئاتر روی صحنه برد. بدین منظور بعد از پایان نمایش گفتوگویی با حامد هوشیاری، نویسنده و کارگردان این اثر نمایشی صورت گرفت که متن آن
پیش روی شماست.
***
نگارش نمایشنامه و سپس اجرای اثری نمایشی با موضوع دفاعمقدس براساس چه دغدغهای در شما شکل گرفت؟
هنر تئاتر؛ هنر پایه برای سینما و تلویزیون است و تئاتر بیانی برای دردها، رنجها و معضلات جامعه است و ابزاری برای گسترش اخلاق و معارف دینی و تبیین هویت و سبک زندگی اسلامی است لذا باید از همه ظرفیتهای تئاتر بویژه در شرایط کنونی استفاده شود و من در این رابطه سعی کردم به سمت موضوعاتی حرکت کنم که کمتر به آن پرداخته شده است. همانند 2 سال گذشته که نمایشی با نام «سحرگاه سوم» را روی صحنه بردم که با محوریت موضوع امام زمان(عج) بود، یا میتوان در این راستا به نمایش سال گذشتهام اشاره داشته باشم که «یک از 175» نام داشت و درباره شهدای غواص عملیات کربلای4 بود. امسال هم نمایش «آخه اینجا نزدیکتره به خدا» را با توجه به اهمیت دفاعمقدس به صحنه بردم. تم نمایش «آخه اینجا نزدیکتره به خدا» درباره دفاعمقدس بود که سعی شد مقدمهای باشد برای ورود به بحث هنر دینی، چون اتفاقها و حوادثی که در این نمایش رخ داده است مبنای دینی دارد، چرا که رزمنده شخصیت اصلی تئاتر دفاعمقدس است و این شخصیت که «محمدحسین» نام دارد را که بررسی میکنید، مشخص میشود میتواند نمونهای از یک انسان امروزی باشد. در رفتار، کردار، تفکر، انتخاب و تصمیم این شخصیت میتوان نمونهای از انسانی مذهبی را جستوجو کرد. فضایی که در موقعیت صحنه جبهه در نمایش ایجاد شده کاملا براساس مبانی دینی شکل یافته است.
نمایش «آخه اینجا نزدیکتره به خدا» با هدف انتقال مفاهیم معرفتی و تبیین ارزشهای شهادت به اجرا درآمده است. از دیگر موضوعاتی که در این تئاتر مدنظرتان بود، بگویید.
جدا از مفاهیم شهادت و دفاعمقدس این نمایش براساس محوریتهای نماز، امر به معروف و زود قضاوت نکردن به اجرا درآمد. در این رابطه باید عنوان کنم که همواره در تلاش هستم به موضوعات کار نشده یا کمتر کار شده بپردازم تا بتوانم سهم کوچکی در جهت ترویج مفاهیم مهم معنوی داشته باشم. من اعتقاد دارم دین و مکتبمان هنرور است، اولین نقاش و نگارگر خداوند است لذا اولین جلوه هنر در ذات عبودیت است. وقتی اوج زیبایی و هنر در آفرینش است و وقتی قدرت تصویرگری در قرآن به وضوح آمده است دلیلی بر نشر ندادن این موضوعات نیست.
نوع خوانش از متن با چه ساختاری به اجرا درآمده است؟
درباره خوانش متن و چگونگی روند تمرینات نمایش «آخه اینجا نزدیکتره به خدا» با بازیگر هم با توجه به نوع اجرای نقش تلاش شده تا تمرینات بدن و بیان قبل از اجرای نمایش و انجام میزانسنها صورت بگیرد تا گفتار و حرکت بازیگر به سمت اجرای مستند و باورپذیر سوق پیدا کند. صحنه نمایش و فضایی که واقعه در آن رخ میدهد کاملا براساس رنگ و فرم مذهبی صحنهآرایی شده است. نماز و افکار مذهبی را حتی در پیشانیبندها، شما دیدید و همه براساس المانها و نشانههای مذهبی بوده است بنابراین شما اساسا وارد فضایی میشوید که سرشار از گفتار و رفتار دینی است و در این باره باید گفت همانند شخصی که وارد فضای واقعی جنگ شده و این واقعیت را به خوبی لمس کرده، سعی کردیم این هماهنگی در اجرا و ساختار نیز رعایت شود که وقتی مخاطب به رزمنده نمایش نگاه میکند بتواند یک نوع رفتار و ادبیات واقعی و باورپذیر را بیابد.
فکر میکنید چگونه میتوانیم از ظرفیت هنرهای نمایشی برای انتقال مفاهیم ارزشی حداکثر استفاده را ببریم؟
اکنون در سال اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل هستیم لذا باید از ظرفیت هنر برای تبیین این فرهنگ و ترویج گفتمان اقتصاد مقاومتی استفاده کرد. در این راستا تئاتر میتواند در گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی بسیار موثر باشد و با بکارگیری روشهای جدید، نقش خودش را در این گفتمان ایفا کند و لازم است مدیران ارشد فرهنگی با بکارگیری از ظرفیتهای موجود، فضا را برای زنده نگه داشتن اینچنین موقعیتها و موضوعات فراهم کنند.
به نطرتان از چه طریقی میتوان آثار نمایشی مختص به هویت ایرانی را به جهانیان شناساند؟
تئاترارزشی نیازمند تشکیل تشکلهای صنفی فعال و همچنین ایجاد تعاونیهایی است که به تئاتر دینی و ارزشی بیشتر بپردازد لذا هر چه در اینگونه تئاترها سرمایهگذاری کنیم قابل برداشت خواهد بود. میدانید که تئاتر زبان ملتهاست و قدمت بیش از 50 سال در کشور ما دارد اما حضور ما در جشنواره تئاتر بینالمللی یا جهانی نسبت به اینگونه موضوعات ضعیف است و این برای تئاتر کشور ضعف محسوب میشود لذا لازم است پیشکسوتان هنر تئاتر در جشنواره جهانی تئاتر حضور داشته باشند. در این رابطه من همیشه علاقهمند بودم در کارهایم از پیشکسوتان دعوت کنم و از تجربیات آنها بهره ببرم. ما در بحث زیباییشناسی در مکتب اسلام بویژه در تشیع حرفهای بسیاری برای گفتن داریم؛ شاکله هنر از منظر ما مبحث زیباییشناسی است و زیباییشناسی خاصی که در مکتب اسلام وجود دارد، با زیباییشناسیای که در هنر وارداتی به چشم میخورد، 180 درجه تفاوت دارد. ما در بحث زیباییشناسی به حقیقت موضوع که در دین مستتر است و از آسمان آمده و ریشه در وحی دارد و ریشه در معتقدات ما دارد، توجه داریم یعنی اینکه ما در بحث زیباییشناسی حقایق ناپیدایی داریم که هنوز کشف نشده است و در دینمان وجود دارد و چون دین ما، دین کامل است ما یقین داریم که در بحث زیباییشناسی ما نه تنها از آنچه امروز در جوامع مختلف وجود دارد چیزی کم نداریم بلکه مدعی هستیم که اگر درست به این مقوله پرداخته شود و به این زیباییشناسی حقیقی دست پیدا کنیم، میتوانیم تعاریف بسیار عالیتر و والاتر از هنر ارائه دهیم.
امروز اجراهای متعدد نمایشی در کشورمان اجرا میشود. وضعیت مفاهیمی را که در این آثار به مخاطبان منتقل میشود را چگونه ارزیابی میکنید؟
اساساً هنر نمایشی که امروز با آن مواجه هستیم در جامعه ایرانی براساس قالب تفکر و ساختار هنر غربی شکل گرفته است و این مانند بسیاری از پدیدههای وارداتی دیگر در جامعه مطرح شده است. مشکل اساسی تئاترهایی که اجرا میشود این است که نتوانستهاند ساختار و قالب آثار خود را بر رفتارها و نظریههای فقهی و دینی خودمان منطبق کنند. مشکل اساسی به این بر میگردد که ما هنوز نتوانستهایم یک تعریف کامل و جامع و حتی نسبی درباره زیباییشناسی و هنر دینی منطبق بر تفکر شیعه ارائه دهیم. لازم میدانم به این نکته نیز اشاره کنم که ما در بحث زیباییشناسی هم به قرآن و کتب دینی مانند نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه تکیه داریم و هم به رفتار و منش بزرگان دین توجه میکنیم، یعنی ما هنر دینی را باید از 2 منبع مهم استخراج کنیم؛ یکی قرآن و دستوراتی که در این زمینه وجود دارد و دیگری از رفتار و سیرهای که ائمه و بزرگان دین ارائه دادهاند. به عنوان مثال ما در قرآن حدود هزار مورد قصه داریم که در این قصهها علاوه بر جنبههای فنی مسائل، زیباییشناسی هم مطرح است که اینها هنوز بکر ماندهاند و در رفتاری که از اولیای دین سراغ داریم باید اینها را در این تعاریفی که از هنر داریم، مد نظر قرار دهیم. به عنوان نمونه، در رفتار بزرگان دین مانند امام علی(ع)، وقتی ایشان در محراب مورد ضربت قرار میگیرند، میفرمایند: «فزت و رب الکعبه» و این ضربه را نشانه کمال خودش میداند یعنی انتهای جایی که میتواند آرمان یک انسان باشد، یعنی شهادت در اینجا کمال است بنابراین تعاریفی که ما باید در هنرهای نمایشی ارائه دهیم باید اولا بر مبنای آیات عظیم وحی و ثانیا بر مبنای رفتار متعالی اولیای دین باشد. به نظرم در تئاتر هم به طور قطع میتوانیم یک تعریف واقعی از هنر دینی ارائه دهیم که تمام مباحث زیباییشناختی و فنی آثار برگرفته از هنر دینی ما شود. متاسفانه در آثار امروز هنرهای نمایشی شاهد محروم ماندن آثار از داشتن یک تعریف حقیقی که منطبق بر فطرت انسان و منطبق با دستورات الهی باشد، هستیم و از فقدانش رنج میبریم.