هومن جعفری: فوتبال ایران درگیر ویروسی شده که نامی هم نمیشود برایش گذاشت. بگوییم ویروس تبلیغات، گویای منظور نیست؛ چه ویروس تبلیغات تنها در موضوعی خلاصه نمیشود که این مطلب در پی انتقال آن است. ما درباره اپیدمی انتشار اخباری صحبت میکنیم که هدفشان حمایت کردن رسانهای یک بازیکن، مربی یا یک جریان است. تاریخ ثابت کرده این ابزار در دست آدمهای غیرحرفهای و بازیکنان تازه به دوران رسیده نتیجهای غیر از ویرانی به دنبال ندارد. بیشتر توضیح میدهیم. خبر آمده که کاوه رضایی قرار است به چین برود. خبر منتشر میشود و رسانهها و فضای مجازی را درگیر خود میکند. بازی با مس تحتالشعاع این خبر قرار میگیرد. مدیر برنامههای بازیکن مصاحبه میکند. رسانهها ضعف مدیران باشگاه استقلال در عقد قرارداد را زیر سوال میبرند. هزار بحث روی خبر صورت میگیرد و در پایان بازی هیچ اتفاق خاصی رخ نمیدهد. نه کاوه در رختکن از همبازیان خداحافظی میکند نه باشگاه رضایتنامهای صادر میکند و نه دعوتنامهای از تیم چینی ارسال میشود. همه اینها در حد حرف و همه این حرفها هم قفل گنجهای را باز میکند که به حرفهای بیشتر ختم میشود. حالا مسؤولان باشگاه استقلال از این ناراحتند که در رسانهها زیر سوال رفته و برای یک شوآف بازیکنمحورانه، مورد نقد قرار گرفتهاند. سرمربی استقلال در کنفرانس مطبوعاتی علیه مدیربرنامههای بازیکن صحبت کرده و بابت برهم زدن تمرکز تیمش گلایههایی را بر زبان آورده. قطعا این وسط کسی بردی نمیکند. کاوه رضایی در بازیهای اخیر دستکم در گلزنی کمفروغ بوده و چند روز قبل از رسانهای شدن این پیشنهاد به یکی از سوژههای طنز فضای مجازی در روزهای اخیر بدل شده بود. زمانبندی رسانهای شدن خبر جدایی او با افزایش انتقادات از این بازیکن هم از آن دست مواردی است که نمیتوان به پای تصادف گذاشت. مرسوم است وقتی انتقادات از یک بازیکن بالا میرود راههایی برای اثرگذاشتن روی افکار عمومی به منظور شکستن این فضا امتحان میشود اما برای یک بازیکن که کمتر گل زده و در آخرین بازی در لیگ هم عملکردی بسیار انتقادبرانگیز را از خود برجا گذاشته، انتشار خبری از این دست چیزی جز ضد تبلیغ نیست! تبلیغ کردن برای یک بازیکن فاکتورهای خاصی دارد که مدیران برنامه و مشاوران رسانهای کهنهکار از آن مطلعند. گاهی اوقات انتشار خبری درباره جدایی یک بازیکن از یک باشگاه سبب میشود رسانههای زیادی پیگیر این موضوع شوند و بازیکن یادشده مدتی بورس خبری شود و روی جلد روزنامهها جا خوش کند. گاهی اوقات انتشار خبری درباره اخراج شدن یک بازیکن از یک باشگاه سبب میشود اتفاقا فشار داخل باشگاه روی بازیکن شکسته شود و باشگاه که از اول هم قصد اخراج نداشته در تنبیهات انضباطی هم کوتاه بیاید. با این همه خبر انتقال کاوه رضایی به لیگ چین اگر با هدف فشار به باشگاه برای پرداخت مالی صورت گرفته یا اگر برای کم کردن فشار انتقادات روی بازیکن منتشر شده، در هر حال اثری که باید را منتقل نکرده. شاید باشگاه برای حفظ بازیکن پولی جور کند و شاید هم نکند. شاید فشار روی بازیکن کمی کاهش یابد و شاید هم نیابد اما ورود به بازیهایی از این دست برای مهاجم جوانی مثل او خیلی زود بود. آیا مدیر برنامههای او مطمئن است که این بازیکن که همین الانش هم بابت نمایش بازیهای اخیر زیر تیغ انتقادات است، توان تحمل کردن فشار اخبار و پیگیریهای رسانهای و حتی نقدهایی را که مستقیما کیفیت فنی او را برای این انتقال زیر سوال میبرند، داراست؟