printlogo


کد خبر: 167296تاریخ: 1395/8/19 00:00
برای رسانه چه کرده‌اید؟

حسن روانشید*: برای همه مادرید اما برای رسانه بویژه نوع مکتوبش حکم نامادری را دارید! دنیا آگاه است که لقب رکن چهارم بیش از 2 قرن به مطبوعات تعلق داشته و دارد اما در کشور ما کمتر کسی این را می‌داند و اگر می‌داند به آن اهمیت نمی‌دهد! رسانه آن‌ هم از نوع مکتوبش تنها برای کشتن مفید است آن‌ هم چون مرغ سیاه که در عزا و عروسی سر می‌برند! اگر حادثه تلخ و تأسف‌آوری اتفاق بیفتد که عایدش جز حزن و افسوس چیزی نباشد اول به اورژانس و سپس به رسانه اطلاع می‌دهند تا بیایند و خبرش را تهیه کنند اما اگر جشن و شادی و ریخت‌وپاش باشد تنها گروهی خاص حضور دارند و کسانی که از یاد می‌روند، رسانه‌ها هستند! البته آن ‌هم از نوع مکتوبش! زمانی که جشن همت عالی برقرار می‌شود تا حاضران گل‌ریزان کنند، کارت دعوتی برای مدیران جراید ارسال می‌شود اما وقتی می‌خواهند بودجه‌ای را تقسیم کنند فراموش می‌کنند مطبوعات هم ذی‌حق‌اند! وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مگر چند معاونت دارد؟ اگر بودجه سالانه آن بین این معاونت‌ها به‌طور مساوی هم تقسیم شود سهم کلانی از آن به رسانه‌ها می‌رسد درحالی‌که برای شرکت در نمایشگاه سالانه هم از آنها اجاره محل و هزینه غرفه می‌خواهند! تبلیغات این نمایشگاه به سود چه کسی تمام می‌شود؟ ۹۹ درصد از رسانه‌های مکتوب و شاید هم غیر مکتوب صورت خودشان را با سیلی سرخ نگه می‌دارند و محض آبرو و حفظ پرستیژ با قرض‌وقوله هزینه برپایی و شرکت در این نمایشگاه را فراهم می‌کنند که جزو فعالیت‌های وزارت متبوعه ثبت شود! دلشان به چند آگهی ثبتی خوش است و یارانه مشترکان که آن‌ هم هرروز به رنگی درمی‌آید و به‌صورت قسط حلواچوبه‌ای پرداخت می‌شود! رکود شکننده اقتصادی بر روزنامه‌نخوان‌ها هم اثر منفی داشته و می‌رود تا برای مطالعه روزنامه نه‌تنها وجهی ندهند بلکه درخواست دستمزد خواندن هم کنند! و بازهم رکود اقتصادی شدید زمینه را برای بخش خصوصی فراهم کرده تا در هزینه چاپ آگهی و رپرتاژ صرفه‌جویی کنند! شما بگویید این قشر زحمتکش که عمرشان را کف دست گذاشته و عددی به نام ساعات کار برای‌شان مطرح نیست با این درد بی‌درمان چه کنند؟ ناز فروشنده کاغذ، چاپخانه، تحریریه و نیروهای کاری را بکشند یا جواب شاخ‌وشانه کشیدن ادارات دولتی را که از نقد و نقادی دلخورند بدهند؟ کلاه‌تان را قاضی کنید، ظرف 3 سال گذشته چه قدم مثبتی که مقرون به نتیجه برای رکن چهارم دموکراسی باشد برداشتید تا در کارنامه خود ثبت کنید؟ طرحی از محل بودجه مطبوعات که باید به نحوی در اختیار این صنف گذاشته شود با نام یارانه ابداع کردید که نیمه‌کاره در دست‌اندازهای اداری افتاد. پیش خود نیندیشیدید مدیران روی این رقم حساب بازکرده و سرمایه‌گذاری کرده‌اند، برای رسیدن به هدف نهایی که تشویق جامعه به مطالعه است خود را به آب‌وآتش زده‌اند و حالا با اما و اگرهای اداره کل مطبوعات پیرامون پرداخت یارانه مواجه می‌شوند! اگر سال گذشته بیش از 50‌درصد از رسانه‌ها به دلایل مختلف در نمایشگاه شرکت نکردند در سال جاری این رقم به ۹۰ درصد خواهد رسید که اکثریت بالاتفاق آنها به‌واسطه فقر مالی جهت هزینه‌های کمرشکن نمایشگاه قید آن را می‌زنند، بویژه شهرستانی‌ها که با مشکل ایاب‌وذهاب، اسکان، تغذیه و معضلات دوری از مبدأ روبه‌رو هستند. سری به انبارهای مطبوعات کشور بزنید تا میزان برگشتی‌های آنها را از دکه‌های روزنامه‌فروشی ملاحظه کنید. این بار عظیم مادی و معنوی در مقابل مدیرمسؤول و دیگر گردانندگان نشریات همچون خاری است که در چشمان‌شان فرو می‌رود اما به قول یکی از همین مدیران پایتخت‌نشین، پای‌مان را روی قیر چسبناک گذاشته‌ایم و در آن فرورفته است، مشکل است خودمان را از این ورطه نجات دهیم مگر اینکه دستی از غیب به کمک‌مان بشتابد!
*روزنامه‌نگار پیشکسوت
 


Page Generated in 0/0053 sec