printlogo


کد خبر: 167483تاریخ: 1395/8/23 00:00
فرار رو به جلو در پساترامپ

حمید رحیمی‌نژاد: از همان ابتدای روی کار آمدن دولت تدبیر و امید یکی از انتقاداتی که همواره از سوی منتقدان دلسوز به دولت گوشزد می‌شد این بود که دولت بهتر است همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد مذاکرات نچیند و همراه با پیگیری مذاکرات نیم‌نگاهی نیز به دیگر مسائل و مشکلات داشته باشد، زیرا علی‌الاصول ریشه تمام مشکلات کشور در مذاکره نیست اما نه‌تنها به این نصیحت مشفقانه توجه نشد، بلکه ریاست محترم جمهور- احتمالا برای توجیه کم‌کاری دولت در بقیه زمینه‌ها و البته مبتنی بر ایده بنیادین دولت‌شان- با ربط دادن تمام مشکلات حتی آب خوردن به بحث مذاکرات، آب پاکی را روی دست همه ریختند و به این صورت برجام به عنوان ثمره مذاکرات  تبدیل به تمام هستی دولت شد!
با شروع مبارزات ریاست‌جمهوری آمریکا و اظهارنظر منفی اکثر کاندیدا‌های 2 حزب درباره برجام، نگاه‌ رسانه‌ها و مردم ایران برای نخستین‌بار به صورت گسترده‌ای متوجه انتخابات آمریکا شد. نتیجه نهایی مبارزات انتخاباتی در نهایت کسی بود که بیشترین هجمه‌ها علیه ایران و توافق با ایران را داشت به نحوی که در اجلاس سالانه کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (آیپک) اعلام کرد اولویت نخست کاری‌اش پس از پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، پاره کردن توافقنامه هسته‌ای ایران خواهد بود و باعث شد این سوال در افکار عمومی و رسانه‌ها پیش بیاید که با روی کار آمدن ترامپ چه بلایی سر «هستی دولت اعتدال» خواهد آمد و آیا ترامپ فرجام برجام است؟
بلافاصله بعد از قطعی شدن پیروزی ترامپ شاهد اظهار نظرهای متعددی از دولتمردان بودیم که از الزام‌آور بودن برجام و بی‌تاثیری تغییر دولت آمریکا می‌گفتند اما جالب‌ترین اظهارنظر در این‌باره را جناب دکتر روحانی، ریاست محترم جمهور داشتند. ایشان فرمودند: «هوشمندی ایران این بود که برجام را به عنوان قطعنامه شورای امنیت ثبت کرد که با تصمیم یک دولت قابل تغییر نیست». در این سخنان، ریاست محترم جمهور تلویحاً به این امر اعتراف کرده‌اند که تغییر دولت آمریکا می‌تواند باعث عدم اجرای برجام توسط آمریکا شده و موجب شود برجام به محاق رود، البته ایشان ذکر کردند که دولت محترم با «هوشمندی» برجام را در قالب قطعنامه سازمان ملل تنظیم کرده است که قابل نقض توسط دولت‌ها نباشد. در نقد این سخنان ریاست محترم جمهور لازم نیست به «حق وتوی آمریکا» یا ارزش نداشتن قطعنامه‌ها برای آمریکا اشاره کنیم، بلکه کافی است برای تحلیل آینده احتمالی توافق برجام بخشی از سخنان خود ریاست محترم جمهور را مرور کنیم.
مهم‌ترین نکته آن است که برخلاف نظر صریح ریاست محترم جمهور که از یکی بودن قطعنامه و برجام می‌گویند، در توضیح بند 18 برجام به صراحت اینچنین آمده است: «مفاد این قطعنامه [شورای امنیت] به منزله مفاد برجام نیست». پس مشخصا برخلاف نظر ریاست محترم جمهور برجام و قطعنامه 2 سند کاملا مجزا هستند اما حتی اگر فرض را بر این بگیریم که برجام تا حد زیادی با قطعنامه اشتراک دارد مشکل دیگری رخ می‌نماید. نکته اساسی که وجود دارد این است که از قرار معلوم ریاست محترم جمهور اساساً فراموش کرده‌اند درباره کدام قطعنامه صحبت می‌کنند! اگر منظور ایشان از قطعنامه همان قطعنامه 2231 شورای امنیت باشد باید به ایشان یادآور شد در همان زمان تصویب قطعنامه خود ایشان درباره قطعنامه فرمودند: «در «برجام» اصلاً چیزی راجع به بحث موشک، دفاع و سلاح مطرح نشده است، چیزی که وجود دارد در قطعنامه 2231 است... ما رسما اعلام کردیم قائل به همین بندها به همین صورتی هم که در قطعنامه 2231 آمده نیستیم، در خود «برجام» هم تصریح کردیم که نقض قطعنامه به معنای نقض «برجام» نیست».  همان طور که دیدید ریاست محترم جمهور و ایضا دکتر عراقچی همان زمان صراحتاً به طور رسمی از بی‌اعتباری و عدم اجرای قطعنامه 2231 توسط ایران گفتند و بر اصل بودن برجام در توافق تاکید کردند. حال با توجه به اظهارات «هوشمندانه» جدید ریاست محترم جمهور مبنی بر اصل بودن قطعنامه و فرع بودن برجام! این سوال پیش می‌آید که قسم حضرت عباس(ع) را باور کنیم یا دم خروس را؟
اساساً دیگر وقت این سوال از ریاست محترم جمهور رسیده است که تا کی می‌خواهید این رفتار را ادامه دهید؟ تا کی می‌خواهید هر وقت به نفع شماست بر طبل برجام بکوبید و وقتی به نفع شما نیست بر ساز قطعنامه زخمه بزنید؟ بهتر نیست حساب کار را لااقل با خود یکی کنید؟
البته  شما همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد برجام چیدید و برجام شد تمام اعتبار سیاسی شما، شما اعتبار سیاسی خود را در سبدی چیدید که نتیجه‌اش در دوران اوبامای «مودب و باهوش»، «تقریباً هیچ» بود چه رسد در دوران جناب کینگ‌کنگ ترامپ  و در صورتی که این اظهارات شما «مصرف داخلی نداشته باشد» و برای منحرف کردن اذهان ملت شریف ایران نباشد باید به شما کمی حق داد، زیرا شاید از سر اضطراب اینطور متناقض سخن می‌گویید، چون  برای شما سخت است قبول کنید تمام اعتبار سیاسی‌تان در معرض خطر است!


Page Generated in 0/0081 sec