سعید حاجیپور: «دادستانها باید روشن کنند که چه اتفاقی افتاده است و هر کسی که در این زمینه مقصر است- از جمله خود من- باید پاسخگو باشد و در صورتی که مقصر شناخته شد، مسؤولیت اشتباه خود را به طور کامل برعهده بگیرد. نمیتوانم خودم را ببخشم. من واقعاً متأسفم. بسیار تأسفبار است که گفته میشود یک فرد خاص از موقعیت خود سوءاستفاده کرده و اقداماتی غیرقانونی انجام داده است. این در حالی است که ما با هدف کمک به بهبود اقتصاد ملی و زندگی مردم در این سمت قرار گرفتهایم».
اشتباه نکنید، این جملات سخنان وزیر اقتصاد پس از انتشار فیشهای نجومی مدیران بانکها و بیمههای دولتی نیست. سخنان معاون اول رئیسجمهور، به عنوان رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، پس از افشای خبرهایی مبنی بر فساد 1200 میلیارد تومانی در بانکهای ملت و ملی هم نیست. همچنین سخنان وزیر محترم آموزشوپرورش پس انتشار اخبار بهتانگیز فساد 8000 میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان هم نیست. سخنان رئیس محترم دولت تدبیر و امید هم که یقیناً نیست.
اشتباه نکنید و ذهنتان را به دوردستها پرواز دهید. این جملات، سخنرانی کوتاه و همراه با اشک رئیسجمهور کرهجنوبی پس از افشای نقش یکی از دوستان نزدیک وی در انتصابات دولتی است. خانم رئیسجمهور پس از ابراز تأسف شدید و شرمسارانه این جملات را به زبان میآورد و جهت تسکین خشم مردم، نخستوزیر، وزیر دارایی و وزیر تأمین همگانی این کشور را برکنار میکند و همچنان هم در حال تغییر نابسامانیهاست و خود را نیز به دستگاه قضا سپرده تا هر جرمی دارد رسیدگی شود اما همچنان برخی معترضان با راهپیمایی در سئول، پایتخت این کشور، خواهان استعفای شخص رئیسجمهور هستند.
این روایت تخیلگونه برای جماعت ایرانی را بگذارید در کنار رفتار مسؤولان مملکتی پس از انتشار اخبار فسادهای اخیر. چند روزی که از تکذیب و تاییدها بگذریم، اول از همه با شکایت از رسانه و فرد منتشرکننده این اخبار، اتهاماتی امنیتی حواله این جماعت میکنند و آنها را دستان دشمنان در داخل میخوانند و کپیرایتکنندگان منافقین و ضدانقلاب لقبشان میدهند. قضیه اگر خیلی جدی و در فضای مجازی بین ملت دست به دست و به یک مطالبه عمومی تبدیل شود شاید مسؤولی، مشاوری، وزیری یا سخنگویی از سر مهر و محبت و در جهت تنویر افکار عمومی کنفرانسی خبری برگزار کند و در نهایت آرامش ارقامی بالاتر از 1000 میلیارد تومان را به زبان بیاورد و بعد هم لیوان آبی خنک بنوشد.
به سادگی همین آب نوشیدن، مدیران نجومیبگیر میشوند ذخایر انقلاب و خودشان هم در نهایت وقاحت به زبان میآورند که سهمشان را از انقلاب گرفتهاند. وامگیرندههای نجومی نیز در نهایت آرامش اگر مرحمتی کنند مبالغ را به بیتالمال بازمیگردانند و این وسط نه خبری از توبیخ و تنبیه است و نه خبری از معرفی به قوه قضائیه که اساساً در اغلب موارد تخلفی صورت نگرفته و این مبالغ با مصوبات قانونی از خزانه خالی دولت- که به ادعای عالیجنابان، میراث دولت پیشین است- به جیب مدیران منتقل شده است.
این دومینوی نحس همچنان ادامه دارد؛ یک روز سر از بانکهای ملت و ملی درمیآورد و یک روز سری از سرهای این اژدهای هفتسر از صندوق ذخیره فرهنگیان نمایان میشود. مدیون چشمبادامیهای کرهجنوبی و ممالک همسایه آن هستید اگر منتظر عذرخواهیهای جماعت دولتمرد باشید. در واقع در این مملکت اگر فسادی رخ دهد از هیچ مسؤول و مدیری کوتاهیای سر نزده و در مواقعی حتی خود مفسد هم بیگناه است و البته مفسده، مفسده نیست و ضدارزش، ارزش است! در دیار باقی باید جوابگو باشید اگر منتظر استعفای وزیری یا مدیری باشید که شجاعانه مسؤولیت کمی و کاستیهای زیرمجموعهاش را بپذیرد. اگر هم خبری از استعفا میشود نه از سر تسکین زخم خلیده جماعت فرهنگی مملکت، بلکه از سر ممانعت از استیضاح وزیر و فرار از پاسخگویی به وکلای ملت است.
همه این زخمهای چرکین بر دل ملت به کنار، بیانات جناب رئیسجمهور که این حجم از فساد را فساد در گوشهای از مملکت میخوانند و تقاضا دارند فساد را بزرگ نکنند، کجای دل خسته این ملت باید بنشیند خدا میداند. جماعت ایرانی در حیرتند از این خزانه خالی دولت و عزای شب واریز یارانه و کمبود منابع بانکی، چطور میلیاردها میلیارد پول به جیب برخیها سرازیر شده است.
خدا کند «امان از بستن دهان منتقدان» مانند شعارهای مبارزه با فساد، آسمان و ریسمانبافی نباشد.