تیم ویکری: واقعا آرژانتین بدون لیونل مسی چکار میکرد؟ آلبی سلسته مقابل کلمبیا بشدت نیاز به درخشش کاپیتانش داشت، چون نشانههای اولیه در بازی خوب نبود و خوان کوادرادو مدام از سمت چپ دفاع میزبان حملات خطرناکی طراحی میکرد... تا اینکه مسی جریان بازی را در اختیار گرفت. نبوغ مسی صرفا در حرکات پا به توپش، جوری که انگار توپ به پایش چسبیده و تغییر مسیرهای ناگهانیاش در این حرکات نیست، بلکه بخشی از آن در بازیخوانی و اینکه در کدام منطقه از زمین میتواند موثرتر باشد نهفته است. در اینباره خاص کلمبیا سعی کرد با 3 هافبک در مرکز زمین مسی را خنثی کند، طرحی که اصلا موضوعیتی پیدا نکرد، چون کاپیتان آرژانتین خودش را به بال راست منتقل کرد و به جدال تن به تن با ادر آلوارز بالانتایی رفت که اصولا فولبک تخصصی نیست و وقتی مسی ریتم بازیش را پیدا کرد، نمایش شروع شد. او از شکافی کوچک در خط دفاعی کلمبیا نفوذ کرد، با خطایی که رویش انجام شد یک ضربه ایستگاهی گرفت و به شکلی شاهانه تبدیل به گلش کرد. 2 گل دیگر آرژانتین را هم خود مسی حاضر و آماده تقدیم همتیمیهایش کرد: اول یک ارسال عالی و دقیق که دیویسون سانچز را از جریان بازی به کل خارج کرد و فرصت را به لوکاس پراتو داد که با ضربه سر گل دوم را بزند و در آخر بازی هم ربودن توپ از خیسون موریو و رساندنش به آنخل دیماریا مقابل دروازه خالی کلمبیا که کار را تمام کرد. این نمایشی از بازیکنی واقعا بزرگ بود درست زمانی که تیمش بیشترین نیاز را به او داشت. مسی و همتیمیهایش بعد از پیروزی مقابل کلمبیا اعلام کردند تا پایان بازیهای مقدماتی جامجهانی دیگر با مطبوعات حرف نمیزنند. حالا مشخص میشود که چرا مسی از تصمیمش برای بازنشستگی از تیمملی دست کشید. اگر او واقعا قصد داشت جامجهانی 2018 روسیه را تجربه کند، اصلا نمیتوانست بازیهای مقدماتی را پای تلویزیون تماشا کند، چون واقعا آرژانتین بدون مسی چطور قرار بود صعود کند؟! از منظر آلبی سلسته این پیروزیای بزرگ و حیاتی، بویژه با توجه به پیروزیهای رقبایش، شیلی و اکوادور در همین شب بود، آن هم مقابل حریفی قدرتمند. شکست در این بازی میتوانست وضعیت آرژانتین را بشدت نگرانکننده کند اما با این حال این همچنان آرژانتینی است که خوششانس بود فقط 3 بر صفر به برزیل باخت. مربی آلبی سلسته، ادگاردو بائوزا که مردی بسیار محترم است، این شرایط را درک میکند. با وجود تجربیاتش در رقابتهای باشگاهی، این نخستینباری است که بائوزا در چنین سطح بالایی مربیگری میکند و به علاوه یکسوم این بازیهای مقدماتی هم بدون اینکه او حضور داشته باشد پشت سر گذاشته شده بود. حالا حداقل او این فرصت را دارد که تا تعطیلی بازیها (تا ماه مارس 2017) به تیم و برنامههایش برای آینده فکر کند. اما برنامههای بائوزا چه خواهد بود؟ اضافه شدن اور بانگا به خط میانی قدرت مالکیت تیم را بالا برد و البته این سوال را پیش کشید که اصلا او چرا در بازیهای قبلی غایب بود. مرکز خط میانی اما به گواه بلایی که مقابل برزیل سرش آمد، همچنان نیاز به بازسازی و تفکر بیشتری برای استحکام یافتن دارد. نیکولاس اوتامندی بازیخوان خوبی است اما وقتی توپ را پشتش ارسال میکنند به مشکلات زیادی بر میخورد. رامیرو فونس موری، زوج اوتامندی هم به شکل نگرانکنندهای پر اشتباه است. تازه این دو هرگز با هم هماهنگ هم نشدهاند که حتی اگر شده بودند هم بائوزا برای بازی بعد مقابل شیلی باید ترکیبشان را به هم میزد، چون فونس موری محروم است و البته یک نشانه خوششانسی برای بائوزا هم محرومیت آرتورو ویدال، به خاطر کارت زردی که در پیروزی 3 بر یک تیمش مقابل اروگوئه گرفت، از این جدال است. از منظر کلمبیا اما روند نامیدکنندهشان همچنان ادامه پیدا میکند. بعد از اینکه 2 سال پیش آنها برای نخستینبار به مرحله یکچهارم نهایی جام جهانی رسیدند، خوسه پکرمن و شاگردانش مسیری نامشخص را طی کردهاند. ترکیب اولیه تیم پکرمن مقابل آرژانتین بسیار بیاثر بود و بشدت خلأ بازیکنی را حس میکرد که به خامس رودریگز کمک کند. قبول! پکرمن مجبور بود برای این بازی زوج اصلی خط دفاعیاش را تغییر دهد، چون اسکار موریو محروم بود و یری مینا مصدوم اما پکرمن دست به 5 تغییر دیگر هم نسبت به بازی مقابل شیلی زد، بازیای که خودش نسبت به جدال مقابل اروگوئه با 4 تغییر همراه بود. کلمبیا در بازیهای مقدماتی جام جهانی 2018 تا اینجا از 39 بازیکن استفاده کرده، بیشتر از هر 5 تیمی که حالا بالاتر از آنها در جدول قرار دارند.