حسین قدیانی: ضرر کردند آنهایی که عصر پنجشنبه، بهشتزهرا نبودند! نزدیک یکساعت، باران برای آمدن، ناز کرد و آخرش اما همین که نماز مغرب و عشا تمام شد، بغض آسمان هم باز شد! «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین»! از «عباد صالح خدا» یکی هم «مرتضای آوینی» بود که چند وجب آنورتر، جمله معروفش را روی سنگ مزارش نوشته بودند؛ «هنر آن است که بمیری، پیش از آنکه بمیرانندت و مبدأ و منشأ حیات، آنانند که چنین مردهاند». دقایقی پیش از آن نماز بارانی، سر مزار «شهیدان دستواره» با خود میاندیشیدم که مگر ممکن است خداوند منان، هوای این همه خون ابنای آدم را نداشته باشد؟! پریشب اما دشمن کنگرهنشین، در آنسوی اقیانوس اطلس، حکم به تمدید تحریمها داد! رونمایی از یک دریا دشمنی دوباره! دریای جنگ! دریای فتنه! دریای تحریم! دریای ترور! عصای معجزه ما اما، ایمان به همان «خدای موسی» است! و این است که هر از چندگاه، خلف شایسته روحالله «داستان موسی» را برایمان میخوانند! ۸ سال جنگ تحمیلی، کم از آن دریای پیش روی موسی و اصحابش نداشت اما آنکه ایمان به خدا داشته باشد، حماسه اروند را میآفریند! و عبور میکند از آب! با وجود دریایی از تحریم، غنیسازی ۲۰ درصد، تنها به یک رویا میمانست لیکن شهریاری شهید، اینگونه نبود که پیش رو دریا را ببیند و پشت سر فرعون تحریم را، اما خدای بالای سر را غفلت کند از تماشا! از فرعون، همان فرعون عصر موسی، بیش از یک جنازه نمانده که به قول قرآن، آن هم برای «عبرت فرزندان آدم» است لیکن «خدای موسی» هنوز هم پرستش میشود! و هنوز هم هست! و همیشه خواهد بود! این همان خدای داستان موسی است که این روزها، حضرت آقا مرتب برایمان تعریف میکنند! بله خب! توافق با کدخدا نقض شد، ولی توافق با خدا، یعنی توافق با همان ذات مقدس که موسی و اصحابش را از دریا عبور داد! کدامیک برای توافق، شایستهترند؟! کدخدا یا خدا؟! «کدخدای تقریبا هیچ» یا «خدای همه چیز»؟! «کدخدای فرعون» یا «خدای موسی»؟! القصه! بار اولی که جناب روحانی، بر صندلی ریاست بر قوه اجرا تکیه زد، شاید فکر همه چیز را میکردند الا آنکه مهمترین دستاورد دولت اعتدال، اثبات مضاعف بدعهدی سران جلاد کاخ سفید باشد! جماعت مدعی، کم بزک کردند «شیطان بزرگ» را؟! کم تیتر زدند «صبح بدون تحریم»؟! معالاسف، برای بزک چهره پلید اوباما و جانکری و کلینتون و… دریایی لوازم آرایش، فقط در صفحه نسخت روزنامههای زنجیرهای مصرف کردند؛ «پایان تحریمها»! یعنی چه اما این «پایان تحریمها»؟! یعنی به خوشی و میمنت و سلامت، شیطان هم متاثر از چند دور مذاکره که ما بلد بودیم و قبلیها نه، آدم شد و تحریم هم رفت پای کارش! آری! «پایان تحریمها» اسم رمز پایان «مرگ بر آمریکا» بود؛ «آمریکایی که تحریم را برداشت، دیگر چرا مرگش را بخواهیم؟!» رسما کشتند خودشان را تا ثابت کنند آمریکا، همین کدخدای نازنینی است که ما میگوییم، نه آمریکای «مرگ بر آمریکا»ی شما ملت انقلابی! در این راه حتی، وعده سیب و گلابی هم دادند! خب نتیجه؟! نتیجه اینکه اگر آمریکا را تنها و تنها محدود کنیم به آمریکای مذاکرات منتهی به برجام و چشم بر آنهمه دشمنی قدیمی و تاریخی آمریکا با ملت سلحشور ایران ببندیم، چارهای نداریم الا آنکه «مرگ بر آمریکا» را حق مسلم خود بدانیم! خواسته یا ناخواسته، سیاست خارجه دولت اعتدال، تبدیل شد به مهر تاییدی محکم بر این سخن رهبر انقلاب که «من به مذاکره با آمریکاییها خوشبین نیستم»! عدل در همان دورهای که بنا بود آمریکا را برای ما بزک کنند، آمریکا به وضوح بیشتر، آن روی بدخوی خود را نشان داد! حالا بفرمایند تحویل بگیرند کدخدایی را که مدعی بودند اگر با او ببندیم، مذاکره بهتر جلو میرود و تحریمها لغو میشود! این همان کدخداست! و همان فرعون زمان موسی است! عوض نشده! توافق با فرعون، دشمنی او را بیشتر میکند؛ کمتر نمیکند! داریم میبینیم دیگر! برجام البته، هم «نقض» شد و هم «نقص» داشت! برجام، توافقی بود که از سوی مردمان دستگاه دیپلماسی دولت اعتدال و ناظر بر تنها هدفش یعنی «لغو همه تحریمها»، «ناقص» تنظیم شد و شگفتا! دشمن حتی «ناقض» همین هم شد! پس روحانی و لاریجانی و جلیلی و ظریف ندارد! آمریکا اساسا آدمبشو نیست! پیش چنین دیو بدکاره بیعهدی، آری! «انشای انقلابی» خواندن، صدشرف دارد به «املای گلابی»نوشتن! آهای آقای! باغ، گلابی خودش را داد! و تحریم، تمدید شد! و شما ناخواسته مبدل شدید به یک «مهر تایید محکم» پای این سخن حکیمانه که «من به مذاکره با آمریکاییها خوشبین نیستم»! از فرعون، جنازهای بیش باقی نمانده! ایمان بیاورید به خدای موسی… به خدای عصر پنجشنبه… به خدای بهشتزهرا… و به خدای خون دستوارهها!