شایان نادری*: فساد، پدیده ای است که در همه کشورهای جهان وجود دارد. اما نوع، شکل، میزان و گستردگی آن در هر کشور متفاوت است. امروز فساد به یک معضل جهانی مبدل شده و باعث آسیبهای بسیاری میشود. این معضل، اقتصاد داخلی را فلج و جریان توسعه را مختل و اصل حاکمیت قانون را مخدوش میکند. فساد (اقتصادی، اداری، مالی و...) با هدر دادن منابع ملی همراه میشود؛ در حالی که این منابع باید به شیوههای درست و در جایگاه اصلی خود مورد بهرهبرداری قرار گیرند تا موجب رشد و شکوفایی و پویایی اقتصاد کشور شود. فساد، فرآیند صرف منابع مالی را از هدف خود منحرف میکند و باعث میشود منابع مالی کمک چندانی به رشد و توسعه اقتصادی نداشته باشند.
در دهه 70 و دوران سازندگی با بالا گرفتن فساد برای جلوگیری و کاستن از بار بعضی واژهها شاهد تولید واژههای جدید بودیم به طور مثال به جای واژه چپاول و پنهان کردن چهره غارتگران بیتالمال، واژه «رانت» به دامنه لغات فرهنگ سیاسی کشور اضافه شد و در دهه 90 شاهد بازتولید واژههای جدیدی از این واژها بودیم، رانت و رانتخواری جای خود را به واژه نوینتری به اسم ویژهخواری داد که در سیر تغییر و تحولات این واژهها به ارتباط ملموسی با جماعت یقهسفید برمیخوریم؛ جماعتی که در اصطلاحات زیستشناسی و اصل انتخاب طبیعی قدرت سازگاری دوچندانی با توجه به اسباب و امکاناتی که دارا هستند با محیط و جامعه خویش دارند، این افراد یا در پست و مقام بالای دولتی قرار دارند یا به نوعی با این مقامها در ارتباط هستند و به طور عمده از رانت ارتباطی استفاده میکنند یا سازماندهندگان گروههایی هستند که در نهایت با قدرتی که دارند نظام قضایی و اجرایی و قانونگذاری را تحت تأثیر خود قرار میدهند.
این گروه در کشور ما اصطلاحاً به دانهدرشتها هم شهرت دارند، دانهدرشتهایی که زودتر از بقیه مجرمان از چنگال قانون و عدالت میگریزند و هر روز فربهتر میشوند.
واژه یقهسفیدها نخستینبار توسط جرمشناس و جامعهشناس مشهور آمریکایی «ادوین ساترلند» مورد استفاده واقع شد. نظریه وی درباره بزهکاران یقهسفید از چنان شهرتی برخوردار شد که بعدها به عنوان نقطه عطفی در انجام پژوهشهای جرمشناسی تلقی شد.
رسیدگی به اتهامات مرتبط با قدرت و ثروت طیف یقهسفید (دانهدرشتهای اقتصادی) در مراجع قضایی، همواره با مشکلات عدیدهای مواجه است و این مجرمان، ظاهری موجه و باطنی فاسد دارند و افرادی هستند فرصتطلب که از طریق وابستگی به مسؤولان حکومتی یا با خوشخدمتی به آنها در ارکان قدرت نفوذ کرده و حاشیه امنی برای خود ایجاد کرده و مصونیتی برای خود قائل شدهاند که برخورد با این طیف را با مشکلات و موانع زیادی روبهرو کرده است. یقهسفیدها حتی در فرض کشف جرم و دستگیری با جعل اسناد و مدارک، سندسازیها و پشتهماندازیها و استفاده از کارشناسان خبره و وکلای سرشناس، سعی در قانونی جلوه دادن ویژهخواریهای خود دارند.
متاسفانه در گذر زمان هم شاهد دستهبندیهای جدیدی در بین طبقه ویژهخوار هستیم که این دستهبندی ارتباط مستقیمی با نحوه ارتباط با نهادهای قدرت برای لابیگری و زدوبندی که انجام میدهند دارد. تبحر و مهارت بالایی که این طیف متنفذ واجد آن هستند باعث میشود به سهولت بتوانند ضمن انجام رفتار مجرمانه، آن را از دید عموم مخفی نگاه دارند.
خشکانیدن ریشه فساد مالی و اقتصادی و عمل قاطع و گرهگشا در مبارزه با دانهدرشتها، مستلزم اقدام همهجانبه به وسیله قوای سهگانه بویژه 2 قوه مجریه و قضائیه است. قوه مجریه با نظارتی سازمانیافته و بیاغماض از بروز و رشد فساد مالی در دستگاهها پیشگیری کند و قوهقضائیه با استفاده از کارشناسان و قضات قاطع و پاکدامن، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالی کشور بردارد. بدیهی است نقش قوه مقننه در وضع قوانین که موجب تسهیل راهکارهای قانونی است و نیز در ایفای وظیفه نظارت بسیار مهم و کارساز است.
رهبر حکیم انقلاب به رؤسای قوای سهگانه فرمان مهمی درباره مبارزه همهجانبه و سازمانیافته با مفاسد مالی و اقتصادی صادر کردند و بیان داشتند: با آغاز مبارزه جدی با فساد اقتصادی و مالی یقینا زمزمهها و بتدریج فریادها و نعرههای مخالفت با آن بلند خواهد شد. این مخالفتها عمدتا از سوی کسانی خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر میشوند و طبیعی است بددلانی که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا سادهدلانی که از القائات آنان تاثیر پذیرفتهاند، با آنان همصدا شوند. این مخالفتها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند! به مسؤولان خیرخواه در قوای سهگانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد به نوعی همدستی با فاسدان و مفسدان است.
در تاریخ انقلاب جنبش دانشجویی به عنوان چشم بینای جامعه عمل کرده است و یکی از ویژگیهای کلیدی که جنبش دانشجویی را صاحب صلاحیت برای ورود به میدان عدالتخواهی و مبارزه با فساد میکند، وجود روحیه انقلابی فارغ هرگونه تعلق به منافع مادی و عدم گرایش به سمت محافظهکاری است. این روحیه ممتاز مبارزهجویی و آزادگی که برخاسته از ویژگی جوانی دانشجویان است، همان عنصر برجسته و ناب و موثری است که میتواند جنبش دانشجویی را به عنوان پیشگام نهضت مبارزه با فساد در دهه چهارم انقلاب اسلامی معرفی کند و وجود این عنصر ارزشمند نزد جنبش دانشجویی بارها مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است.
در راه مبارزه با فساد جنبش دانشجویی همچون دوران به ثمر نشستن انقلاب و در سالهای اولیه بعد از انقلاب باید به میدان بیاید و علمدار راهی شود که هدف آن مبارزه با فساد و تبعیض و از همه مهمتر مقابله با بازتولید طبقه ویژهخوار جدید است. در این برهه حساس نباید جنبش دانشجویی از این وظیفه خطیر خود غافل بماند.
*عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی