برنامه «هفت» در بخش میز نقد این هفته خود با حضور مسعود فراستی و غلامعباس فاضلی، منتقدان سینما به نقد و بررسی فیلم سینمایی «سیانور» ساخته بهروز شعیبی پرداخت. به گزارش «وطنامروز»، بامداد شنبه و در بخشی از برنامه «هفت» میزنقد «سیانور» بدون حضور کارگردان و تهیهکننده این فیلم برگزار شد. غلامعباس فاضلی در ابتدای این گفتوگو بیان داشت: «سیانور» خوشبختانه در جشنواره فجر مورد توجه قرار نگرفت. خوشبختانه از این حیث که فیلمهایی که در مرتبه اول مورد توجه ویژه قرار میگیرند در ادامه از این توجه کاسته میشود. این فیلم، بهترین فیلم سیاسی تاریخ سینمای ایران است. بهترین فیلم چون کمتر فیلمسازان ایرانی جسارت کردند سراغ سوژههای سیاسی بروند. فیلم خوشساخت و با فرم سنجیدهای است که محتوای سالمی دارد. در کل فیلم امیدوارکننده و برای آقای شعیبی فیلم رو به جلوتری از «دهلیز» است.
فراستی: کارگردان وعده کرد میآید! چرا از نقد فرار میکنیم؟
مسعود فراستی نیز بیان داشت: بعد از تبلیغاتی که «هفت» درباره «سیانور» با حضور عواملش رفت، قرار بود کارگردان و نویسنده فیلم به پای میز نقد فیلم بیایند. اما نیامدند! علت چیست؟ چرا از نقد فرار میکنیم؟ فرهنگ نقد در ایران روابط عمومی فیلم است. فرهنگ در نقد، جدیتر از فیلمسازی است. مساله فراستی نیست، مساله اصلی فرهنگ نقد است که دوستان نهتنها اعتماد ندارند، بلکه فیلمسازی که کارش را از نظر خودش درست انجام داده است نباید از نقد فرار کند، بلکه باید استقبال کند. «ولز» جملهای دارد که میگوید بعد از اینکه فیلم تمام شد، بهترین منتقدان، فیلمسازان هستند. یکی از بهترین نمونهاش «برگمان» است که در نقد روی دست منتقد میرود و خودش تندترین نقدها را علیه فیلمهای خودش کرده است!
فراستی: «سیانور» فیلمی سیاسی نیست!
فراستی در نقد فیلم «سیانور» بیان داشت: فیلم برخلاف موضوع و ظاهرا داستانش، سیاسی نیست! یک موضوع سیاسی را گرفته و بخش مهمی از این موضوع را مفروض، فرض کرده و از یک جایی وارد داستان میشود. کمی حس و حال گانگستری در آن پیدا میکنی اما حس و حال سیاسی ندارد. وی افزود: ما درباره 3 طیف در فیلم حرف میزنیم. ساواک، مجاهدان باقیمانده بر مواضع قبلی و مجاهدان تغییر کرده. فیلم ابتدا با یک ترور شروع میشود که اجرای ضعیفی دارد. بعد سراغ ساواک میرویم اما ساواک واقعی را در فیلم نمیبینیم. بازی هاشمی در فیلم بین جدی و شوخی مانده است که اصلا چهره ساواکی را ارائه نمیدهد! تصور از ساواک این است که تا حدی در مبارزه با این طیف انشعابگر مارکسیست حق دارد. ما رژیمی را هم در فیلم نمیبینیم. ساواک در فیلم دشمن مردم نیست. بلکه دشمن مجاهدان است. مردم را در فیلم نمیبینیم.
فراستی: «سیانور» مطلقا شخصیت نمیسازد
فراستی افزود: نقد من بر فیلمنامه است. هنوز وارد کارگردانی نشدم که «دهلیز» در کنار این بسیار پیش است. 8-7 سال راجع به فیلمنامه «سیانور» تحقیق شده است. برپا کردن جهان یک فیلم از فیلمنامه آغاز میشود. فیلمنامه باید فضا، هویت و شخصیت داشته باشد. فیلم مطلقا شخصیت ندارد. همگی تیپ هستند. جز شریف واقفی که دارد به شخصیت تبدیل میشود اما به آن نمیرسد. خلاصه قصه این فیلم انتخاب بین سیانور و زندگی است. فیلم اصلا چریک نیست. چریک درنمیآورد. اتفاقا قصه عشق فیلم هم از نظر سینمایی ضعیف است و هم از واقعیت دور است. فراستی ادامه داد: در صحنه ترور در کوچه، هم فیلمنامهنویس و هم فیلمساز با اسلحه نکشیدن این دو نفر میخواهند بگویند این حرف انسانی ماست. اما میزانسن فیلم برخلاف این است. اینها وارد کوچهای میشوند. صمدی لباف کاملا منفعلانه در کوچه رفتار میکند در صورتی که وقتی آدم این کاره است میتوانست با کشیدن اسلحه در لحظه هر دو را بکشد. پس این با انتخاب نیست. کارگردان میخواهد اینجا بخورد و شخصیتی بسازد که میخواهد اما نمیشود.
فاضلی: «سیانور» آلوده به سیاست نیست و این مزیت فیلم است
در ادامه فاضلی درباره اظهارات فراستی بیان داشت: فراستی مزیتهای فیلم را نقاط ضعف برمیشمرد! «سیانور» اتفاقا فیلمی است که آلوده به سیاست نیست. فیلم یک داستان عاشقانه است که این داستان را با یک پس زمینه سیاسی ترکیب کرده است و ما از همان ابتدای فیلم و ترور، با کارگردانی طرف هستیم که فضا را میشناسد. من قرار نیست بعد از تماشای فیلم به اطلاعاتی دقیق و درست درباره ساواک و حوادث آن دست یابم. هر فیلم دنیای خودش را بنا میکند و «سیانور» جهان خود را بنا میکند. وی افزود: چیزی که باعث نجات فیلم «سیانور» شده این است که برخلاف تصویری که این سالها از ساواکیها برای ما خلق کردهاند، فرای کلیشهها ساواکی را میبینیم که احساس دارد و عاشق میشود.
فراستی: «سیانور» فاقد فرم و در تکنیک ضعیف است!
فراستی در پاسخ به فاضلی خاطرنشان کرد: ساختار جهان، فرم باید داشته باشد. اگر فیلم فرم نگرفته باشد، ابدا جهانی شکل نمیگیرد. فلشبکهایی که فیلم میزند بسیار غلط است. فلشبک آخر فیلم از مرده زمردیان است! این فیلم فاقد فرم است. فیلم در تکنیک نیز بشدت ضعیف است. یعنی تمام نماهایی که از اورهد شروع میشود و بالا میرود، به طور کل بیمعنی است. مشکل دیگری که فیلم دارد این است که شعیبی نیز همچون مهدویان در «ایستاده در غبار» گمان میکند اگر نگاتیو کهنه باشد و رنگ را کهنه کند، ما به گذشته رفتهایم. ابدا اینچنین نیست و گذشته شکل نمیگیرد. در ادامه فاضلی بیان داشت: به چریک اشاره کردید، در صورتی که اینها اصلا چریک نیستند. تودهایها و مجاهدان خلق چریک نیستند؛ مبارز هستند. بنابراین اتفاقا این فیلم بسیار درست است. شریف واقفی و همکارش رگ و ریشه اسلامی دارند. لذا اساسا چریک نیستند و نباید هم باشند. مساله بعدی فیلمنامه است. انتظاری که تو در فیلمنامه داری در بسیاری از فیلمها بر همین قاعده و اساس نیست. قرار نیست یک فیلم به تمام انتظارات منتقد همان طور که دوست دارد پاسخ دهد؛ فیلم جهان خود را بنا میکند. وی افزود: درباره منطبق نبودن بر واقعیت، قرار نیست فیلمساز توقعات تمام منتقدان و تاریخدانان را برآورده کند و جهانی خلق کند که منطبق بر واقعیات باشد. کمتر فیلمی در سینمای ایران مثل «سیانور» لنزهای درستی روی آن بسته شده است. حرکتهای دوربین بسیار منظم و دقیق است.