امیر استکی: سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به تصویب طرح تمدید ۱۰ ساله تحریمهای ایران در سنای آمریکا گفته است: «مصوبه اخیر مجلس نمایندگان و سنای آمریکا برای تمدید تحریمها علیه ایران مخالف برجام و تعهدات آمریکاست». وی همچنین افزوده است: «رئیسجمهور ایالات متحده در برجام پذیرفته با استفاده از همه اختیارات خود، از قانونی و اجرایی شدن موارد مخالف برجام، از جمله مصوبه اخیر کنگره، جلوگیری کند. هیات نظارت بر اجرای برجام رفتار دولت آمریکا را در این زمینه به صورت دقیق رصد کرده و تصمیمهای لازم را اتخاذ و اجرا خواهد کرد».
به نظر ما اینکه ایران چه خواهد کرد اهمیت چندانی نخواهد داشت؛ به 2 دلیل عمده و آنهم اینکه هیچ الزامی برای دولت آمریکا وجود ندارد که بخواهد به تعهدات خود پایبند بماند و در این زمینه در وضعیتی قرار دارد که هر نوع واکنش ایران برای آن تقریبا بیاثر شده است، چرا که نه روابط اقتصادی دوجانبهای وجود دارد که بشود با توسل به آن وضعیت منافع ایالات متحده آمریکا را در رابطه با ایران به خطر انداخت و نه اینکه با آنچه ایران از تعهداتش تاکنون انجام داده است، توان بازگشت سریع ایران به نقطه قبل از برجام وجود دارد. به این دو دلیل عمده نمیتوان انتظار داشت با بافتن رطب و یابس و اشاره مکرر به عواقب حقوقی لغو برجام(!) وضعیت به نفع ایران رقم بخورد. البته ناگفته نماند در میان تیم مذاکرهکننده هستهای و به نوعی دستاندرکاران سیاست خارجی دولت یازدهم موجوداتی پیدا شدند که گفتند تحریمهایی که همین چند روز پیش برای 10 سال دیگر تمدید شد، هرچند نقض برجام است اما در عمل تاثیر چندانی ندارد! پیشتر هم در پی اضافه شدن افراد و موسسات ایرانی جدید به لیست بلندبالای تحریمهای آمریکا در این چندماهه پس از برجام همواره از طرف تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان و خاصه شخص عباس عراقچی به این نکته متذکر میشدهایم که این تحریمها اگرچه جدیدند ولی در زمره تحریمهای هستهای که آمریکا متعهد به لغو آنهاست نمیگنجند، لذا خلاف توافقات صورت گرفته نیستند و روح برجام کماکان از گزند مصون است!
بارها در این جریده و به انحای مختلف به ضعف اساسی برجام اشاره کردیم و به دفعات در برابر اتهامزنی دولت و طرفدارانش دال بر بیسوادی و نداشتن توان فهم مناسبات جهانی و از همه بدتر ذینفع بودن در شرایط وجود تحریمها، به اساس استدلالهایمان در بدبینی به برجام اشاره کردیم و مرتبا گفتیم از به ثمر نرسیدن برجام بیش از اعتدالیون ناراحت خواهیم بود و در عوض همه اینها در میان قهقهههای سرمستانه از برجام به ته جهنم حواله داده شدیم و حسابی شیرفهم شدیم که سواد کافی برای فهم مساله را نداریم! «آن روز که گفتیم، گفتند سکوت!» و اما امروز برای تکتک ایرانیان مشخص شده است که در حقیقت چه کسانی واقعا بیسواد بودهاند. بعد از گذشت ماهها از به ثمر رسیدن برجام و پس از کشیده شدن ترمز صنایع هستهای کشور و انجام همه تعهدات غیر قابل برگشت ما و سوختن همه ورقها و گزینههای ما، کمکم از میان بدنه دولت زمزمههای تقریبا هیچ، تقریبا هیچ بلند شد و امروز پس از تمدید تحریمهای ایران برای 10 سال دیگر در مجلسین آمریکا و آنهم با اتفاق آرا (فقط یک نفر در بین نمایندگان و سناتورهای آمریکایی به تمدید این تحریمها رای مخالف داده است) دیگر برای همه مشخص شده است که قهرمانان دیپلماسی در اصل پهلوان پنبههای خندانی بودهاند که همه زور و بر و بازویشان به کار نعره زدن در مجلس کشورشان میآمده است.
البته ناگفته نماند نگارنده همانگونه که در ابتدای متن هم متذکر شده است بر این عقیده است که در مذاکرات هستهای، ایران جز وضعیت آن روز صنایع هستهای خود گزینههای دیگری برای ورود به پروسه چانهزنی نداشته است و به زبان سادهتر وضعیت بیشتر به یک مبایعه میمانسته است تا یک مذاکره. بیعی که در آن قهرمانان دیپلماسی رفته بودند که صنایع هستهای را معامله کنند و متاسفانه بهجای اینکه مزایده برگزار کنند تن به مناقصه دادند و دریافت وجهالمعامله را هم قسطبندی کردند و ضمانت محکمی هم دریافت نکردند و صدالبته زنبیل صنایع هستهای را برگرداندند! باز هم جای شکرش باقی است! لب کلام اینکه عجله در هر معاملهای به ضرر و زیان ختم میشود حتی اگر پیاز به وسط میدان معامله برده بودیم و این همه عجله میکردیم بیشک مجبور بودیم زیر فی، آن هم نسیه! بفروشیم و بازگردیم، چه برسد به وقتی که برنامه هستهایمان را برده باشیم.