printlogo


کد خبر: 168380تاریخ: 1395/9/15 00:00
نقدی به نمایش «دوازده» به کارگردانی جواد خورشا
به دنبال عدالت

مرتضی اسماعیل‌دوست: متن نمایشنامه «12 مرد خشمگین» نوشته رجینالد رز چنان ناب و همراه با ظرافت‌های پرداخت فضا، موقعیت و شخصیت‌هاست که نوع مواجهه هنرمندانی که در پی اقتباس، الهام یا بازآفرینی اینچنین متن منحصربه‌فردی هستند بسیار حساس خواهد بود، چرا که حتی با وجود اینکه هنر گستره‌ای بی‌انتها دارد و می‌توان در قبال هر متن، پدیده و رویدادی براساس قرابت ذهنی و قرائتی نوین رفتار کرد اما باز هم منتقدان و مخاطبان در برخورد با مخلوق تازه سراغ ریشه‌هایش می‌روند و هنگامی که منبعی غنی بر پیشانی اثر وجود داشته باشد، این نگاه صدچندان برجسته می‌شود. نمایشنامه «12 مرد خشمگین» از این حیث جزو منابعی حساس بوده که در عین حال که متنی ارزنده پیش‌روی هنرمند بازآفرین می‌نهد، در سویه‌ای دیگر به دلیل وجود نکاتی ظریف و روایتی شناور و گیرا هنرمند را محتاط از مواجهه‌ای دوباره برای تغییر فرآیند دراماتیک نمایشنامه می‌سازد و این رویه شاید برای برخی افرادی که کمتر تناسبی با وجه رادیکال هنر دارند، همراه با برخوردی خنثی و کمتر غوطه خورده در تغییرات منبع اولیه شود که جواد خورشا، کارگردان نمایش «دوازده» هم شامل این گروه از هنرمندان جوان است. این هنرمند جوان که همراه با گروه «چیز» پیش از این نمایش «خدا بس» را به صحنه برده بود، در نمایش «دوازده» سعی کرده با کمترین دخل و تصرف نسبت به منبع امتحان پس داده گذشته اجرایش را صورت دهد و البته بیش از نمایشنامه «12 مرد خشمگین» رجینالد رز وامدار فیلم ساخته شده توسط کارگردان کاربلد سینمای هالیوود؛ سیدنی لومت و نسخه ساخته شده به سال 1957 این کارگردان است. فیلمی که یکی از شاهکارهای سینمای جهان محسوب شده و نشان‌دهنده تسلط کارگردانی است که با دکوپاژ و تغییر درست زوایای دوربین توانسته اجرایی ارزنده در محیطی کاملا ایزوله بسازد.
جواد خورشا در اجرای نمایش «دوازده» با الهام گرفتن از فضای فیلم «12 مرد خشمگین» سیدنی لومت سعی کرده محیط ثابت و تنگ اتاق هیات منصفه را با ظرافت‌های دیالوگ‌نویسی و زمان‌بندی درست موقعیت‌های حادث شده میان
12 مرد به پیش ببرد. 12 مرد منتخبی که در هیات منصفه فرصت دارند رای خود را مبنی بر گناهکار بودن یا بی‌گناه بودن نوجوانی که متهم به قتل پدرش است، صادر کنند. هیاتی که عنوان منصفه داشته اما در درونش قضاوت‌هایی ناشی از نگاه‌های شخصی و غیرمنصفانه موج می‌زند و در میان این جمع تنها یک مرد است که با استدلال‌هایی منطقی و نگاهی عدالت‌محور می‌خواهد تنها به حقانیت ماجرا پی ببرد. اگر در فیلم «12 مرد خشمگین»، هنری فوندا با آن صورت کشیده و نیم سوخته و قدی استوار و نگاهی نافذ و یک بازی اثرگذار و پیش‌برنده خودنمایی می‌کند در نمایش «دوازده» هم بازیگری چون وحید آقاپور با ارائه صورت‌های مختلفی از بازی و لحنی جدی و نگاهی باوقار توانسته از پس نقش دشوار خود برآید. در واقع یکی از موارد قابل بیان در چنین فضای نمایشی محدود که استفاده از فضاسازی‌های ویژه به دلیل خارج نساختن ذهنیت تماشاگران از فضای مبادلات فکری مردان نمایش چندان امکان ندارد، بخش مهمی از ظرفیت‌های اثر بر دوش بازیگران خواهد بود و از این منظر نمایش «دوازده» که این روزها در تماشاخانه پالیز به روی صحنه می‌رود، همراه با نقاطی قوت و در عین حال ضعف است و این عدم یکدستی در بازی‌ها که بخشی از آن به عدم شخصیت‌پردازی مناسب برخی کاراکترها بازمی‌گردد، موجب فقدان یکپارچگی در اجرای اثر شده است. همچنین عدم استفاده از تمام فضای سالن اجرا برای صحنه آرایی و استفاده‌های کاربردی به نفع درام مرکزی یکی دیگر از نواقص نمایش «دوازده» بوده که اثر را فاقد اتمسفر لازم کرده است.
همان‌گونه که عنوان شد نمایش «دوازده» بیش از حد تابع فیلم ساخته شده توسط سیدنی لومت است و حتی برخی دیالوگ‌های آن اثر برجسته در این نمایش هم تکرار می‌شود اما کارگردان در مواردی به‌درستی و با درک فضای اجرای نمایش در ایران توانسته شخصیت‌هایی ایرانیزه و باورپذیر نسبت به نسخه آمریکایی آن بسازد و با وجود اینکه همانند منبع اولیه داستان اشاره به نام هیچ‌کدام از شخصیت‌های هیات منصفه نمی‌شود اما جنس، لحن، نوع گفتار و نحوه ادای جملات برخی از بازیگران نمایش «دوازده» از جنسی شناخته شده برای مخاطب ایرانی است؛ آدم‌هایی جنوب شهری، لمپن‌های کوچه بازاری و حتی کارمندهای اتوکشیده‌ای که مابه‌ازای بیرونی برای ما دارند. همچنین استفاده قابل توجه جواد خورشا از فضای طنازانه برای پیشبرد درام و جلوگیری از وجود رخوت در نمایشنامه‌ای خشن یکی دیگر از نکات قابل توجه در نمایش «دوازده» بوده که موقعیت‌های شیرین و دیالوگ‌های جذابی بدون توسل به لودگی‌های مرسوم و سخیف می‌آفریند. مواردی که به نظر می‌رسد می‌توانست نزد این کارگردان جوان به شکلی جسورانه‌تر هم ادامه یابد و حتی در ایجاد فضاسازی و استفاده از ظرفیت‌های طراحی صحنه هم به کار ‌آید اما نگاه همراه با محتاط‌گرایی و شاید واهمه از نتیجه حاصله از بازآفرینی که امکان مقایسه‌ای جدی میان اثر آفریده شده با متن اولیه را ایجاد می‌کرد، موجب شد جواد خورشا از ایجاد تغییرات بیشتر نسبت به متن اولیه اجتناب کند؛ دگرگونی‌هایی که این کارگردان نشان داد می‌تواند از پس آن برآید و این مساله در تغییرات محدود رخ داده در شخصیت‌پردازی و لحن روایت به اثبات رسید. در واقع جواد خورشا نقطه مقابل کارگردانی جوان چون رضا ثروتی بوده که این روزها نمایش «فهرست» را در اجرا دارد و چنان دست به دخل و تصرف در متن نمایشنامه تادئوش روژه ‌ویچ زده که کمتر نشانه‌ای از منبع اولیه را می‌توان در آن یافت.
«12 مرد خشمگین» نگره‌ای است به قضاوت و چگونگی نگریستن به پدیده‌های جهان که می‌تواند همراه با سویه‌های مختلف معرفتی به نقش درآید و در این میان عواطف و انباشت روحی شخصیت‌ها می‌تواند موجب قضاوت‌هایی خارج از دایره حقیقت شود. چنان که آخرین مرد مقاوم این اثر برای اثبات گناهکار بودن پسر نوجوان داستان، مردی است که قلبی پاره پاره در مواجهه فرزند ناخلف خود دارد و از طریق رای به اعدام پسر می‌خواهد انتقام خود را از زندگی بگیرد! همچنین در برابر متن چند لایه رجینالد رز می‌توان تفسیرهای دیگری هم داشت. مثلا بحث عدم قطعیت یا شکی منطقی که طبق گفته عرفا راهی برای رسیدن به یقینی مطمئن است و شکیات فلسفی که محملی برای درک هستی‌شناسی است. از سویی بحث عدالت محوری و اینکه چگونه می‌توان مسیر حقیقت را در مسیری بی‌حب و بغض طی کرد مساله‌ای قابل توجه در متن
«12 مرد خشمگین» است.
نمایشنامه ارزنده «12 مرد خشمگین» چنان دارای ظرفیت‌های بالایی برای پرداختی هنری است که تاکنون بسیاری از هنرمندان وسوسه شده‌اند تا آن را مورد اقتباس قرار دهند، چنان که جدا از فیلم ساخته شده توسط سیدنی لومت که بهترین نمونه ساخته شده و ارزنده‌ترین مواجهه با متن اولیه بوده است، نیکیتا میخالکوف، کارگردان کارکشته روسی با عنوان «12» و ویلیام فریدکین، سازنده فیلم «جن‌گیر» با ساخت فیلم «12 مرد خشمگین» (12Angry Men) و فیلم ضعیف هندی «در انتظار تصمیم‌گیری»
(Ek Ruka Hua Faisla) ساخته شده است و این متن ظرفیت‌های بالایی برای بازآفرینی داشته و باید منتظر ماند و دید آیا هنرمندی جسارت می‌کند تا با الهام از چنین متن خارق‌العاده‌ای، نگره‌ای کاملا آوانگارد را در فرم و فضاسازی در پیش گیرد؟


Page Generated in 0/0151 sec