گیوم بلگه: ال‌کلاسیکو تمام شد، بارسلونا تا دقایق پایانی از رئال پیش بود، باز هم راموس منجی سفیدپوشان شد، این بار در بازی با بارسا. اجازه دهید از آخر به اول شروع کنیم. گل در دقایق پایانی توسط راموس زده شد و این گل نمایه مناسبی از بازی نبود، چون من احساس می‌کنم از زمانی که اینیستا وارد زمین شد اوضاع به سود بارسلونا تغییر کرد. لوئیز سوارس گل اول را زد، لیونل مسی توپ را برداشت و موقعیت خلق کرد و تا پیش از آن ال‌کلاسیکو جذابی را دیدیم، موقعیت‌های زیادی بود که نیمار و مسی از دست دادند، در واقع آنها در زمان لازم به اندازه کافی تاثیرگذار بازی نکردند.
نمایش دیرهنگام رئال‌مادرید
جالب بود که گل راموس از روی ضربه کاشته‌ای به ثمر رسید که رئال آن را تمرین کرده بود. 3 بازیکن به سمت تیر نزدیک دویدند، لوکاس واسکز، پیکه را بلاک کرد، کاری که قبلا هم چند بار آن را انجام داده بود. 3 بازیکن از بارسا هم اصلا در محوطه جریمه حرکت نکردند و این نشان می‌دهد تیم از هیجان کافی برخوردار نبوده است. رئال‌مادرید هم همان‌طور که در بازی‌های اخیر بوده تا دقیقه آخر جنگجو بود. آنها در 10 دقیقه‌های آخر بازی‌های این فصل 11 امتیاز گرفته‌اند و سوپرکاپ اروپا مقابل سویا را هم با یک گل دیرهنگام بردند. بازی این دو تیم مانند بازی بین دو تیمی بود که یکی در تمام‌کنندگی ناتوان بود و دیگری بلد بود در قسمت‌های خاصی از بازی از انرژی اضافه‌اش استفاده کند.
کار زیدان درست بود
زیدان گفته فرم خوب تیمش به خاطر سختکوشی بازیکنانش است. درست است اما مهم است که بتوانی بازیکنان نیمکتت را هم با انگیزه و متعهد نگه داری. آن هم با مصدومیت‌های زیادی که اخیرا این تیم پیدا کرده مانند مصدومیت گرت بیل. رئال‌مادرید تیمی است که اگر از حریف عقب بیفتد قوی کار می‌کند؛ فرقی نمی‌کند در اوایل بازی گل بخورد یا اواخر آن. آنها فقط گاهی در دادن پاس‌های آخر بد کار می‌کنند که البته این اتفاق در ال‌کلاسیکو و دربی مقابل اتلتیکو کمتر اتفاق می‌افتد. شاید این موضوع روحی یا فیزیکی باشد. در بعضی از بازی‌ها آنها ریلکس‌تر بازی را آغاز می‌کنند اما توجه کنید در یک سال چه تفاوتی حاصل شده است. در نوامبر 2015 این تیم 4 بر صفر در ال‌کلاسیکو در برنابئو شکست خورد و آن زمان بنیتس مربی بود، حالا این تیم در نوکمپ مساوی می‌کند.
شانس با رئال یار بود؟
رئال 33 بازی بدون شکست را پشت سر گذاشته است. همان‌طور که همیشه در این موارد همین‌طور بوده، زیدان هم کمی از فاکتور شانس بهره برده است. در ال‌کلاسیکو موضوع فقط گل دیرهنگام نبود، بلکه بازی دادن به کاسمیرو به جای ایسکو در دقیقه 66 یکی از مواردی بود که شانس در آن با زیدان یار بود. ایسکو در طول بازی بارها مشکلات زیادی را برای بوسکتس ایجاد کرده بود اما کاسمیرو مهره‌ای شد که توانست تاثیرگذار بازی کند و در گل تساوی‌بخش دقایق پایانی نقش داشته باشد. زیدان اما شایسته تمجید است، به خاطر یکی دیگر از تعویض‌هایش. واقعا تعجب‌برانگیز بود که او به ماریانو دیاز مجیا بازی داد و سطح پرسینگ رئال‌مادرید در خط حمله 2 برابر قوی‌تر شد. او توانست چندین توپ دزدی کند. با آمدنش به زمین در واقع سطح عملکرد همه بازیکنان افزایش پیدا کرد.
مشکلات برای بارسا؟
بارسلونا حالا 6 امتیاز از رئال کمتر دارد اما در این بازی احساس می‌کردند شکست خوردند. آمار از نظر امتیازات و گل‌های خورده در دوران انریکه هرگز بدتر از این نبوده است و همان‌طور که قبلا گفته بودم بارسا تیمی است که حساب زیادی روی 3 مهاجمش می‌کند.
مسی در 6 ال‌کلاسیکو گل نزده است، نیمار 10 گل کمتر از فصل گذشته زده و آمار سوارس هم از هر بازی یک گل به 3 بازی یک گل رسیده است. این بارسایی است که خط میانی‌اش را نادیده گرفته و بدون اینیستا شخصیتی هم ندارد. برنامه انریکه این است: هرچه سریع‌تر توپ را به 3 مهاجم برسانید اما این کافی نیست. قرارداد انریکه در پایان فصل به اتمام می‌رسد و باید صبر کنیم و ببینیم چه می‌شود. بارسا می‌خواهد او را نگه دارد اما شاید تیم نیاز به مسیری جدید داشته باشد. بعضی‌ها فکر می‌کنند خوب نیست درباره مربی‌ای که از 10 جام ممکن 8 جام را برده این حرف‌ها را بزنیم اما بارسا در خطر از دست دادن چیزهایی است که طی سال‌ها آنها را به دست آورده.