printlogo


کد خبر: 168667تاریخ: 1395/9/21 00:00
نگاهی به مستند «جل‌الخالق! خیالبافی‌های دنیای مرتبط» ساخته ورنر هرتسوگ
مکاشفه‌ای در احوال انسان متمدن!

مرتضی اسماعیل‌دوست: لذت تماشای تازه‌ترین ساخته ورنر هرتسوگ؛ فیلمساز کهنه‌کار آلمانی در جشنواره دهم «سینما حقیقت» از این حیث جالب توجه بود که دریابیم چگونه از دل رویدادی که بسیار برای‌مان آشناست می‌توان باز هم به کشفی دوباره دست زد، با دوربینی که در عین فرم و شیوه‌ای تکراری در مستندسازی که در پی جست‌وجوگری و گزارش اتفاقات از طریق گفت‌وگو است، می‌داند راز کشف مفاهیم را برای مخاطب چگونه بشکافد که در عین تلخکامی همراه با طنازی باشد و در عین سادگی در روایت همراه با لایه‌های فلسفی قابل تاملی شود. منظری تصویری که می‌توان در آن به تامل نشست ماهیت اصالت وجود را آنگونه که «کی ‌یرکگور»، انسان را به موجودیت خود متوجه می‌کند تا از این طریق از زیر بار فضای کاذب دور افتد.
گفتن از پیامدهای ناگوار فضای مجازی می‌تواند تکراری باشد اما هنگامی که از دریچه نگاه مهم‌ترین مستندساز حال حاضر جهان روایت می‌شود تبدیل به بیان شرح مثنوی به انضمام موزونی غزل خواهد شد؛ جایی که اتفاقات به دنباله سیری به هم پیوسته تبدیل به سروده‌ای قافیه‌مند از زبان هرتسوگ شده که هم می‌تواند جذاب باشد و هم حزن و اندوهی بسازد برای انسانی که در چالش غریبی از عظمت و ابهت داده‌های تکنولوژیک در کنار تباهی آرمان‌هایش در فضای ابر رایانه‌ها گرفتار آمده است و اینچنین می‌شود که مستند «جل‌الخالق! خیالبافی‌های دنیای مرتبط»
(LO AND BEHOLD) می‌تواند در عین طنازی‌های روایی همراه با غمنامه‌ای برای انسان جهان ماشینیسم باشد. از این رو مهم‌ترین پردازشی که از 10 بخش روایت شده در این مستند می‌توان دریافت کرد، هشدار از مخاطره‌آمیز بودن جهان زیست آدم‌هاست و جالب اینکه در اولین بخش از روایتگری، عنوان «مقدس» برای مکانی که اولین ارتباط اینترنتی در آن شکل گرفت به کار می‌رود و این از جنس کنایه‌های هوشمندانه فیلمساز است که طی گفت‌وگو با یکسری از دانشمندان و فعالان عرصه فناوری بیان می‌شود. در واقع «باب کان»، «تد نلسن»، «سباستین تران» و دیگر پیشگامان جهان تکنولوژی مهره‌هایی در دست هرتسوگ هستند تا این فیلمساز قهار پیچیدگی‌های جهان ارتباطات را به روایتی داستانی تبدیل کند و از قلب واقعیت، قصه رازآلود انسان پناه آورده به جهان مجازی را به تصویر درآورد. جایی که هرتسوگ همچون پرسشگری قهار از پشت دریچه لنز دوربین سوالات روانکاوانه و فلسفی طرح کرده و در عین اینکه از دخالت در پاسخ ایجاد شده صرف‌نظر می‌کند اما آنچه به دنبالش بوده را همچون یک شکارچی ماهر صید خود می‌سازد. آنجا که حتی در انجام گفت‌وگوها می‌داند دوربین خود را در چه زاویه‌ای قرار دهد و از چه دریچه‌ای سخن به میان آورد که اوج این حالت زمانی است که 5 نفر از اعضای خانواده‌ای که قربانی عدم امنیت در فضای مجازی شده‌اند را در میزانسنی استادانه چنان قرار می‌دهد که هولناکی اتفاق رخ داده صدچندان شود.  
مستند «جل‌الخالق! خیالبافی‌های دنیای مرتبط» درباره مرگ نگاه در جهان غرق شده در افکار مجازی است؛ جایی که آدمی به دنبال حسرت‌های گمشده خود می‌گردد و هر یک از قصه‌های ده‌گانه این فیلم بخشی از وجوه جهان تکنولوژیک و انسان محصور مانده در چنین بندی را روایت می‌کند. خودروهای هوشمند، گیم‌های ویدئویی، اینترنت و به مخاطره افتادن حریم خصوصی، معضلات تشعشع امواج رادیویی، جولان هکرهای اطلاعاتی و نیز ربات‌های جایگزین انسان و هوش مصنوعی بخشی از جنبه‌های تراژیکی است که هرتسوگ از وضعیت موجود برای‌مان به تصویر درمی‌آورد و درباره هر یک در قالب انجام گفت‌وگو، ساخت پویانمایی و جلوه‌های ویژه روایتی جذاب می‌سازد. چنانکه هنگامی که از اثرات مخرب امواج مخرب بر روان آدمی سخن به میان می‌آورد سراغ پناهندگانی می‌رود که برای دوری از چنین معضلی به منطقه دورافتاده «گرین بنک» در ویرجینیا رفته‌اند؛ روستایی که عنوان می‌کنند در آن تعامل بیشتری میان افراد برقرار است. یا هنگامی که از بیماران بازی‌های ویدئویی صحبت می‌شود سراغ مرکز توانبخشی ترک اعتیاد این نوع از بیماری رفته و با افراد بستری شده گفت‌وگو می‌کند.
مستند «جل‌الخالق! خیالبافی‌های دنیای مرتبط» درباره بحران هویت است و مکاشفه‌ای است در احوال انسان متمدن امروزی هنگامی که بحث ضمیرناخودآگاه فروید به میان می‌آید و فیلمساز به زیبایی به طرح پرسش درباره «رویاپردازی رباتی» و نسبتش با واقعیت سرکوب شده روان آدمی دست می‌زند اما جدای از مرثیه‌ای که هرتسوگ در این مستند برای انسان دربند فضای اینترنت نمایان می‌کند می‌توان از تم مشترکی که برخی مستندهای اخیرش را در برگرفته سخن به میان آورد و آن تم «تنهایی» است، در واقع گویی مخاطراتی که در ورطه‌های مختلف آدمی را در برگرفته و حتی مواجه با فرجامی دردناک ساخته است، ارتباطی به تنگنای تنهایی انسان دارد. از این رو هرتسوگ در مستند «مرد گریزلی» زندگی «تیموتی تردول» را روایت می‌کند که جهت گریز از تنهایی در بستر زندگی شهری به شکلی شیفته‌وار در میان خرس‌های گریزلی زندگی می‌کند یا در مستند «به سوی مغاک» تنهایی جنون‌آمیز مجرمان محکوم به مرگ در ایالت تگزاس آمریکا را نمایان ساخته و در تازه‌ترین ساخته‌اش به تنهایی انسان بریده از جهان حقیقی و پیوندش در فضایی مجازی می‌پردازد. پایان این ماجرا اگر چه دردناک اما قصه‌ای محتوم از غریب ماندگی انسان معاصر است و در پایانش «تیموتی تردول» در «مرد گریزلی» توسط خرس بلعیده می‌شود، کابوس مرگ مجرمان در «به سوی مغاک» به حقیقت بدل می‌شود و در «جل‌الخالق! خیالبافی‌های دنیای مرتبط»، اعتیاد به اینترنت موجودی بیگانه و روانی جانکاه از آدمی می‌سازد.


Page Generated in 0/0059 sec