احمد طالقانی: اصل سیام قانون اساسی کماکان پابرجاست. وفق قانون، دولت موظف به تامین آموزشوپرورش رایگان برای شهروندان ایرانی تا پایان دوره متوسطه است. ترتیبات قانونی تفاوتی نکرده اما ترفندهای دولت برای درآمدزایی از مدارس پیچیدهتر شده و در این وانفسا عدالت آموزشی است که در هزارتوی آموزشوپرورش طبقاتی رنگ میبازد و روزبهروز برشکاف غنی و فقیر میافزاید. مدارس هیأت امنایی، سمپاد، غیرانتفاعی و نمونهدولتی؛ اسمها متفاوت است اما همه در یک چیز مشترکند، اخذ شهریه! وضعیتی که به آن اشاره شد، سیمای این روزهای آموزشوپرورش ما است! تعلیم و تربیتی مبتنی بر تفکیکهای متعدد تحصیلی، رفاهی، اجتماعی و اقتصادی که دانشآموزان را به طبقات گوناگون تقسیمبندی میکند.
پایان آموزشوپرورش رایگان
خانوادههایی که بچه مدرسهای دارند، چند سالی است با مدارسی مواجه میشوند که نام هیأت امنایی را با خود یدک میکشند. این مدارس که روزبهروز هم بر تعدادشان افزوده میشود در واقع همان مدارس دولتی هستند، با همان ساختار، تجهیزات و کادر آموزشی اما یک تفاوت بارز دارند؛ تحصیل در آنها رایگان نیست! میزان اخذ شهریه هم با توجه به موقعیت جغرافیایی مدارس تعیین میشود، با این حال در مقام مقایسه با برخی مدارس غیرانتفاعی که اسم و رسمی برای خود به هم زدهاند، همچنین مدارس استعدادهای درخشان و نمونهدولتیها، مدارس هیأت امنایی رتبه آخر را به خود اختصاص میدهند.
استناد قانونی این مدارس به مصوبه شورایعالی آموزشوپرورش است که با هدف کمک به اجرای ماده 13 قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده 144 قانون برنامه چهارم توسعه و سیاست مدرسهمحوری به منظور جلب مشارکتهای مردمی و خیرین در احداث و اداره مدارس، آییننامه اداره مدارس به شیوه هیأت امنایی را به تصویب رسانده است. بر اساس ماده یک این مصوبه، مدارس دولتی و خیرساز واجد شرایط به درخواست شورای مدرسه و تایید شورای آموزشوپرورش شهرستان یا منطقه به صورت هیأت امنایی اداره میشوند.
دریافت شهریه با گرو گرفتن کارنامه!
یکی از اهداف کلیدی راهاندازی مدارس هیأت امنایی، اداره بهتر مدارس با مشارکت دادن اولیای دانشآموزان و استفاده از نظرات کارشناسان و صاحبنظران تعلیم و تربیت عنوان شده و در هیچ یک از بندهای قانون شوراهای آموزشوپرورش به اخذ شهریه ثابت و از پیش تعیین شده در این مدارس اشارهای نشده است اما بررسیهای گزارشگر ما حاکی است نهتنها در مدارس هیأت امنایی شهریه ثابت و از پیش تعیین شده از خانوادهها دریافت میشود، در طول سال تحصیلی نیز به انحای گوناگون مبالغ دیگری از دانشآموزان دریافت میشود. اما خانوادهها در تعیین مدیریت مدرسه و دخالت در امور جاری آموزشگاه کوچکترین نقشی ندارند و مدیر مدرسه تنها مجری سیاستهای ادارات آموزشوپرورش است. در این میان رئیس ستاد مرکزی ثبتنام آموزشوپرورش تاکید دارد دریافت هرگونه وجه در مدارس نمونه دولتی و هیأت امنایی ممنوع است و تنها مدارس غیردولتی، تیزهوشان و شاهد مجاز به اخذ شهریه هستند.
علی زرافشان چندی پیش با بیان این مطلب گفته است: «استفاده از دستگاه کارتخوان نیز در مدارس برای دریافت هرگونه وجه از جمله وجه بیمه و کتاب ممنوع است و همه پرداختهای اولیا باید بدون استفاده از چک و از طریق واریز به حساب مدرسه انجام شود». علاوه بر این محمد احمدی که مدرسه فرزندش مدتی است از سوی آموزشوپرورش شهر تهران به هیأت امنایی تغییر وضعیت داده به «وطنامروز» میافزاید: بدون هیچگونه برنامهریزی قبلی و نظرسنجی از اولیا و اهالی محل مدرسه فرزندم را که در یکی از محرومترین نقاط شرق تهران واقع شده هیأت امنایی کردند و از همان ابتدا هم اولیا را ملزم به پرداخت شهریه کردند. از وی درباره مبلغ شهریه پرداختی پرسیدم که گفت: 400 هزار تومان مطالبه کردند و مدیر مدرسه تا زمانی که این پول را به طور کامل دریافت نکرد، کارنامه فرزندم را گرو نگه داشت! از وی پرسیدم که آیا با هیأت امنایی شدن تغییری در وضعیت آموزشی مدرسه ایجاد شد که در پاسخ تصریح کرد: تراکم مدرسه بیشتر شده به طوری که حتی کارگاه و آزمایشگاه مدرسه را هم به کلاس درس تبدیل کردند،حیاط مدرسه ظرفیت 50 دانشآموز را هم ندارد اما بیش از
250 دانشآموز زنگهای تفریح در حیاط مدرسه پرسه میزنند و در ساعات ورزش هم به علت نداشتن فضا معمولا بچهها ورزش نمیکنند.
گلچین کردن شاگرد زرنگها!
در کنار مدارس هیأت امنایی، مدارس دیگری هستند که با عنوان مدارس خاص شناخته میشوند. این مدارس نمونهدولتیها و سمپاد هستند که با گزینش دانشآموزان ممتاز از راه آزمون ورودی و لحاظ کردن شرط معدل در واقع نوعی تبعیض آموزشی را اشاعه میدهند زیرا با جداسازی دانشآموزان مستعد، در عمل سایر مدارس را از وجود آنان خالی کرده و نوعی توازن نداشتن در مدارس ایجاد میشود. ضمن آنکه بسیاری از کارشناسان معتقدند اساسنامه و اهداف اولیه تاسیس این مدارس با وضعیت کنونی اداره آنها تناقض دارد.
برای مثال صاحبنظران با اشاره به اساسنامه مدارس نمونهدولتی میگویند در حالی که هدف از تشکیل این مدارس تربیت نیروی انسانی مورد نیاز مناطق کمتر برخوردار از میان دانشآموزان بومی و فراهم آوردن زمینههای ارتقای آموزشی دانشآموزان مناطق کمتر برخوردار عنوان شده، در حال حاضر با دریافت شهریههای بعضا گزاف از سوی برخی مدارس نمونهمردمی امکان حضور دانشآموزان کمتر برخوردار در این مدارس وجود ندارد و در نتیجه بسیاری از دانشآموزان این مدارس را اتفاقا دانشآموزان برخوردار تشکیل میدهند.
سیمای طبقاتی آموزش و پرورش!
همانطور که در سطور بالا به آن پرداخته شد، هماکنون مدارس کشورمان طبق یک قانون نانوشته به مدارس دارا و ندار تقسیم شده و به نوعی نگرانیهای خانوادهها درباره وضعیت تحصیلی فرزندانشان مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. این موضوع البته حساسیتهایی را هم ایجاد کرده است اما به نظر میرسد از آنجا که دستگاه عریض و طویل آموزشوپرورش با قریب به 13 میلیون دانشآموز و نزدیک به یک میلیون معلم و کادر اداری همواره با کمبود اعتبار مواجه است، با موارد اینچنینی با اغماض برخورد شده است. به هر حال کمبودها در آموزشوپرورش تمامی ندارد، پرسنل آن از نظر رضایتمندی شغلی در پایینترین جایگاه هستند و به دلیل نبود یک مدیریت کارآمد و تعریف مدارس چندگانه، دانشآموزان از نظر طبقات اجتماعی خطکشی شده و مدارس دولتی به حال خود رها شدهاند.