عبدالباری عطوان: اگر اخبار مرتبط با توافق روسیه و آمریکا طی دیدارهای گسترده میان کارشناسان 2 کشور بزرگ در ژنو درست باشد که در آن بر خروج افراد مسلح از شرق حلب با سلاحهای سبکشان به سوی مرز ترکیه - جز گروه جبهه النصره سابق که افراد مسلحش فقط یک راه پیش روی خود دارند و آن منطقه ادلب است - تاکید شده است، میتوان گفت این توافقنامه از کشتار بزرگ افراد مسلح جلوگیری میکند. سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه چنین توافقی را تکذیب کرده و گفته است طرف آمریکایی شروطی غیرقابل قبول را مطرح میکند. وی این شروط را مشخص نکرد ولی رسیدن به «راهحل میانه» طی ساعتهای آینده بعید نیست، زیرا تمام پایههای این توافقنامه پیشنهادی در چارچوب تفاهمهای روسیه و آمریکا که از یک سال پیش بر آن توافق شده قرار دارد، از جمله جدایی میان معارضان «میانهرو» از گروههای تندرویی که در فهرست گروههای تروریستی روسیه و آمریکا قرار دارند و اصرار برای رفتن تندروها فقط به منطقه ادلب یا به عبارت دیگر «کشتارگاه» ادلب که قطعا پس از پایان کار پرونده حلب آغاز میشود و این عملی کردن این تفاهمهاست. اگر توافقی درباره این راهحل بهوجود آید یا آنکه بمباران روسیه و پیشروی میدانی ارتش سوریه در نبرد نظامی که همچنان ادامه دارد کار را یکسره کند، این یعنی استراتژی دولت سوریه و همپیمانان روس، ایرانی و حزبالله در قرار دادن ثقل نظامی خود پشت نبرد بازپسگیری حلب به هر قیمت ممکن، شروع به کنار زدن پرده فصل نهایی موفقیت خود کرده است. هر طرفی شهر حلب را به کنترل خود درآورد بر نزدیک به 80 درصد از مناطق مسکونی و مراکز اقتصادی اصلی کشور سیطره پیدا میکند. شهر باستانی بیابانی تدمر که اکنون میان داعش و ارتش سوریه رد و بدل میشود هیچ ارزش اقتصادی یا سیاسی بزرگ برای دمشق ندارد و معروفترین آثار غیرباستانی آن کاخ امیر سابق قطر و زندان مشهور آن است، به همین دلیل در سلسله اولویت جایگاه بالایی ندارد. اوضاع رقه، پایتخت خودخوانده داعش نیز به همین شکل است. ارتش سوریه برای بازپسگیری آن و متحمل شدن تلفات انسانی و نظامی سنگین عجلهای ندارد و شاید آمریکا که داعش را خطرناکتر میداند و از بین بردنش در صدر اولویتهایش است به همراه همپیمانانش این ماموریت را به عهده بگیرد. اخیرا در برخی روزنامههای غربی و عربی گزارشهایی منتشر شد که دم از احتمال آغاز جنگ چریکی در سوریه پس از بازپسگیری شهر حلب توسط ارتش سوریه زدند که هدف از آن کشاندن دولت سوریه به جنگ فرسایشی خونین پرهزینه است و این احتمالی ممکن است و در آینده نزدیک بعید نیست. به باور برخی تحلیلگران غربی، کنترل شهرها و اداره آنها توسط معارضان مسلح بزرگترین اشتباه بود اما برخی تحلیلگران دیگر نیز وجود دارند که بر این باورندکه کشورهای حامی معارضان بویژه کشورهای عربی حمایتشان از آنها را متوقف میکنند یا به پایینترین حد میرسانند، به دلیل اینکه این جنگ چریکی به هر اندازه که انفجار و عملیات انتحاری داشته باشد نمیتواند موفق شود، زیرا جنگ نخست که 6 سال پیش و با صدها هزار فرد مسلح برای براندازی نظام به راه افتاد، شکست خورد. بازپسگیری شهر حلب توسط ارتش سوریه و پایان وجود افراد مسلح در مناطق باقیمانده چه با توافق آمریکا و روسیه و چه با پیشروی ارتش و کنترل دوباره آن صورت گیرد، باعث تقویت قدرت بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه و جایگاهش در میان حامیان و هوادارانش میشود و معارضانش بویژه عربها و ترکیه را مجبور میکند مواضعشان را درباره وی مورد بازنگری قرار دهند و به تحریم حاکمیتش پایان دهند. دعوتها و درخواستهای روزافزون در میان بخش عریضی از سیاستمداران در اردن که آخرینشان محمد داوودیه، وزیر و نماینده سابق بود، در زمینه ضرورت دعوت رسمی از دولت سوریه برای مشارکت در نشست سران عرب که امان در ماه مارس آینده میزبان آن خواهد بود در راستای همان بازنگریهاست و بعید نیست که دولت اردن پشت این دعوت و درخواستها باشد. اردن به طور کلی امیدواری خود را برای رسیدن کمکهای مالی کشورهای حاشیه خلیجفارس که برای رویارویی با بحران اقتصادی روزافزون به آن امید داشت، از دست داد و چه بسا «هیأت» حاکمه اردن به دنبال جایگزینهایی در کشورهای همجوار و عادیسازی روابط با سوریه و چه بسا ایران - همان جایی که بازارها، نفت و گردشگری دینی وجود دارد - است. حلب پایان یک مرحله و آغاز مرحله دیگری در تاریخ جدید سوریه است و چهبسا همه منطقه را شکل دهد.