مهدی محمدی: 1- بدون تردید، هیچ نبردی در تاریخ جنگ سوریه، به اندازه جنگ حلب برای طرفهای درگیر حیثیتی نبوده است. تمرکز توجه، بسیج امکانات و تکثر طراحیهای پیچیده در این سرزمین کوچک طی سالهای گذشته، شرایطی بهوجود آورده بود که همه طرفها باخت در این جنگ را به خط قرمز خود بدل کرده بودند. شکست در جبهه حلب، تاثیر روحی ماندگار و بسیار عمیقی بر همه مسلحان در سایر جبههها خواهد گذاشت. اکنون دیگر حرف زدن از «پیروزی قطعی» یا «مقاومت طولانیمدت» در هیچ جبههای برای هیچکدام از گروههای مسلح ساده نخواهد بود.
2- پیروزی در حلب به هرگونه فرمول سیاسی برای بحران سوریه معنای مجدد خواهد داد. اتفاق نظر کاملی وجود دارد که پیروزی در حلب، بقای بشار اسد در قدرت را تضمین کرده و از این پس، حضور اسد به عنوان رئیسجمهور یا بخشی از هر فرآیند انتخاباتی در آینده، غیر قابل اجتناب خواهد بود. در واقع پیروزی در حلب به معنای گذار از براندازی به تفاهم سیاسی در صحنه سوریه خواهد بود.
3- پیروزی در حلب، ایجاد هرگونه منطقه امن و پرواز ممنوع در سوریه را غیرممکن میکند. این ایدهای است که هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ هر یک به
گونهای- به عنوان راهحلی برای مساله آوارگان- از آن حرف زدند اما این گزینه دیگر روی میز نیست. جز حلب، منطقه دیگری در سوریه وجود ندارد که کاندیدای این کار باشد.
4- پیروزی در نبرد حلب، سناریوی تجزیه سوریه را از طریق منتفی کردن ایجاد مناطق امن، از روی میز برداشته است. اگر این سناریو که بخشی از راهبرد کلی آمریکا برای بازترسیم مرزهای کشورهای منطقه غرب آسیا بوده، در سوریه کنار گذاشته شود، در عراق هم شانسی برای اجرا نخواهد داشت. در واقع این جنگ، از فرورفتن منطقه در جنگهای بسیار وخیمتر و طولانیتر ناشی از دستکاری در مرزهای جغرافیایی، تا حدود زیادی پیشگیری کرد.
5- با تسخیر شهر حلب، حجم قابل توجهی نیروی آزموده برای حضور در دیگر جبههها، آزاد خواهد شد. این نیروها از این پس با این ذهنیت خواهند جنگید که «هیچ جنگی سختتر از حلب نیست» و چنین روحیهای میتواند نبردهای دشوار را تا حد اعجابانگیزی آسان کند.
6- با پیروزی در حلب، یکی از اصلیترین نقاط ارتباط زمینی مسلحان با خارج سوریه در آستانه مسدود شدن قرار گرفته است. درست است تفاوت است میان «شهر» و «استان» حلب اما گام اصلی برای قطع دسترسی مسلحان به ترکیه به عنوان اصلیترین حامی تروریسم در سوریه، برداشته شده است. با قطع این ارتباط، تفکیک تروریستهای خارجی از شهروندان سوری با سرعت بسیار بیشتری انجام خواهد شد، سلاحهای مخرب و ویرانگر به سختی وارد سوریه میشود و با از بین رفتن عقبه خارجی تروریسم، پیروزی در سایر جبههها نیز سرعت خواهد گرفت. از 6 سال پیش به این طرف، عامل خارجی اصلیترین نیروی محرکه تروریسم در سوریه و قطع آن اولویت شماره یک مقاومت بوده است.
7- جنگ در حلب، یک الگوی جدید نبرد شهری برای مقاومت ایجاد کرد که مبتنی است بر تفکیک دقیق عملیاتی میان مردم و مسلحان و ایجاد تعارض میان آنها بهگونهای که مسلحان هرگونه پشتوانه مردمی احتمالی خود را از دست بدهند. هدفگیری دقیق، عملیات اطلاعاتی پیشرفته، ایجاد پیوند آنلاین میان نیروهای عملیات ویژه و بخشهای جمعآوری اطلاعات، طرحریزیهای لجستیکی روزآمد، استفاده موثر از سلاحهای سنگین در نبرد شهری و ایجاد نظام فرماندهی و کنترل بسیار پیشرفته که بتواند هماهنگی عملیاتی طیف وسیعی از نیروها را تضمین کند، دستاوردهای نظامی بسیار حائز اهمیتی است. شاید به همین دلایل است که صهیونیستها میگویند حزبالله پس از جنگ سوریه بسیار آبدیدهتر شده است.
8- با پیروزی در حلب، غنائم ارزشمندی در اختیار مقاومت قرار گرفته است؛ از اسرای بسیار کلیدی تا انبارهای مهمات پیشرفته، اتاقهای شنود و تجهیزات مدرن مخابراتی که در اختیار تروریستها بود و اکنون مقاومت بر آن مسلط شده و از همه مهمتر به دست آوردن یک درک کاملا عمیق از سیستم فرماندهی و ارتباطات درونی تروریستها که پیشرفتهترین تاکتیکهایشان را در جبهه حلب مورد استفاده قرار دادند.
9- آشکار شدن پیوند پس پرده داعش و النصره و اتصال پس پرده هر دو گروه به یک مرکز واحد، دستاورد دیگر نبرد حلب بود. بازپسگیری تدمر برای مقاومت سخت نخواهد بود اما حمله داعش به تدمر، درست در زمانی که حلب در اوج محاصره قرار داشت، هیچ تردیدی باقی نگذاشت که النصره و داعش در نهایت از یک آبشخور سیراب میشوند. این امر در چانهزنیهای سیاسی و امنیتی پس پرده، یک برگ راهبردی خواهد بود.
10- دستاورد دیگر این پیروزی مردمیسازی نبرد علیه مسلحان و چشاندن طعم امنیت و خدماترسانی از جانب یک دولت مرکزی مسؤول به مردمی خواهد بود که چندین سال است حرامیان بر جان و مال خود و خانواده آنها مسلط بودهاند. حس رهایی، خروج از هرج و مرج و داشتن پشتوانهای که بتوان بر آن تکیه کرد را در واکنش بخشهای بزرگی از مردم حلب در همین یکی ـ دو روز میتوان دید. توجه کنید از میان میلیونها سوری ساکن حلب، کمتر از 10 هزار نفر-تازه با احتساب خانوادههایشان- به عنوان گروه مسلح از این شهر خارج شده و به ادلب رفتهاند. آن میلیونها مرد و زن دیگر در واقع گروگان این تروریستها بودهاند و بیشک برای عدم بازگشت شرایط پیشین حاضر به هر فداکاریای خواهند بود.