دکتر میثم پاشایی*: نمایندگان قانونگذار آمریکا در حالی بر قانون تحریمهای 10 ساله ایران مهر تایید زدند که این اقدام در مغایرت با برجام تعریف میشود. بیشک عدم اتکا به توان داخلی و بومی این سرزمین برای ارتقای اقتصادی کشور و نیز عدم درک واقعی از حقیقت تلخ برجام آنچنان دولتمردان را در خواب غفلت فروبرد که طرح وعدههای عجیب و غریب به یکی از رویکردهای ثابت این دولت تبدیل شد. بیانات مهم و کلیدی مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم از زوایای مختلف قابل بحث و بررسی است که در این میان از یک سو تبیین سرنوشت نافرجام برجام و تأکید بر ناکارآمدی مهمترین دستاورد ادعایی دولت در این امر و از سوی دیگر تأکید بر کارنامه ضعیف دولت در امر سیاست خارجی و معاهده شکستخورده برجام، همه و همه بیانگر پایانی تلخ برای صاحبان دیپلماسی لبخند به آمریکاست که پیامدهای ناگواری برای این دولت و اقتصاد و معیشت ملت به ارمغان آورده است.
استفهام انکاری؛ نشانهای از ناکارآمدی مطلق برجام
بدیهی است وقتی شخصی به ادبیات استفهام انکاری (پرسش انکاری) روی میآورد، حاکی از عمق پرسشگری و مطالبه منفی از عملکرد طرف مقابل است که در نوع خود میتواند برای ایجاد شگفتی به کار رود و تنبیه و توبیخ را به همراه داشته باشد لذا وقتی رهبر معظم انقلاب میفرمایند «مگر بنا نبود تحریمها رفع شود؛ آیا پس از 6 ماه تاثیر ملموسی در زندگی مردم دیده میشود؟!» پرسشی انکاری است که البته مقام معظم رهبری در انتظار پاسخ از طرف مقابل خود نیستند زیرا عمق ناکارآمدی برجام در زندگی و معیشت مردم اظهر منالشمس است لذا ادبیات معظمله به سمت طرح مطالبه به صورت استفهام انکاری سوق داده شده است، از این رو استفاده از این ادبیات گفتاری از سوی ایشان صرفاً در جهت ایجاد شگفتی از عملکرد غربگرایانی است که با اصرار بر مذاکره با آمریکا و اعتماد به شیطان بزرگ با ادعای رفع تحریمها و ارتقای معیشت مردم(!) در نهایت به «تقریبا هیچ» رسیدند و البته برای دریافت هیچ(!) بسیاری از دستاوردهای ارزشمند کشورمان در مولفههای هستهای را از دست دادند، بنابراین بهرهگیری از پرسش انکاری در کلام رهبر معظم انقلاب به صراحت تنبیه و توبیخ مروجان اعتماد به آمریکا (کدخدا) و قائلان به رویکرد دیپلماسی انفعال و سازش را هدف قرار داده است.
لزوم مطالبه فراگیر ملت از دولت در مقوله برجام
گفتنی است عدم تحقق وعدههای دولتمردان در دوران پسابرجام بویژه در رفع همه تحریمها و تشدید روزافزون فشار اقتصادی بر مردم، انتقاد شدید رهبر معظم انقلاب از برجام را در پی داشته است لذا ایشان در فرازی فرمودند: «برجام اصلاً برای برداشتن تحریمها بود؛ برای اینکه تحریمهای ظالمانه برداشته بشود. مگر غیر از این است؟» با تأمل در این فراز میتوان دریافت وضعیت کنونی جامعه از مولفههایی همچون اظهار نگرانی و دلواپسی از افق نافرجام برجام فراتر رفته است و به علت عجز و ناتوانی دستگاه دیپلماسی کشور در بدیهیترین حقوق نظام اسلامی یعنی رفع همه تحریمها، حال نوبت مطالبه فراگیر ملت و پاسخگویی شفاف دولت فرارسیده است.
ناکارآمدی برجام؛ ارمغان اعتماد نابجا به آمریکا
بیشک عدم اتکا به توان داخلی و بومی این سرزمین برای ارتقای اقتصادی کشور و نیز عدم درک واقعی از حقیقت تلخ برجام آنچنان دولتمردان را در خواب غفلت فروبرد که طرح وعدههای عجیب و غریب به یکی از رویکردهای ثابت این دولت تبدیل شد لذا دوران تلخ و دردناک پسابرجام به نوبه خود شکست کامل دولت در همه عرصههاست، زیرا وقتی دولت همه نیازها و مطالبات بحق مردم را به نحو غیرمنطقی به برجام گره میزند و حتی رئیسجمهور با اعتماد نابجا به آمریکا اینچنین با ژست طلبکارانه آب خوردن مردم را نیز به سراب برجام پیوند میزند و میگوید «ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد. تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا مشکل آب خوردن مردم حل شود!»، اینگونه است که رهبر معظم انقلاب این خبط سنگین دولت اعتدال را گوشزد نمودند و فرمودند: «بنده البته از یک سال پیش و یک سال و نیم پیش، مرتب تکرار کردم که به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد؛ بعضیها سختشان بود قبول کنند».
اعتمادکنندگان به آمریکا شایسته سرزنش و تقبیح نه تقدیر
باید اذعان کرد تقبیح رویکرد غربگرایان در اعتماد به آمریکا به عنوان شاهکلید بیانات اخیر مقام معظم رهبری به وضوح قابل توجه است زیرا ریشههای ناکارآمدی و شکست برجام در توهمی خطرناک و مهلک به نام اعتماد به آمریکا نهفته شده است لذا ترجیعبند بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب بر این جمله منحصر شد که «این تجربه (برجام) به ما نشان داد ما در هیچ مسالهای نمیتوانیم [با او] مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم». بیتردید ناکارآمدی برجام حاکی از این مسأله مهم و حیاتی است که دولت یازدهم با تئوری مذاکره با کدخدا به هیچ یک از اهداف خود دست نیافته است لذا بازار اهدای نشانهای رنگارنگ دولت به برخی مذاکرهکنندگان برجام بویژه آقای ظریف و آقای صالحی در عناوینی همچون قهرمان دیپلماسی ایران(!) و قهرمان قهرمانان صنعت(!) جای بسی شگفتی است، زیرا این خانه از پایبست ویران است و نفس اعتماد به آمریکا و پیوند منافع حیاتی مردم ایران با دیپلماسی لبخند و سازش با قدرتهای استکباری یقیناً شایسته عتاب و سرزنش و تقبیح است نه تقدیر. بیانات و مطالبات قاطع و صریح مقام معظم رهبری از دولت در زمینه برجام، لزوم افزایش موج مطالبهگری ملت از دولت برای تبیین و شفافسازی واقعیات تلخ برجام را که بعضاً از مردم دور نگه داشته شده است بیش از پیش آشکار میکند، لذا امید است مجلس محترم با ورود موثر به این مقوله، لزوم شفافسازی شخص وزیر امور خارجه و دیگر اعضای موثر در برجام بویژه پس از درز اطلاعات مربوط به فعالیتهای هستهای کشور در رسانههای غربی را خواستار شود و از بسط و گسترش تبعات و پیامدهای این «خسارت محض» جلوگیری کرده و دولت را به انجام اقدامات واقعی برای پیشرفت ملت ایران همچون اقتصاد مقاومتی ملزم کند. نکته بعدی این است که ما چه اقدامی کنیم؟ ما باید اقدامی متناسب و متناظر با اقدام کنگره آمریکا انجام دهیم و نباید شتاب کرده، دست به اقدامات رادیکال بزنیم زیرا استراتژی دولت ترامپ احتمالا آن است که ایران را در موقعیتی قرار دهد که برجام را نادیده بگیرد، حال آنکه این کار هزینههای زیادی به کشور نقضکننده وارد میکند. از این رو باید گامهای خود را هوشمندانه و ناظر به اقدامات آمریکا برداریم.
*مدرس دانشگاه