الاخبار: آزادی محلههای شرقی حلب نقطه عطف راهبردی در مسیر جنگ سوریه و متحدانش علیه نیروهای تروریستی و تکفیری جهان به شمار میآید و در عین حال به مثابه شوکی برای کشورهای حامی این نیروها است که به منظور سرنگونی نظام ملی و مقاوم سوریه و شکست سوریه به عنوان ستون محور مقاومت، علیه آن توطئه کردند. با آزادی حلب، نقشههای ترکیه و کشورهای غربی و کشورهای مرتجع عربی مبنی بر فرسایشی کردن جنگ برای فرسایش دولت سوریه و نیروهای مقاومت نقش بر آب شد همانطور که هدف آنان در تقسیم سوریه و وارد کردن روسیه به جنگ فرسایشی شبیه آنچه در افغانستان رخ داد، ناکام ماند زیرا شرایط سوریه کاملا با افغانستان متفاوت است. در این میان پیروزی ارزشمند در آزادی مناطق شرقی حلب با این سرعت باورنکردنی سوالهایی را درباره آینده جنگ علیه تروریستها در مناطق باقیمانده تحت اشغال آنان مطرح میکند، از جمله اینکه آیا تروریستها قادرند با حمایت کشورهای غربی جنگ فرسایشی علیه سوریه را ادامه دهند؟ این سوال در حالی مطرح است که غربیها از طریق طرح موضوع بازسازی سوریه، سخت در تلاش برای باجخواهی از این کشور هستند و در مقابل از دستیابی گروههای تحت حمایت خود به سهمی در دولت سوریه صحبت میکنند. به عبارت دیگر غرب در نظر دارد حمایت مالی از روند بازسازی سوریه را به موافقت دولت سوریه با تقسیم قدرت با این گروهها مشروط کند. در این میان، نگاهی به رخدادهای میدانی و سیاسی سوریه نشان میدهد ادامه جنگ فرسایشی در این کشور دیگر امکانپذیر نیست و توان غرب برای تهدید و امتیازگیریهای سیاسی از سوریه اگر نگوییم پس از شکست تروریستها در حلب کاملا از بین رفته است، بلکه بسیار ضعیف شده است. به عبارت بهتر در سطح میدانی، تمام دستاوردها و تحولات حاکی از این است که عوامل متعددی وجود دارد که نشان میدهد عملیات پاکسازی مناطق تحت اشغال تروریستها در سوریه سرعت خواهد گرفت، در نتیجه پیروزی کامل سوریه و متحدانش بر تروریستها و حامیانشان در سال 2017 نزدیک است و از جمله این عوامل عبارتند از؛
نخست: ضعیف شدن روحیه تروریستها، به معنی سست شدن اراده افراد مسلح و کاهش توانایی آنان برای ادامه جنگ.
دوم: تقویت قابل ملاحظ روحیه ارتش سوریه و متحدانش
سوم: مناطق باقیمانده تحت اشغال تروریستها نسبت به مناطق آزاد شده مساحت کمتری داشته و به اندازه مناطق قبلی صعبالعبور نیست.
چهارم: تعداد تروریستهایی که در سوریه باقیماندهاند مهارت و توانمندی اندکی دارند.
پنجم: تروریستها توان جبران خسارتهای تسلیحاتی و نیز تلفات جانی خود را ندارند، زیرا مرزهای اردن و لبنان و بیشتر مرزهای ترکیه روی آنان بسته شده است.
ششم: موازنه قدرت به میزان زیادی به نفع ارتش سوریه و متحدانش تغییر کرده است و حامیان تروریستها نیز به دلیل حضور نظامی روسیه در نبرد سوریه توان تغییر این موازنه را ندارند.
هفتم: شکست افراد مسلح در حلب و نبود چشماندازی برای تحقق اهداف آنان در سایر نقاط موجب میشود روند حلوفصل مسائل و آشتی تقویت شود و این چیزی است که از سوی افراد مسلح در بسیاری مناطق حومه دمشق مشاهده کردیم به این معنی که آنان یا خود را تسلیم نیروهای سوری کردند یا عازم ادلب شدند.
هشتم: نبود فضا و نقطهای که پذیرای تروریستها باشد که این ناشی از اقدامات جنایتکارانه آنان و نیز فشار بر آنان برای دست برداشتن از ادامه جنگ و قبول دستیابی به حلوفصل است.
نهم: کشورهای غربی دیگر نمیتوانند ادامه حمایت از تروریستهای باقیمانده در سوریه را توجیه کنند، زیرا این گروهها شامل داعش و جبهه النصره و نیز احرار الشام هستند که از سوی شورای امنیت گروههای تروریستی به شمار میآیند.