printlogo


کد خبر: 169549تاریخ: 1395/10/8 00:00
عثمانی‌گری و بازگشت بومرنگ بحران‌سازی

مهدی مهدوی‌گرگانی: تعداد حملات انتحاری و حملات تروریستی و قربانیان ناشی از این حملات  طی سال‌ها و ماه‌های اخیر در ترکیه بسیار زیاد بوده است. اگر بخواهیم مقطعی مقایسه کنیم در بعضی ماه‌ها تعداد این حملات در ترکیه نسبت به تعداد حملاتی که در کشورهای بحران‌زده عراق و سوریه رخ داده اگر بیشتر نبوده کمتر هم نبوده است!
فقط در ماه دسامبر وقوع 2 انفجار مهیب در میدان تقسیم استانبول در نزدیکی ورزشگاه بشیکتاش حداقل 29 کشته برجا گذاشت. چند روز بعد از آن حمله تروریستی در قیصریه باعث کشته شدن 68 نظامی و غیرنظامی شد و در نهایت ترور سفیر روسیه در پایتخت ترکیه آخرین مورد از این نوع حملات  بود. حمله‌ای که به سبب اینکه علیه یک مقام دیپلماتیک صورت گرفته شاید تبعاتی به مراتب بدتر از حملات تروریستی علیه شهروندان عادی داشته باشد.
  چرا ترکیه به این حال و روز افتاده؟
از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه در سال 2002، رجب طیب اردوغان که در آن زمان نخست‌وزیر این کشور بود رویای احیای نسخه‌ای مدرن و جدید از عثمانی‌گری را در سر داشت. در طول 2 دوره نخست‌وزیری، اردوغان با تقویت اقتصاد ترکیه و محکم کردن نقش خود در سیاست ترکیه به طور تدریجی به سمت پیاده کردن راهبرد سیاسی خود در منطقه پیش رفت. در دوره سوم نخست‌وزیری اردوغان، مجموعه رفتارها و اظهارات وی به گونه‌ای بود که نشان می‌داد حرکت وی به سمت سیاست‌های عثمانی‌گرایی آغاز شده است. به عنوان مثال، وی در دفتر یادبود آرامگاه آتاتورک نوشت: ترکیه با عزمی جزم در حال تبدیل شدن به قدرتی منطقه‌ای و جهانی است.
 احمد داووداغلو، وزیر خارجه وی نیز
25 آوریل 2011 در یک سخنرانی ادعا کرده بود سال 2023 مصادف با یکصدمین سالگرد تاسیس جمهوری ترکیه، این کشور به یک دولت جهانی تبدیل خواهد شد و در ادامه خواهان اتحاد مناطق جدا‌شده از امپراتوری عثمانی شد.

در واقع مجموعه عواملی از قبیل خلأ قدرت و بی‌ثباتی در خاورمیانه و رشد سالانه بیش از 7 درصدی اقتصاد ترکیه در دورانی که اروپا در بحران اقتصادی غوطه‌ور بود باعث شد دولت اردوغان با نادیده گرفتن واقعیت‌های منطقه‌ای و اجبارهای ژئوپلیتیک، بیش از توان و ظرفیت دستگاه دیپلماسی این کشور به ایفای نقش بپردازد و توهم عثمانی‌گرایی را در سر بپروراند؛ مساله‌ای که چند سال بعد آنکارا را به منجلاب یک سیاست خارجی مفتضحانه و پر دردسر سوق داد که اوج آن را می‌توان در تنش در روابط مسکو-آنکارا بعد از سرنگونی جنگنده روسی بر فراز سوریه جست‌وجو کرد. تنش با مصر به خاطر حمایت از اخوان، دشمنی با سوریه، تیرگی روابط با عراق و روابط سینوسی با کشورهایی مثل ایران در منطقه همگی ناشی از همین رویکرد دولت ترکیه بود.  
سوریه و عراق
رجب طیب اردوغان در اوج درگیری‌های سوریه گفته بود بدون اجازه ترکیه هیچ پرنده‌ای نمی‌تواند در خاورمیانه پر بزند!
این تفکر ناشی از اعتماد به نفس ترکیه در ساقط کردن بشار اسد و تسلط بر بخشی از شام به عنوان یکی از ستون‌های اصلی تفکر نوعثمانی‌گری اردوغان بود. در واقع ترکیه در کنار عربستان سعودی و با کمک قدرت‌های غربی بحران را به سوریه تحمیل کردند تا آمال خود را در منطقه پیش ببرند. ائتلاف ضد سوریه برای این هدف از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نکرد. ترکیه علاوه بر حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه‌های تندرو مانند جبهه النصره به آموزش شبه‌نظامیان نیز روی آورد. همچنین خاک خود را به گذرگاهی برای عبور تروریست‌ها و تکفیری‌های اروپایی به سوریه تبدیل کرد تا سقوط حکومت بشار اسد را تحقق بخشد. رویایی که به کابوس اردوغان تبدیل شد و نه تنها محقق نشد بلکه حیثیت سیاسی اردوغان را بر باد داد.
در عراق هم رویکرد اردوغان دقیقا همانند سیاست این کشور در سوریه بود. جایی که برای برکناری دولت نوری مالکی به شیوه‌های مختلف متوسل شد اما در نهایت مجبور شد از ابزار داعش استفاده کند تا با یک تیر دو هدف خود در سوریه و عراق را سرنگون کند. هدف غایی آنکارا در عراق ایجاد تفرقه و شکاف، سرکوب کردهای «پ‌ک‌ک» در شمال این کشور و در نهایت تشکیل یک حکومت سنی تحت نفوذ ترکیه در این کشور بود. عراق یکپارچه همانطور که احمد داووداوغلو، وزیر وقت خارجه ترکیه زمانی ترسیم کرده بود به منافع ترکیه خدمت نمی‌کند. اگرچه نوری مالکی از قدرت کنار رفت اما ترکیه به هیچ‌یک از خواسته‌هایش دست نیافت و از همین رو با ورود ارتش این کشور به شمال عراق و اصرار بر مشارکت در عملیات آزادسازی موصل نشان داد همچنان به دنبال همان سیاست‌های تفرقه‌افکنانه خود در عراق است.
یکی دیگر از اهداف ترکیه که در راستای همان سیاست کلان نوعثمانی‌گری بود کاهش نفوذ ایران در سوریه و عراق و در مجموع در کل منطقه و همچنین قطع ارتباط ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران با متحدان خود در منطقه از طریق سوریه و عراق بود.
چاه‌کن همیشه ته چاه است
اگر چه احمد داووداوغلو، وزیر وقت خارجه ترکیه با درک اشتباهات فاحش در سیاست خارجی این کشور، سیاست «تنش صفر با همسایگان» را در پیش گرفت اما خودخواهی و انحصارطلبی اردوغان باعث شد این سیاست خیلی زود به فراموشی سپرده شود و چند وقت بعد خودش (اوغلو) نیز از سیاست در ترکیه کنار گذاشته شود.
هزینه اشتباهات اردوغان در سیاست خارجی ترکیه روز به روز در حال افزایش است. اگر زمانی با یک عذرخواهی و اندکی حقارت می‌شد این هزینه را جبران کرد (عذرخواهی اردوغان از پوتین در موضوع جنگنده روسی و تنش‌زدایی با روسیه) اکنون دیگر شهروندان ترکیه در معرض جدی‌ترین حملات تروریستی و انتحاری قرار دارند و امنیت به سرابی برای آنها تبدیل شده است.
سیاست‌های غلط اردوغان در قبال سوریه و عراق اکنون در داخل خود ترکیه نمود پیدا کرده و برای این کشور هزینه‌های هنگفتی تراشیده است. سیاست بی‌ثبات‌سازی آنکارا در دمشق و بغداد ابتدا ترکیه را با موج گسترده مهاجران سوری و عراقی روبه‌رو کرد. ورود مهاجران به خاک ترکیه باعث شد بسیاری از تروریست‌ها و تکفیری‌هایی که از سیاست‌های ترکیه و همپیمانان‌شان ناامید شدند به این کشور یا به اروپا بازگشته و دست به حملات مرگباری علیه شهروندان ترک و اروپایی بزنند. این مساله خود به خود روی دیدگاه اتحادیه اروپایی در قبال پیوستن ترکیه به این سازمان تاثیر گذاشت تا جایی که بسیاری از کشورهای اروپایی خواستار متوقف شدن مذاکرات پیوستن آنکارا به اتحادیه اروپایی شدند.
بروز ناامنی ناشی از حملات تروریستی در ترکیه تاثیر بسیار عمیقی روی صنعت توریسم ترکیه نیز گذاشته است. فلج شدن صنعت توریسم یعنی کاهش رشد اقتصادی ترکیه؛ موضوعی که بیشتر محبوبیت سلطان اردوغان در ترکیه طی یک دهه اخیر روی آن بنا شده است. تحت تاثیر قرار گرفتن تجارت و اقتصاد ترکیه در وهله بعد باعث ایجاد نارضایتی عمومی در ترکیه شد تا جایی که شاید بتوان طراحی کودتای نافرجام تابستان گذشته علیه اردوغان را ناشی از همین نارضایتی در بدنه ارتش ترکیه دانست (هرچند دولت ترکیه برای انحراف افکار عمومی آن را به طرفداران فتح‌الله گولن نسبت داد).
کلام آخر؛ روزنامه «زمان» ترکیه، روز شنبه گزارش داد تحقیقات نشان می‌دهد قاتل «آندری کارلوف» سفیر روسیه در ترکیه با تروریست‌های جبهه‌النصره همکاری داشته و در جنگ حلب در کنار تروریست‌ها علیه بشار اسد جنگیده است. تروریست‌های جبهه النصره همان‌هایی هستند که بیشترین حمایت را از سوی ترکیه برای جنگ با بشار اسد دریافت می‌کنند.
همان دستاویزهایی که اردوغان برای ساقط کردن بشار اسد به خدمت گرفته بود اکنون به ابزاری علیه امنیت و حیثیت اردوغان تبدیل شده‌است.


Page Generated in 0/0057 sec