printlogo


کد خبر: 169581تاریخ: 1395/10/8 00:00
پرونده‌ای ویژه درباره خدمات بی‌بی‌سی فارسی به دشمنان تابلودار ایران
نوکری دولّا دولّا!

حجت  نوسلوک: موارد معدودی پیش می‌آید که یک رسانه، تحت فشار صاحبان خود مجبور است تمام‌قد برابر حقیقت واقع شده بایستد و تأویل‌ها و گزارش‌های گمراه‌کننده از موضوع ارائه دهد تا بتواند ذهن مخاطب را از اصل موضوع منحرف کند. در این موارد یک رسانه آبروی خود را فدا می‌کند. درباره بی‌بی‌سی فارسی، به‌خاطر سیاست‌های دولت انگلیس، اکنون پس از اسرائیل و بهاییت، حالا عربستان منجر به رسوایی این رسانه شده است. از آنجا که دولت عربستان در میان افکار عمومی ایران، منفور است، هم به‌خاطر سابقه تاریخی و هم به‌خاطر کشتار حجاج در سال گذشته که افکار عمومی ایران را داغدار کرده است، بی‌بی‌سی مجبور است روابط کشورش را با عربستان از دید مخاطب ایرانی پنهان کند. روابطی عمیق و گسترده که بسیار فراتر از تصور مخاطب فارسی‌زبان این رسانه بیگانه است. این روابط از یکسو با اظهارات ضدایرانی نخست‌وزیر انگلیس در حمایت از عربستان آشکار می‌شود، از سوی دیگر با  بررسی اسناد رابطه عربستان و انگلیس. چالش دیگر بی‌بی‌سی که البته دیگر محدود به ایران نیست، مخمصه جنگ یمن است. جنایات عربستان در یمن به حدی رسیده است که اعتراضات جهانی علیه این کشور و متحدانش شکل گرفته است. درحالی که بی‌بی‌سی تلاش می‌کند اقدامات یا مواضع دولت متبوع خود را در جنگ یمن انکار کند، به سندهای مربوط به شراکت استراتژیک انگلیس و عربستان یا جزئیات و حجم سلاح‌های فروخته‌شده این کشور به عربستان هیچ اشاره‌ای نمی‌کند.  حمایت‌های بی‌بی‌سی از عربستان نیز چند راهبرد اصلی دارد. بعد از حمایت تلویحی از عربستان در فاجعه منا و تخطئه انتقادهای مطرح شده به عربستان، از یکسو تقابل ایران و عربستان را به جنگ شیعه و سنی ترجمه می‌کند و اهل‌سنت ایران را به سوی عربستان دعوت می‌کند، از سوی دیگر توازنی دروغین بین ایران و عربستان برقرار می‌کند و مخاطب ایرانی را از عربستان می‌ترساند. از یک سو گروه‌های فلسطینی حامی عربستان را برجسته و گروه‌های فلسطینی حامی ایران را تخطئه می‌کند، از سوی دیگر دولتمردان ایرانی را برای سازش با عربستان تحت فشار قرار می‌دهد.  در ماه‌های اخیر دولت انگلیس به‌خاطر همکاری با دولت عربستان، متهم به جنایت جنگی در یمن شد و تحت فشار افکار عمومی قرار گرفت. بی‌بی‌سی تلاش ‌کرد دولت انگلیس را از فشار افکار عمومی آزاد کند. یادداشت منتشرشده در وبسایت بی‌بی‌سی ‌فارسی تحت عنوان «بریتانیا چه نقشی در مناقشه یمن ایفا می‌کند؟» تلاش کرده است یک چرخش در رابطه انگلیس و عربستان را القا کند: «دولت بریتانیا که روابط دیرینه پرمنفعت دفاعی و بازرگانی با عربستان سعودی دارد، در یک اقدام بی‌سابقه درخواست کرده تحقیقات جاری درباره این حمله با مشارکت این کشور صورت گیرد.» و ادامه می‌دهد: «توبیاس الوود، نماینده پارلمان بریتانیا که رئیس بخش خاورمیانه در وزارت خارجه بریتانیاست و در گذشته به دفعات در پارلمان این کشور از فروش سلاح به عربستان توسط بریتانیا حمایت کرده، با عادل جبیر وزیر خارجه عربستان، رئیس‌جمهوری یمن و همچنین نماینده ویژه سازمان ملل متحد برای یمن مذاکرات حساسی انجام می‌دهد». یا در گزاره زیر: «مایکل فالون، وزیر دفاع بریتانیا اعلام کرده اگر معلوم شود بمباران غیرنظامیان شنبه گذشته، با آگاهی صورت گرفته، بریتانیا در مناسبات دفاعی خود با عربستان سعودی می‌تواند تجدیدنظر کند». به‌علاوه بعد از افزایش انتقاد‌های جهانی از دولت انگلیس به‌خاطر حمایت از عربستان در یمن، بوریس جانسون، وزیر خارجه انگلیس از عربستان سعودی بشدت انتقاد و ادعا کرد عربستان به همراه ایران در منطقه، جنگ شیعه و سنی راه انداخته و هم ایران و هم عربستان را متهم به جنگ به صورت نیابتی کرد. مدتی بعد نخست‌وزیر انگلیس به منطقه سفر کرد و در نشست سران کشور‌های شورای همکاری خلیج‌فارس گفت این کشورها و بریتانیا باید مشترکا تلاش کنند اقدامات کسانی را که باعث بی‌ثباتی در منطقه می‌شوند و اقدامات تجاوزگرانه ایران در منطقه را خنثی کنند. «ترزا می» در جلسه رهبران کشورهای حاشیه خلیج‌فارس گفت بریتانیا در مقابل تهدیدهای ایران، در کنار آنها خواهد بود. خانم می، روز بعدش هم گفت حرف‌های آقای جانسون، منعکس‌کننده نظرات دولت نیست. پس از این ماجرا وزیر خارجه انگلیس به خاورمیانه سفر کرد تا از حاکمان سعودی عذر بخواهد؛ اقدامی که نشانگر دیدگاه انگلیس نسبت به رابطه با عربستان است. دیدگاهی که همواره بی‌بی‌سی فارسی پنهان کرده است، زیرا عربستان در جامعه ایران هیچگاه محبوبیتی نداشته است.
سند منتشر شده در رابطه با ارتباط دیپلماتیک  انگلیس و عربستان از سوی نهاد سیاست‌گذار روابط خارجی انگلیس؛
«House Of Commons Foreign Affairs Committee.»
گزارش پانزدهم تحت عنوان:
«The UK's Relations With Saudi Arabia And Bahrain»
زوایای بسیار مهمی از رابطه انگلیس و عربستان را برای مخاطب پارسی‌زبان آشکار می‌کند:
«The Current UK - Saudi Relationship Is Based On These Historical Ties As Well As A Continued Sense Of Common Interests In Defense, Security, And Trade. These Shared Interests Continue To Be Important In The 21St Century, With Ongoing Co-Operation With Saudi Arabia On Some Of The UK’s Greatest Security Concerns, Including Al Qaeda, Iran And, Most Recently, Syria. The Government Told Us Of Saudi Arabia’s Importance Across A Wide Range Of Areas, Including As: A Regional Influence, A Global Religious Influence, A Key Counter-Terrorism Partner, A Key Player In Global Energy Markets, A Major Market For British Goods And Services And A Country Visited By Tens Of Thousands Of Britons Every Year »
«روابط جاری عربستان و انگلیس بر پیوندهای تاریخی بنا نهاده شده است که بخوبی ادامه یافته است. این پایه عبارت است از حس اشتراک در دفاع، امنیت و تجارت. این منافع مشترک در قرن 21 هم مهم باقی مانده است همراه با همکاری‌‌های در حال پیشرفت در برخی از عمده‌ترین دغدغه‌های انگلیس مثل القاعده، ایران و اخیرا سوریه. دولت به ما گفت اهمیت عربستان سعودی در یک طیف گسترده شامل نفوذ منطقه‌ای، نفوذ دینی در جهان، شریک کلیدی در مواجهه با تروریسم، بازیگر کلیدی در بازارهای جهانی، گسترده‌ترین بازار برای کالاها و خدمات انگلیسی و مقصد سالانه هزاران گردشگر انگلیسی است». دولت انگلیس، به عربستان به چشم شریک استراتژیک خود در منطقه می‌نگرد و خبر از اراده دولت انگلیس به تقویت روابط می‌دهد:
«The Government Is Correct To Seek To Strengthen Its Diplomatic Relationship With Saudi Arabia, Which Is Important To The UK’s Defense, Security And Commercial Interests. Despite Some Efforts By The UK To Establish A ‘Strategic Partnership’, Official Arrangements For A UK-Saudi Annual Dialogue Have Lapsed Since 2011, For Reasons Largely Outside The Government’s Control. There Is Value In Such Structured Relations And The UK Should Continue To Pursue A Formal Dialogue Arrangement With Saudi Arabia»
«دولت انگلیس تلاش می‌کند روابط دیپلماتیک خود را با عربستان سعودی تقویت کند که برای دفاع و امنیت و منافع تجاری پادشاهی انگلیس اهمیت دارد. به‌رغم تلاش‌های انجام‌شده توسط پادشاهی انگلیس برای ایجاد یک توافقنامه برای شراکت استراتژیک بین عربستان سعودی و پادشاهی بریتانیا، این کار به دلایلی که خارج از کنترل دولت بوده به فراموشی سپرده شده است. چنین ارتباطات ساختارمندی ارزشمند است و دولت باید چنین توافقنامه‌ای را با عربستان سعودی پیگیری کند». در ادامه این سند به روابط فرادولتی بین
2 کشور اشاره شده است:
«Britain’s Links With The Kingdom Are Deep And Long-Standing And Extend From Inter-Governmental Relations To The Rich Network Of Links Between Our People. It Is Vital That We Continue To Develop Our Relations Across The Board »
«رابطه‌ انگلیس با پادشاهی عربستان عمیق و پایدار است و از روابط درون دولتی به ارتباطات با شبکه ثروتمندان 2 کشور گسترش یافته است. ادامه دادن به توسعه روابط در هیات دولت، حیاتی است».
«Sir Tom Phillips, UK Ambassador To Saudi Arabia Between 2010 And 2012, Endorsed This Policy, Describing How The UK Had “Extensive Interests At Stake” In Saudi Arabia, Which Is A “Long Standing Ally And Key Partner In A Complex And Volatile Region »
«تام فیلیپس، سفیر انگلیس در عربستان سعودی بین سال‌های 2010 تا 2012 از این سیاست حمایت و توصیف کرد چگونه انگلیس منافع وسیعی بر سر عربستان سعودی قمار کرده است که شامل اتحاد بلندمدت و شراکت کلیدی در این منطقه پیچیده و لغزنده است».
همچنین ذیل تیتر ایران و امنیت انگلیس و شرکای منطقه‌ای‌اش
«Iran And The Security Of The Uk And Its Allies In The Region»
ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت انگلیس و شرکای منطقه‌ای‌اش تلقی شده است:
«Iran Has For Decades Been Seen As A Threat To The Security Of The Uk And Its Regional Partners In The Middle East And In The Gulf »
یا در جای دیگری از این اسناد، عربستان و اسرائیل از شریکان غربی خود «Western Allies» خواسته‌اند، برنامه اتمی ایران را محدود کنند:
«Both Israel, Which Believes It Would Be The Target Of Any Attack By Iran, And Saudi Arabia, Which Sees Iran As A Rival To Its Influence, Have Exerted Pressure On Western Allies To Limit That Programed »
علاوه بر اسناد فوق، بی‌بی‌سی اطلاعات دیگری نیز از مخاطب پارسی‌زبان پنهان کرده است. اگرچه بی‌بی‌سی از روابط و معاملات کشورهای دیگر با عربستان می‌گوید، مثلا خبر «معاملات ده‌ها میلیارد دلاری تسلیحاتی و هسته‌ای عربستان با فرانسه قطعی شد» در وبسایت این شبکه منتشر می‌شود اما از معاملات انگلیس با عربستان حرفی به میان نمی‌آید در حالی که انگلیس بزرگ‌ترین تامین‌کننده سلاح رژیم سعودی است. گفتنی است به گزارش پرس‌تی‌وی، بر اساس آمار و اطلاعاتی که 2 نشریه انگلیسی گاردین و ساندی‌تایمز منتشر کرده‌اند اکنون عربستان سعودی اصلی‌ترین بازار سلاح‌های انگلیسی و اولویت اصلی لندن در این زمینه است.  همچنین به گزارش انتخاب به نقل از ایندیپندنت، تحقیقات سازمان مبارزه با تجارت اسلحه نشان می‌دهد دولت محافظه‌کار انگلیس، جنگنده و انواع دیگر تسلیحات و تجهیزات نظامی به ارزش 6/5 میلیارد پوند به ریاض فروخته است. این معاملات باعث اعتراص موسسه «آکسفام» شد و «پنی لارنس»، معاون اجرایی بنیاد آکسفام در جریان دومین کنفرانس کشورهای عضو پیمان تجارت اسلحه در ژنو، حمایت بی‌قید و شرط انگلیس از عربستان سعودی را محکوم کرد.  براساس آمار رسمی کمپین مبارزه با تجارت سلاح (CAAT)، عربستان سعودی بزرگ‌ترین خریدار تسلیحات انگلیس است و از سال 2010 تجهیزاتی به ارزش6 میلیارد و700 میلیون پوند از این کشور دریافت کرده است. کمیته توسعه و تحقیق بین‌الملل در مجلس عوام انگلیس و پارلمان اروپا هر دو تحریم تسلیحاتی عربستان را خواستار شده‌اند، با این وجود دولت انگلیس همچنان به حمایت از این رژیم مستبد ادامه می‌دهد. «اندرو اسمیت» از اعضای کمپین مبارزه با تجارت سلاح اعلام کرد: «جنگنده‌ها و بمب‌هایی که انگلیس در اختیار عربستان می‌گذارد در ویرانی‌های به بار آمده در یمن نقش کلیدی داشته و با این وجود، فروش تسلیحات انگلیس به ریاض و حمایت از این رژیم، همچنان ادامه دارد». طبق آمار کمپین مبارزه با تجارت سلاح، مجوزهای صادرشده از سوی انگلیس شامل 430 هزار پوند مجوز فروش خودروی زرهی و تانک، یک میلیارد و 100 میلیون پوند نارنجک، بمب‌، موشک و یک میلیارد و 700 میلیون پوند برای جنگنده، بالگرد و پهپاد بوده است. «دیوید ورینگ» محقق در امور روابط انگلیس و عربستان و نویسنده گزارش کمپین مبارزه با تجارت سلاح گفت: «پیمان زهرآگین انگلیس- عربستان، رژیم سعودی را تقویت و جیب کارخانه‌های تسلیحاتی را پر کرده است و در عین حال برای مردم عربستان و یمن عواقب ویران‌کننده‌ای داشته است». وی افزود: «دولت انگلیس باید به خاطر این مردم تسلیح و تقویت رژیم مستبد سعودی را متوقف کند». سازمان عفو بین‌الملل نیز چندی پیش از آمریکا و انگلیس خواست همزمان با ادامه تهاجم بی‌رحمانه عربستان به یمن فروش سلاح به ریاض را متوقف کنند. سازمان عفو بین‌الملل همچنین ریاض را به‌خاطر استفاده «مکرر» از بمب‌های ممنوعه خوشه‌ای و کشتار غیرنظامیان محکوم کرد. سازمان دیده‌بان حقوق‌بشر نیز تحریم تسلیحاتی عربستان سعودی را خواستار شده و از آمریکا، انگلیس، فرانسه و دیگر کشورها خواسته است تا زمان توقف و رسیدگی به حملات غیرقانونی عربستان به یمن، فروش اسلحه به ریاض را تعلیق کنند. پارلمان اروپا نیز چندی پیش تحریم تسلیحاتی ریاض را در سراسر اتحادیه اروپایی خواستار شد. اما «ترزا می» نخست‌وزیر انگلیس با رد اتهامات وارده به ریاض مبنی بر جنایت جنگی در یمن، قاطعانه از فروش سلاح به عربستان حمایت کرد و گفت: «روابط نزدیک با عربستان، خیابان‌های لندن را امن نگه می‌دارد». به علاوه درباره رابطه انگلیس و عربستان گفته می‌شود کسب کرسی شورای حقوق‌بشر سازمان ملل متحد به وسیله عربستان نیز با همدستی مخفیانه انگلیس محقق شد در حالی که عربستان بتازگی مانع ادامه تحقیقات سازمان ملل متحد درباره جنایات این کشور در کشورهای فقیر حوزه خلیج‌فارس شد. راهبرد حمایت بی‌بی‌سی از شریک استراتژیک دولت متبوعش چند نوع است.  در نوع اول، با نادیده گرفتن فاجعه منا، ایران و عربستان به یک اندازه مقصر جلوه داده می‌شوند! مثلا در خبر موضوع نوبت شما در وبسایت بی‌‌بی‌سی چنین مطرح شد: «تنش‌های سیاسی و لفظی میان ایران و عربستان در ماه‌های اخیر شدت گرفته است و مقام‌های 2 کشور مسلمان با تعابیری یکدیگر را مورد خطاب قرار می‌دهند که در سال‌های پیش، به این صورت سابقه نداشت».سپس برنامه نوبت شما چنین آغاز شد: «روابط ایران و عربستان بویژه در 3 دهه اخیر پر بوده از دوره‌های پرتنش، تنشی که گاهی اوقات در قالب رقابت‌های سیاسی این دو قدرت اصلی منطقه خودش را نشان داده».یا وبسایت بی‌بی‌سی در مقاله «بحران مدیریت «نفرت مذهبی» در روابط ایران و عربستان» که به قلم «حسین باستانی» نگاشته شده است، بیان می‌کند: «حکومت‌های ایران و عربستان سعودی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی با یکدیگر درگیر هستند و این درگیری، در سال‌های اخیر و بویژه تحت تاثیر رقابت‌های منطقه‌ای 2 کشور، به نقطه اوج خود رسیده است».یا «منصور فرهنگ» کارشناس برنامه 60 دقیقه چنین بیان می‌کند: «با نهایت تاسف با وجود اینکه از نظر منافع ملی با یکدیگر اختلاف اساسی ندارند اختلاف اینها اختلاف ایدئولوژیک 2 رژیم استبدادی است که هر دو رژیم نیاز به دشمن و تقابل دارند». گاه نیز به حمایت تلویحی از عربستان می‌انجامد. مثلا  مجید خیام‌دار در گزارش خود ضمن تقلیل تعداد کشته‌شدگان از 4 هزار به چندصد، «ازدحام جمعیت» را دلیل فاجعه منا دانسته و عربستان را تبرئه می‌کند: «یک سال پس از مراسم خونین عید قربان منای عربستان که در آن صدها زائر ایرانی و غیر ایرانی بر اثر ازدحام جمعیت کشته شدند، تنش در روابط دو کشور بسیار شدید است». یا در برنامه 60 دقیقه  مجری برنامه بیان کرد: «دامنه تنش‌های ایران و عربستان تنها به رقابت‌های منطقه‌ای محدود نمانده و هر دو کشور یکدیگر را به دخالت در امور داخلی و حمایت از گروه‌های مخالف سیاسی متهم می‌کنند در ماه‌های اخیر ایران، عربستان سعودی را به حمایت از گروه جیش‌العدل، سازمان مجاهدین خلق و احزاب کرد از جمله حزب دموکرات کردستان ایران متهم کرده و گفته عربستان قصد دارد با کمک این گروه‌ها ایران را ناآرام کند». سپس وی، به انتقاد از آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی می‌پردازد که ایشان در سخنرانی‌ها و بیانیه‌های خود، حکام عربستان را مورد انتقاد شدید قرار داده است: «سالگرد حادثه فرصتی شد برای حمله‌های لفظی شدید به آل‌سعود در بالاترین سطح» یا  «آیت‌الله خامنه‌ای در یک سال اخیر مکرر به رهبران عربستان تاخته بویژه از زمان اعدام یک روحانی شیعه مخالف آل‌سعود در عربستان». این رویکرد در برنامه صفحه 2 هم تکرار شد و مجری برنامه(مهدی پرپنچی) اظهار داشت: «رهبر ایران همواره در پیامش مسلمانان را مقاومت و ایستادگی در برابر آمریکا تشویق می‌کرد اما امسال او این مضمون ضدآمریکایی را فراموش کرد و ترجیح داد با لحنی بسیار تند مقامات عربستان سعودی را خطاب قرار دهد. آقای خامنه‌ای در پیامش مقامات عربستان را بی‌شرم، وقیح، قسی‌القلب، خبیث، سبکسر، جنایتکار، بی‌دین، بی‌وجدان، حقیر، خرد و ملعون خواند.» و سپس کارشناس برنامه(فرزانه روستایی) نیز این رویکرد را ادامه داد: «این حاکی از این است که هم دفتر ایشان و هم سیستم ایشان بسیار از عربستان سعودی و نقش‌های جدید عربستان سعودی عصبانی و ناراحت هستند و در یک سال گذشته اساسا اطلاعیه‌های ایشان تند است و اساسا کلماتی که خیلی مناسب نیست زیاد استفاده می‌کنند». یا در برنامه‌ای دیگر کارشناس این شبکه اظهار داشت: «این درست است که ایران نیاز به دفاع مشروع دارد و با دشمنانی هم در منطقه روبه‌رو است ولی توسعه برنامه موشکی ایرانی با برنامه موشکی کشورهای دیگر مطابقت ندارد. عربستان چند سال قبل از چین موشک خرید ولی برنامه موشکی عربستان با برنامه موشکی ایران قابل مقایسه نیست(مارک فیتز پاتریک)». نوع دوم حمایت تلویحی بی‌بی‌سی از عربستان در ارائه ترجمه شیعه و سنی از اختلاف ایران و عربستان است که ضمن نادیده گرفتن حمایت ایران از فلسطینی‌های سنی، درصدد است اهل‌سنت داخل ایران را به حمایت از عربستان بکشاند: «شیعه‌ستیزی در خلیج‌فارس و عربستان یک نوع یهودستیزی تازه شده. عربستان سعودی، ایران را محور حوادث منطقه می‌داند». یا در جایی دیگر کارشناس این شبکه می‌گوید: «عربستان هم می‌داند با از بین رفتن داعش قدرت حداکثر شیعه  در عراق بالا می‌آید و هلال شیعی که پادشاه اردن گفته دوباره مطرح می‌شود». نوع سوم اینکه بی‌بی‌سی حتی بین گروه‌های فلسطینی که حامی عربستان هستند با بقیه گروه‌های فلسطینی فرق می‌گذارد.  گفتنی  است تخریب چهره حماس در داخل ایران یکی از سیاست‌های دائم بی‌بی‌سی فارسی در قبال این گروه فلسطینی است. از تهیه گزارش از سلاح‌هایی که اسرائیل مدعی بود ایران برای حماس فرستاده است تا یافتن موشک‌های حماس در مدرسه سازمان ملل. در برنامه پرگار بی‌بی‌سی فارسی درباره «اخلاق جنگ»، حماس اینگونه توصیف می‌شود: «فرهنگ حماس مقاومت است و جان آدمی فدا می‌شود برای آرمان اما در اسرائیل جان مردم مهم است، به خاطر سیطره گفتمان غربی... وقتی جنگ می‌شود، حماس به کشته‌ها کار ندارد و آتش‌بس را رد می‌کند».  یا «صادق صبا» زمانی که سردبیر بی‌بی‌سی فارسی بود در یادداشت «بی‌بی‌سی به کسی تروریست نمی‌گوید» درباره حماس نوشت: «حماس از دید کشورهای غربی و اسرائیل یک سازمان تروریستی است، چون به گفته آنان بدون هدف خاصی به اسرائیل راکت پرتاب می‌کند که ممکن است بر اثر آن افراد بیگناه کشته شوند ولی از دید مردم غزه یا دولت ایران این سازمان برای آزادی سرزمین‌های اشغالی از چنگال صهیونیست‌ها مبارزه می‌کند.» اما در قبال تشکیلات خودگردان فلسطینی چنین سیاستی ندارد بلکه همواره این گروه تحت حمایت بی‌بی‌سی و سایر رسانه‌های غربی بوده است. همین چند وقت اخیر بود که حضور ترکی فیصل، رئیس سابق اداره اطلاعات عربستان همراه با یک هیات رسمی از تشکیلات خودگردان فلسطین، در جریان اجلاس سالانه منافقین در پاریس خبرساز شد. مدتی بعد هم «مریم رجوی» با «محمود عباس» در پاریس دیدار کرد. در این میان بی‌بی‌سی تلاش کرد دیدار محمود عباس با مریم رجوی را برجسته کند و به‌وسیله آن به تخریب سیاست‌های جمهوری اسلامی در قبال فلسطین بپردازد. این ماجرا در حالی بود که به گزارش پایگاه خبری المصدر، یک مسؤول فلسطینی تاکید کرده بود عربستان از فلسطین خواست در کنفرانس گروهک منافقین شرکت کند، از این رو یک هیات رسمی فلسطینی در آن حاضر شد و بعد هم از محمود عباس خواسته شد با مریم رجوی دیدار کند.این ماجرا وقتی جالب‌تر می‌شود که نشریه الیوم چاپ لندن در سرمقاله روز دوشنبه (اول آگوست 2016) خود با اشاره به این موضوع نوشت دیدار محمود عباس با مریم رجوی، نه‌تنها حمایت معنوی و سیاسی چشمگیری برای مخالفان ایرانی به حساب می‌آید، بلکه ثابت می‌کند تشکیلات خودگردان فلسطینی و جنبش فتح که توسط عباس اداره می‌شوند به جبهه سعودی علیه ایران ملحق شده‌اند.    و اما نوع چهارم؛ یکی از مظاهر این حمایت را می‌توان در تلاش برای برابر جلوه دادن قدرت منطقه‌ای ایران با عربستان دانست که در ادبیات بی‌بی‌سی فارسی مکررا به‌چشم می‌خورد. قبلا نیز در ماجرای سلب تابعیت آیت‌الله شیخ عیسی قاسم، مجری برنامه 60 دقیقه چنین بیان کرد: «آقای طاهری! فکر می‌کنید چنانچه رویارویی جدی در بحرین شکل بگیرد چه تاثیری روی تنش بین ایران و عربستان می‌گذارد، زیرا همینطور هم اوضاع خیلی متشنج است؟» و امیر طاهری، کارشناس همسو با بی‌بی‌سی چنین بیان کرد: «تنش بیشتر می‌شود من موافق نیستم ایران را شیر بکنیم که شما دارید برنده می‌شوید!» یا اینکه وقتی مجری برنامه می‌گوید «ایران مهم‌ترین قدرت منطقه است و به نوعی دارد حرفش را خیلی از جاها به کرسی می‌نشاند.»کارشناس فوق‌الذکر بیان می‌کند: «خیلی از جاها کجاست، حتی در یک مورد نتوانسته حرفش را به کرسی بنشاند این شعارهایی است که ما خود را فریب دهیم که ما رئیس منطقه شدیم!» درحالی بی‌بی‌سی عربستان را قدرت منطقه‌ای می‌خواند که جمعیت این کشور یک سوم ایران بوده و به علاوه کشوری کاملا وابسته به دولت‌های غربی به شمار می‌آید و قابل مقایسه با ایران مستقل نیست. اظهارات بی‌بی‌سی شبیه برخی شاهزاده‌های جوان و مغرور سعودی  است که رو‌به‌رو شدن با جمهوری اسلامی را کاری آسان می‌پندارند، درحالی که شاهزادگان واقع‌بینی هم وجود دارند که بشدت نگران چنین رویارویی‌ای بوده،‌ از عواقب وحشتناک این رویارویی احتمالی برای کشورشان می‌گویند. مثلا طلال بن عبدالعزیز از جمله این گروه شاهزادگان است و سخن تازه‌ای از وی نقل شده که ضمن اشاره به اختلافات موجود در خاندان حاکم بر عربستان درباره حمله به یمن و اینکه عربستان اکنون به این نتیجه رسیده که با تصمیمات اشتباه وارد یک جنگ فرسایشی علیه یمن شده، با صراحت درباره جنگ علیه ایران گفته: «ما به همپیمانان خود اعلام کرده‌ایم با تهدید و تحریک ایران قمار نخواهیم کرد، چون تمایل نداریم در‌های آتش جهنم را به روی خود باز کنیم. ایران یمن نیست و نیروهای ایرانی می‌توانند طی 24ساعت زیرساخت‌ها و نیروی نظامی عربستان را نابود کنند». به نظر می‌رسد آنچه این افراد را در خاندان سعودی به چنین جمع‌بندی‌ای رسانده، تهدیدات پی‌درپی نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی طی یک دهه اخیر علیه ایران از یک طرف و ناتوانی این دو کشور در عمل به تهدیدات‌شان از طرف دیگر است. از منظر این شاهزادگان قدرت پاسخگویی کوبنده و شدید ایران تنها عامل بازدارنده آمریکا و اسرائیل در حمله به ایران بوده است. علاوه بر اینکه عمده زیرساخت‌های عربستان در صورت اشتباه  حاکمان این کشور برای آغاز یک جنگ، چگونه ظرف چند ساعت زیر حجم آتش سنگین ایران فرو خواهد ریخت و نابود خواهد شد. به علاوه  تحلیلگر روزنامه واشنگتن‌پست با رد ادعای مقامات سعودی مبنی بر اینکه ممکن است به سمت بمب اتم حرکت کنند، نوشت: ریاض به بمب اتم نمی‌رسد، چرا که توان علمی و فنی آن را ندارد. وی ادامه داد: عربستان یک خودرو نمی‌تواند بسازد، چه برسد به بمب اتم(!) به علاوه در این یادداشت آمده بود: اگر ریاض مثل تهران تحریم شده بود، اقتصادش فرومی‌پاشید. چنین دیدگاهی در سایت راشاتودی نیز بیان شده است اما جالب آنکه بی‌بی‌سی فارسی تلاش دارد ایران و عربستان را دارای یک میزان قدرت نشان دهد. البته گفتنی است حمایت‌های بی‌بی‌سی از دولت عربستان، فقط به نحوه پوشش اخبار محدود نمی‌شود، بلکه خبرهایی منتشر شده است مبنی بر اینکه چندی پیش تیم رسانه‌ای بی‌بی‌سی فارسی به سرپرستی رزیتا لطفی، مدیر این شبکه با عادل الطریفی، وزیر فرهنگ و اطلاع‌رسانی عربستان سعودی دیدار کرد.  نوع پنجم: حمایت بی‌بی‌سی از عربستان به این شکل است که این رسانه حتی پس از تعرضات به حجاج ایرانی در عربستان که بین ایران و عربستان تنش‌هایی به‌وجود آمد، تلاش کرد بر دولتمردان ایرانی برای بهبود روابط با عربستان فشار بیاورد.  به جملات زیر توجه کنید: «روحانی که آمد حرف از احترام متقابل و تغییر در سیاست خارجی منطقه آورد. وزیر خارجه‌اش را برای دلجویی به بحرین فرستاد و سرانجام تلاش‌ها آنقدر پیش رفت که دعوتنامه رسمی از ریاض رسید که باز هم در تهران چندان به جایی نرسید».(گزارش مهرنوش پورضیایی) یا در جای دیگری: «بسیاری تصور می‌کردند با روی کار آمدن دولت حسن روحانی روابط ایران و عربستان رو به بهبود خواهد رفت اما تنش‌ها بسیار بیشتر شد».(صفحه 2، مهدی پرپنچی) در جملات بالا و موارد مشابه، این رسانه تلاش کرده است القا کند بهبود روابط با عربستان، مطالبه مردم و انتظار از دولت حسن روحانی است، زیرا سخن از تغییر در سیاست خارجه به میان آورده است. از سوی دیگر نیز این رسانه سعی می‌کند در موضوع تقابل بین ایران و عربستان، نوعی تقابل و اختلاف نظر بین مقامات ایرانی(بویژه دولت و رهبری)  القا کند: «دیروز رهبر ایران هم فاش کرد بین مقامات ایران اختلاف نظر وجود داشته اما فعلا صدای واحدی بگوش می‌رسد. روحانی گفت کشورهایی که خود داعش را به وجود آورده‌اند حالا با او می‌جنگند. این حرف روحانی بعد از حرف کری بود که با چرخش از موضع رسمی کشورش سعی کرد همکاری با ایران را منتفی نکند».  به علاوه در یادداشت «هدف بیانیه قاسم سلیمانی کیست؟» منتشرشده در وبسایت بی‌بی‌سی فارسی به قلم «مهرداد فرهمند» چنین آمده است: «شائبه‌ای که دانشجویان بسیجی مطرح کرده‌اند همراه با انتقاد فزاینده به تلاش‌های دولت حسن روحانی برای رفع تنش با منطقه و غرب و خارج ساختن ایران از انزوای سیاسی و اقتصادی، وقتی در کنار ناخشنودی‌هایی گذاشته شود که نسبت به برکناری «حسین امیرعبداللهیان» ابراز می‌شود، این احتمال را مطرح کرده است که شاید آقای امیرعبداللهیان با دیگر کارگزاران دستگاه سیاست خارجی دولت و راهی که این دستگاه در پی پیش گرفتن آن در خاورمیانه است، ناهماهنگ بوده. با چنین نگاهی، بیانیه قاسم سلیمانی می‌تواند واکنشی باشد به این برکناری، آن هم در حالی که بدیهی است صدور بیانیه‌ای با چنین لحن و محتوایی چه چوبی لای چرخ سیاست‌های دولت روحانی می‌گذارد». یا در گزارش دیگری تلاش کرد گفت‌وگوی رئیس‌جمهور ایران با امیر قطر را پیامی از عربستان به حسن روحانی جلوه دهد: «امیر قطر از فرصت عید قربان استفاده کرد تا به رئیس‌جمهوری ایران پیام تفاهم بدهد. به گزارش ریاست‌جمهوری ایران، شیخ تمیم بن حمد آل‌ثانی تلفنی به حسن روحانی گفت به دنبال روابط ویژه با ایران برای حل مسائل پیچیده منطقه است. بنا بر این گزارش 2 طرف تاکید کردند باید مسائل منطقه را با مذاکره و همکاری حل کرد. تا اینجا آنچه در روابط ایران و رقیبان عربش دیده شده رویارویی بوده نه همکاری تا بعد از این چه شود».(گزارش مجید خیام‌دار)
 


Page Generated in 0/0074 sec