دکتر موسی نجفی: ... که یک نفر منشی تندنویس در مساجدی که ایشان وعظ میکنند، بگمارد و عین کلمات و عبارات را نوشته و اگر لازم به توضیح باشد، جرح و تعدیل نموده، هر هفته یک ورق به طبع برسانند و محض آنکه طالبین این جریده مجبور به اشتراک روزنامه «ندای وطن» نباشند، قیمت اشتراک سالانه او را نیز علیحده قرار دادیم از قرار سالانه در دارالخلافه طهران 8 قران و سایر بلاد یک تومان و بعدها نیز انشاءالله بر عده اوراق افزوده خواهد شد.
اما قبل از آنکه به بیان برخی عقاید جمال واعظاصفهانی بپردازیم، باید بدانیم که علت این علاقه سکولارها در ترویج و تبلیغ عقاید این فرد چیست؟ در اینباره باید به یکی از انجمنهای سری تشکیل شده در تهران و اعضای متشکله آن دقت کافی کنیم و ببینیم که باندهای غربگرای مشروطه چگونه در پی اهداف و آمال خود بودهاند. نوع تفکر و گرایشهای این جمع سری را میتوان با توجه به شناخت برخی اعضای این جمع دریافت و از آنجا پی برد که باندهای سکولار در مشروطیت، از بهکارگیری هیچ وسیلهای برای ترویج عقاید خود خودداری نمیکردند.
اندیشه و سیاست انجمنهای سری سکولار
سناتور مهدی ملکزاده که از چهرههای سکولار دهههای بعد از انقلاب مشروطیت و از آن مبلغان و مروجان غرب بوده است که از تجدد و ترقی عصر پهلوی(!) تمجیدها دارد، به علت وابستگی خانوادگی و دیدگاه خاص خود، از جلسات سیاسی یکی از انجمنهای سری دوران مشروطه گزارش میدهد:
... از آن زمان، مجالس کوچک از آزادیخواهان، در مرکز و شهرهای بزرگ در خفا تشکیل مییافت؛ ولی از ترس مأموران دولت و جاسوسان، جرأت عرض وجود نداشتند و حتی در پیش مردانی که در حسن نیت آنها تردید نبود، از اظهار عقیده خودداری میکردند، بدین وسیله آزادیخواهان ایران در انزوا و به دور از یکدیگر میزیستند و یکدیگر را نمیشناختند و از همکاری جمعی محروم بودند.
... رهبران آزادیخواهان که از دیر زمانی با هم سروسری داشتند و در مجامع سری گرد هم جمع میشدند، با همان حس سیاسی که اشاره کردیم، موقع را مناسب دیدند که گروه منزوی و منفرد و بیسروسامان را گرد هم جمع کرده و طبق اساسنامهای که تهیه کرده بودند، شروع به فعالیت اجتماعی نمایند...
این بود که پیشوایان آزادی، قبل از هر اقدامی، به آزمایش و امتحان اشخاصی که به طرفداری از فلسفه نوین معروف بودند و خود را طرفدار تحولات اجتماعی و حکومت قانون میدانستند، پرداختند و در میان صدها نفر از آن طبقه، در حدود شصت و چند نفر را که به استقامت رأی و ایمان به آزادی و استحکام فکری و سرنگاهداری و تاب و توان تحمل و فشار و بدبختی را داشتند، انتخاب کردند؛ و پس از آنکه مقصود و منظور را با هر یک جداگانه در میان نهادند و از آنها اطمینان کامل حاصل کردند، مصمم شدند که برای رسمی کردن مسلک و مرام خود یک کنگره عمومی تشکیل بدهند...
پس از مشاوره زیاد، باغ میرزا سلیمانخان میکده را در خیابان گمرک که در آن زمان محل کم جمعیتی بود و به غیر از در عمومی یک در متروک کوچک در صحرای معروف امین الملک داشت، انتخاب کردند و جماعت را در آنجا برای عصر روز دوازدهم ربیعالاول 1322 هجری دعوت کردند...
در هر حال با نگاهی به اسامی افراد جلسه باغ سلیمانخان میکده میتوان به ترکیب فکری و سیاسی این انجمنها و نقش تخریبی برخی از آنها در سنوات مشروطیت پی برد؛ هرچند بهنظر میرسد که این انجمن و انجمنهای مشابه، در بسیج مردم و نفوذ ملی نقش بسیار اندکی داشته و بزرگ کردن نقش این انجمنها در کتبی نظیر کتاب سناتور ملکزاده و یحیی دولتآبادی، بیشتر جنبه داستان خیالپردازی و بزرگنمایی داشته است تا بیان واقعیت. ولی هرچند نقش این جوامع سری روشنفکری در نفوذ مردمی و شعائر اصیل مشروطیت کم باشد، در یک مورد نمیتوان به مجادله پرداخت و آن نقش تخریبی و انحرافی اینگونه مجامع در غربی کردن مشروطیت و اسلام زدایی در بطن و متن آن جنبش است. درستی این مطلب، با نگاهی به نام اسامی انجمن سری باغ سلیمانخان میکده بیشتر معلوم شود:
1- ملکالمتکلمین 2- سیدجمالالدین واعظ 3- ابوالحسن میرزا شیخالرئیس
4- حاجی میرزا یحیی دولتآبادی 5- حاجی سیدنصرالله تقوی 6- میرزا سلیمانخان میکده 7- سیدمحمدرضا مساوات
ادامه دارد